بوقچی باش، فالوور بگیر
روابط خصوصی!
حامد حسینی
خبر نگار
فوتبال ایران تعریف کاریکاتورگونهای از فوتبال روز دنیا است؛ بخصوص در سازماندهی و تشکیلات و همچنین در اختیار داشتن نیروهای متخصص هیچ شباهت و سنخیتی با کشورهای صاحبنام دنیا ندارد. باشگاهداری در فوتبال ایران هم به تبعیت از این وضعیت بغرنج با تناقضهای زیادی همراه و فاقد هر استانداردی است. اکثر تیمهای باشگاهی فوتبال ایران تنها عنوان باشگاه را یدک میکشند؛ جملهای کلیشهای که چون واقعیت است تاریخ مصرف آن هیچگاه به پایان نمیرسد. مدیران این باشگاهها در انجام بدیهیترین مسائل هم عاجز ماندهاند و درکی از بدیهیترین مسائل فوتبال ایران ندارند.
این عدم درک باعث شده از افراد فاقد صلاحیت در بدنه باشگاه استفاده شود؛ افرادی که به جهت حضور در باشگاههای فوتبال ایران به نان و نوایی رسیدهاند، به جای اینکه آنها به جایگاهی که در اختیار دارند اعتبار ببخشند جایگاهها و سمتهاست که برای آنها آورده دارد. در حوزه روابط عمومی و مدیریت ارتباطات باشگاهها این موضوع بغرنجتر از سایر بخشهاست. مدیران باشگاهها کسانی را برای این حوزه منصوب میکنند که چون خبرنگار آن حوزه بودند تصور میکنند میتوانند از پس این مسئولیت خطیر بربیایند اما اینگونه نیست.
واقعیت این است که این مدیران به جهت عدم درک لازم از مدیریت در فوتبال، نمیتوانند بین خبرنگاری و امور ارتباطات و روابط عمومی باشگاه تفکیک قائل شوند. اکثریت کسانی که به عنوان مدیر روابط عمومی و رسانه سرخابیها منصوب شدند تلاش کردند در مدت حضورشان در این دو باشگاه بیشترین بهره شخصی را از مسئولیتشان کسب کنند؛ از حقوقهای نجومی تا پاداشهایی که حتی به میلیارد هم رسید.
آنها به خوبی یاد گرفتهاند چگونه جای پای خود را در استقلال و پرسپولیس محکم کنند. کافی است با هواداران همصدا شوند. فحش دادن به تیم رقیب یکی از همین راهکارها است. استوریها و پستهای اینستاگرامی مدیران رسانهای سرخابیها که مدام علیه باشگاه رقیب منتشر میشود هیچ تفاوتی با صحبتهای چالهمیدانی بوقچیها ندارد. آنها در حالی خودشان را دایه مهربانتر از مادر میدانند که همین اقدامهایشان هم در جهت جذب فالوور است؛ فالوورهایی که برایشان حکم سرمایهگذاری در آینده را دارد. این اقدام آنها بدون هیچگونه توجه به مصالح باشگاه انجام میشود و بجز کینهافروزیهای بیشتر میان هواداران خروجی دیگری ندارد.
سطح مدیریت ارتباطات در پرطرفدارترین تیمهای فوتبال ایران تا این حد نازل است و تصور اینکه سایر تیمهای لیگ برتری چه وضعی در این حوزه دارند چندان سخت نیست. این وضعیت بدتر هم خواهد شد؛ چرا که ارادهای برای بهبود سطح مدیریت در فوتبال باشگاه ایران وجود ندارد؛ اما آن چیزی که در این مسأله میتواند نقش مهمی ایفا کند آگاه بودن هواداران است. در صورتی که این اتفاق رخ دهد دیگر هیچکسی اعم از مدیران رسانهای و ارتباطات و حتی مدیران ارشد باشگاهها نمیتوانند از احساسات هواداران استفاده ابزاری کنند.