ناکامی در آسیا، ثمره یک دهه نزول
جلال چراغپور
کارشناس فوتبال
حذف پرسپولیس از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا با شکست مقابل الدحیل یک اتفاق قابل پیشبینی بود. این اتفاق را میتوان در دو بخش تقسیم کرد. یکی از این دو موضوع، عمومی است و مختص پرسپولیس نیست، هر تیمی این کار را انجام بدهد همین بلا سرش میآید و هیچ فرقی نمیکند. یک درسی در تئوریهای فوتبال وجود دارد به نام اینکه خواستههای فنی مربیان از تیم باید باPlayer available یا با بازیکنانی که در اختیار دارید، تناسب داشته باشد. اسم آن نگرشPlayer available است. این یک درس است، یعنی در کلاسهای مربیگری این را آموزش میدهند ولی نه در ایران و کمیته آموزش ما، اما در دروس کلاسیک دنیا وجود دارد. پرسپولیس درون این حفره یا Gap افتاد، اگر دقیقتر بگوییم پرسپولیس در دامی افتاد که خودش ترسیم کرده بود. حریف برای ما دامی نداشت. ما خودمان دامی را پهن کردیم که شکار اولش بودیم. حالا کجا اتفاق افتاد؟ ما همینطور که دیدید، ممکن بود در 3 صحنه آخر هم گل بخوریم. بیرانوند روی گل دوم در واقع سومین موقعیت تک به تکی که ایجاد شد را دریافت کرد. اگر این حادثه اتفاق میافتاد، پرسپولیس در وقت اضافه گل سوم را هم دریافت میکرد.
ناهماهنگی استراتژی جسمانی و استراتژی تاکتیکی یکی از مشکلات بزرگ پرسپولیس بود.
چرا این اتفاق افتاد؟ چون طرحی که برای بازی ارائه شده بود مناسب توانایی جسمانی و فیزیکی بازیکنان نبود. بازیکنان از شروع بازی با پرس همهجانبه از جلو، یعنی نوع اول پرس، شروع کردند. پرس از جلو نیاز به آمادگی جسمانی بیهوازی (آمادگی فیزیکی که ارتباطی با تنفس ندارد) و صد درصد دارد. با توجه به اینکه آمادگی جسمانی مورد نیاز پرس بیهوازی زیاد است، پس تاکتیکی که انتخاب کرده بودند با آمادگی و سوختی که در بدنشان ذخیره کرده بودند متناسب نبود. در نتیجه تمام کورسها را باختند. در یک صحنه بازیکن تیم حریف پا به توپ شد و هر 4 مدافع ما داشتند همان بازیکن را تعقیب میکردند.
اتفاقاً هر 4 نفر هم در خط درستی حرکت میکردند اما سرعت آنها کم بود. استراتژی جسمانی متناسب استراتژی تاکتیکی نبود
و این اتفاق افتاد.
این بدان معنا نیست که آنها اشکال دارند، این است که اشتباه استراتژیک داشتند. این اشتباه بر اساس انتخاب استراتژی بوده که بدن آنها آمادگی آن را نداشت. در نتیجه در پایان بازی و در لحظاتی از سرعت بازی، سرعت یک بازیکن حریف از تیم ما بیشتر بود. امکان داشت که این بازی با گلهای بیشتری همراه باشد.
با حذف پرسپولیس و نساجی تنها سپاهان به دور بعد راه یافت و این نشان دهنده نزول فوتبال ایران است. این یک روند رو به نزول است که در فوتبال ما اتفاق میافتد. این روند ثمره امسال و سال گذشته نیست، ثمره یک دهه است. این ۱۰ سال، ۱۰ سالها که ما الان در داخل آن هستیم. باید حتماً یک تحول در تیمهای ما از تیمهای ملی گرفته تا کمیته آموزش، نحوه مربیگری و کتابهای آموزشی صورت بگیرد. این یک اتفاق ساده نیست. در این ماجرا بقیه حریفان ما از آموزشهای یکنواخت و سطح پایین AFC خارج شدهاند و ما هم اگر میخواهیم اتفاقات زیادی بیفتد، باید تغییرات را آغاز کنیم و این باعث میشود عموم مربیان ایران در همه سطوح این تحول را شاهد باشند. این تحولات یک شبه به وجود نیامده است.
یک نماینده از سه نماینده ما، در آسیا باقی مانده. به نظر شما یک سوم قابل قبول است؟ پس قابل قبول نیست چون یک سوم داشتههای خود را در اختیار داریم. ما از ۱۰۰ درصد ۳۳ درصد را در اختیار داریم که نماینده ما تازه در بین ۱۶ تیم قرار گرفته. اینجا یک سوم را داریم و بالاخره تیمهایی که در این دور هستند هم مدعیاند. وقتی عربستان با تمام نمایندگانش آمده ما تازه با ۳۳ درصد در این مرحله قرار داریم.
برخیها اعتقاد دارند با توجه به عملکرد نساجی در لیگ قهرمانان آسیا، بهتر است که نمایندگان ایران از دل مسابقات لیگ برتر به این رقابتها صعود کنند ولی پرسپولیس ما که از حذفی نرفت. اگر دنبال این هستیم که نساجی یا تیمهای دیگر که به این شکل صعود کردند، بگوییم چون از جام حذفی آمدهاند، آیا پرسپولیس که حذف شد هم جایگاه درستی نداشت و از حذفی صعود کرده بود؟ این به نظرم سؤال علمی و منطقیای نیست. اگر میگوییم که از جام حذفی نباید صعود کنند، پس چرا جام حذفی را برگزار میکنیم؟ پس با چه انگیزهای جام حذفی را برگزار کنیم؟ مگر به آنها پول و جایزه میدهند، انگیزه تیمها برای جام حذفی همین صعود به آسیاست. مسابقات حذفی همان هزینه پرواز، هتل و همه هزینهها را دارد. اگر تیمها شانسی نداشته باشند که در آسیا شرکت کنند، همان اول از مسابقات حذفی انصراف میدهند. به نظرم به این سؤال ممکن است با یک نظر مثبت نگاه کنیم و بگوییم که جام حذفی همچنان باشد و یکی از تیمهای ما از این طریق به آسیا برسد.
با وجود تیمهای عربستانی شانس صعود سپاهان به مراحل بعدی لیگ قهرمانان آسیا کم نیست. سپاهان در آخرین حد ممکن هزینه کرده که حتی مورد جریمه فدراسیون فوتبال هم قرار گرفته. در تئوریهای ردههای پایه فوتبال یک صحبتی دارند که میگویند یک بازیکن خوب برای یک بازی ممکن است سرنوشتساز باشد اما برای یک تورنمنت نه، امکان ندارد این کار را انجام بدهد. اگر ساختار و زیر بنای فوتبال سپاهان درست شود در واقع ساختار تمام فوتبال ایران درست شده، مثل فولاد، ذوبآهن و تراکتور. سپاهان و ذوبآهن امکاناتی دارند که استقلال و پرسپولیس ندارند. بنابراین مشکل جای دیگر است و صعود یا سقوط به حوادث بستگی ندارد. حوادث نه قابل پیشبینی هستند و نه قابل تکرار. سپاهان خیلی خوب بازی میکند اما قاعده فوتبال این است که حریف، شما را چطور بررسی میکند. مثلاً در جام جهانی دیدیم که مراکش، کره و ژاپن چه بازیهایی را بردند. آنالیز فردی، موضعی، بدنی و تاکتیکی داشتند که دیدید چه رقبایی را شکست دادند.