آینده اسرارآمیز فوق ستاره پاریسنژرمن
سیرک امباپه دوباره راه افتاد
فرخ حسابی
روزنامه نگار
لوییس انریکه با سؤال به ظاهر آسانی مواجه شده بود: آیا کیلیان امباپه بهترین بازیکن جهان است؟ یک «بله» ساده یا یک «نه کاملاً» جنجالی کافی بود. فرصت خوبی برای تحسین ستارهاش داشت، تازه برابر رنس هت تریک کرده و پاریسی را به عنوان صدرنشین به تعطیلات بازیهای ملی فرستاده بود. مربی اسپانیایی اما نظر دیگری داشت: «درباره گلهایش حرفی نیست اما او میتواند از راهی دیگر به تیم کمک بیشتری کند. کیلیان بدون شک یکی از بهترین بازیکنان جهان است اما ما بیشتر میخواهیم.»
درباره هر باشگاه یا هر بازیکن دیگری حرفهای انریکه میتوانست منطقی باشد اما پاریسنژرمن هر باشگاه و امباپه هر بازیکنی نیست. امباپه مستعد بردن چند توپ طلا است اما سه فصل اخیر را در جنگ بیرون زمین با پاریس سپری کرده است در حالی که در زمین غیرقابل جایگزینی است. او باعث اخراج یک مربی شده، روی سیاست جذب باشگاه تأثیرگذار بوده و در مذاکرات قرارداد، کار پاریسیها را به جایی رساند که توافق کردند پولی به او بدهند که بودجه رؤیایی بیشتر تیمها است و از این بابت خوشحال هم بودند. صحبتهای هفته قبل انریکه آتش یک جنگ را روشن کرده و شایعه جدایی او در تابستان قوت گرفته. این سیرک دوباره راه افتاده و مربی تیم بلیت فروشی را آغاز کرده است.
دردسر بزرگ
واقعیت این است که امباپه با توپ یکی از بهترین بازیکنان جهان است و بدون آن یک دردسر بزرگ. اینکه امباپه به اندازه کافی نمیدود، بزرگنمایی است چون در فوتبال امروز کسی قدم نمیزند حتی ارلینگ هالند، جدیترین رقیب امباپه برای عنوان «مهاجمی که از هر موقعیتی برای گل زدن استفاده میکند» برای تیمش میدود و در بیشتر فصل قبل بالاترین آمار دوندگی در یک سوم دفاعی رقبا را در میان مهاجمان داشت. اما امباپه واقعاً کم تلاش است، در جام جهانی 2022 دیدیه دشان مجبور شد امباپه را از بال چپ به وسط بیاورد چون مدافع کناری رقیب را دنبال نمیکرد، ضعفی که در یک چهارم نهایی، انگلیس و در فینال، آرژانتین از آن بهره برد.
در پاریس مشکلسازتر است. او یکی از بدترین آمار مهاجمان اروپا در پرسینگ را دارد، مقابل رنس حتی یک تکل نزد و هیچ عمل دفاعی انجام نداد.
امباپه گاهی میدود، مدافع را پرس میکند وقتی خودش را نزدیک ببیند. البته بیشتر از او میخواهند جلو بماند تا ضدحمله بزند و موفقیتش در این زمینه جای بحث ندارد. اما از نظر وظایف یک مهاجم مدرن و دستوراتی که به او داده میشود، تمایلی به انجامشان ندارد.
انریکه بدون تعارف
لوییس انریکه معمولاً در بیان نظراتش تعارف ندارد. او در سال 2011 نسبت به افت فرانچسکو توتی در رم واکنش نشان داد و سال بعد عصبانیتش را از عملکرد بورخا اوبینا که بازیکن محبوب سلتاویگو بود، علنی کرد. در بارسلونا راحتتر بود و با ژاوی، جرارد پیکه، لیونل مسی، خوردی آلبا و نیمار مسأله داشت و در اسپانیا، یاگو آسپاس، کوکه و آلبا را کنار گذاشت.
در پاریس هم شرایط همین بوده، تلاشی برای حفظ نیمار از اوج فاصله گرفته نکرد و به مارکو وراتی اجازه رفتن داد ضمن اینکه به سرخیو راموس و مائورو ایکاردی هم در خروج را نشان داد.
سبک بازی پاریسیها هم تغییر کرده، او در بارسا از بازیکنان میخواست بدون توپ هم تحرک داشته باشند و همین روش، باعث شده پاریس تیم سختکوش و دوندهای شود؛ مانوئل اوگارته برای همین به بازیکنان کم تحرک مثل دانیلو پریرا و فابین رویس ترجیح داده شده و ویتینیا بازیکن ثابت تیم شده. سیستم 4-2-4 انریکه بازیکنان هجومی را مجبور میکند به عقب برگردند و این برای امباپه ایدهآل نیست.
پاسخ امباپه
به نظر میرسد امباپه به خوبی خواستههای مربیاش را درک میکند. بعد از بازی با رنس و قبل از اظهارات انریکه، گفت هدفش نهایت کمک به تیم، خوب بازی کردن و گل زدن است. این تغییر بزرگی است برای بازیکنی که آشکارا از تاکتیکهای کریستوف گالتیه انتقاد میکرد و میگفت این تیم به درد بردن لیگ قهرمانان نمیخورد. این همان بازیکنی است که با باشگاه درگیر شده بود، میخواست برود و بعد وفاداریاش را ثابت کرد. امباپه نمیتواند گله کند، تیمش در صدر است و او به طور متوسط بیش از یک گل در هر بازی زده، خوب تغذیه میشود و سیستم تیم به او شانس گلزنی میدهد. سیاست جذب هم با او همراه بوده و بازیکنان فرانسوی خوبی به خدمت گرفته شدهاند از جمله راندال کولو موآنی که یکی از خواستههای او در توافق دو سال قبل برای ماندن در پاریس بود.
پاریس در لیگ قهرمانان کار سختی دارد و شاید به لیگ اروپا برود اگر نتواند در دو بازی باقیمانده مرحله گروهی نتایج لازم را بگیرد اما جای نگرانی زیادی نیست چون خواستههای امباپه برآورده شده و باشگاه میداند امباپه راضی میتواند تیم را به مرحله حذفی برساند.
شروع یک جنگ
با وجود اتفاقات خوب اخیر، اظهارات انریکه میتواند شروع یک جنگ باشد. گالتیه پارسال همین موقعها اشتباه کرد و به شایعه رفتن امباپه پرداخت، آتش رسانهای روشن شد که هرگز خاموش نشد و گالتیه قربانیاش شد. یک خط قابل امتداد از «کیلیان باید کمی بیشتر بدود» تا «من میخواهم هرچه زودتر به رئال مادرید بروم» وجود دارد و شاید به دومی ختم شود. امباپه امسال با ماندن موافقت کرد و قول داد با بستن قراردادی جدید اگر در سال 2024 خواست به اسپانیا برود، پول خوبی گیر باشگاه بیاید اما هنوز از توافق خبری نیست.
تا آن موقع باید شرایط را حفظ کرد. انریکه نقش خودش را دارد، سبکش را اجرا کند و امباپه را زیاد اذیت نکند. امباپه هم فوتبالش را بازی میکند، به خواستههای مربی توجه میکند و با تیم تا رسیدن به قهرمانی لیگ یک همراه است.
اروپا همچنان چالش پاریس است، جایی که تیمهای بزرگتری پاریس را از جهات مختلف محک میزنند. عملکرد امباپه در هر بازی، اظهاراتش در کنفرانسهای خبری یا پستهایش که میتواند مؤثر باشد، زیر ذرهبین قرار میگیرد. اگر همه چیز خوب پیش برود و انریکه از فوق ستارهاش درست استفاده کند، پاریسنژرمن موفق است اما مربیهای گذشته ثابت کردهاند این اصلاً کار آسانی نیست.
شش ماه پرخبر
شش ماه پیش روی امباپه پر از شایعه و قیل و قال بود آن طور که دو هفته گذشته نشان داده. اول مادرید مجبور شد ضمن بیانیهای مذاکره پنهانی با امباپه را تکذیب کند. چند روز بعد رسانههای فرانسوی گزارش دادند سفیدها انتقال امباپه در این تابستان را رد کردهاند. 48 ساعت بعد از اظهارات انریکه داستانی منتشر شد مبنی بر اینکه مادرید او را میخواهد اما قدم اول را باید خودش بردارد. یادمان نرود، تازه اواسط نوامبر هستیم.
رئال تنها باشگاه درگیر نیست. توماس توخل که حالا در بایرن مونیخ است و در پاریس طعم خشم امباپه را چشیده در پاسخ به این سؤال که آیا او روزی برای باواریاییها بازی میکند، طعنهآمیز گفت: «امباپه برای ما بازی خواهد کرد» از علاقه عربستان سعودی با توجه به میزبانی جام جهانی 2034 هم نمیتوان چشمپوشی کرد. الهلال او را برای 300 میلیون یورو میخواست، پاریس موافقت کرد اما امباپه نه.
تیمهای لیگ برتری چلسی، آرسنال، لیورپول یا حتی نیوکاسل هم هستند و این ماجرا ادامه دارد. سه ماه راحت بودیم، نه؟!
ZOOM
مادرید
اجتناب ناپذیر
اما این آشکارترین راز دنیای فوتبال است که امباپه میخواهد برای رئال مادرید بازی کند. از پوستر رونالدو روی دیوار اتاق امباپه در کودکی گرفته تا داستان گرافیکی پسری به نام کیلیان که در نهایت برای مادرید میدرخشد، او داستانی را ساخته که به دورانی باشکوه در سانتیاگو برنابئو ختم میشود. بنابراین تصمیم پارسال امباپه برای ماندن در پاریس درمانی موقت بود. تلاش پاریس برای تمدید قرارداد او فقط برای گرفتن حق انتقالی بیشتر است. لوییس کامپوس مدیر ورزشی پاریس هم بازیکنانی را از آکادمی برای بازی در حمله میآورد و این یعنی خود را برای دوران پس از امباپه آماده میکنند.
امباپه فوتبالیست و در حال حاضر تاجر باهوشی است؛ میداند هنوز فرصت زیادی دارد، میتواند در کشورش بدرخشد و پول پارو کند و بعد به مادرید برود و موفقیت کسب کند. واسطه یا ایجنتی هم وجود ندارد، امباپه نماینده خودش است و مادرش به او مشورت میدهد. امباپه هر چه میخواهد به دست میآورد. پاریس ایستادگی میکند تا سود ببرد، از فروش پیراهن، از قراردادهای اسپانسرشیپ و از درآمدهای روز بازی. ضمن اینکه با او میتوانند به شانس اندک خود برای قهرمانی اروپا امیدوار باشند.
در نهایت اما نمیتوانند با سرنوشت اجتناب ناپذیر او مبارزه کنند. سیرک شروع شده و انتقادات لوییس انریکه نمیتواند آن را متوقف کند.