در حافظه موقت ذخیره شد...
سایه روشنهای شکست پرسپولیس در اصفهان در 6 پرده
بنبست سرخ
خبرنگار
سپاهان فصل جاری به گونهای شعبه دوم پرسپولیس است. تیمی که نیمی از بازیکنان اصلیاش سابقه حضور در پرسپولیس را دارند. از همینرو نبرد الکلاسیکوی ایران به نوعی رقابت ستارههای سابق سرخ با تیم قبلیشان بود. در میان این ستارهها اما رامین رضاییان و رضا اسدی دو چهره ویژه بودند که جداییشان با نامهربانی و البته درخشش آنها در فصل جاری در ترکیب زردها، تقابل آنها با پرسپولیس را ویژه کرده بود. در این بازی بزرگ اما رضا اسدی ستاره اصلی بازی شد. عملیات احیای رضا اسدی سال گذشته در تبریز آغاز شد. یک نفر از اسپانیا آمد و در تغییری بزرگ و عجیب رضا اسدی را آرام آرام یک خط یک خط جلو برد تا یک فوتبالیست تمام شده به ستاره لیگ در این دو فصل بدل شود. گل زیبای رضا یک بار دیگر ثابت کرد فوتبالیست باید حرفش را در زمین با فوتبالش بزند نه با زبانش در رسانهها. اسدی دو فصل پیش در پرسپولیس بود و آنجا نتوانست خودش را نشان دهد. به تراکتور رفت و در نهایت سر از سپاهان درآورد و حالا آقای گل لیگ برتر است. اسدی در این بازی همه کار کرد و نگین انگشتری زردها در زمین لقب گرفت. رضا اسدی این فصل در 8 بازی نیش تهاجمیاش را در بدن همه رقبا فرو کرده و این تنها قائمشهر و نساجی بودند که توانستند برابر او مقاومت کرده و دروازهشان را بسته نگه دارند. دعوت مجدد اسدی به تیم ملی درست بعد از درخشش برابر پرسپولیس انجام شد؛ بازیای که اسدی در آن، بازهم یک گل 3 امتیازی زد و این بار تصمیم گرفت، این گل را از بعیدترین فاصله ممکن به دروازهبانی بزند که استاد مهار چنین توپهایی است. درخشش اسدی به عنوان یک مهره هجومی در تراکتورِ فصل قبل، مورایس را هم به این نتیجه رساند که از او در خط حمله سود ببرد. اسدی بعد از حضور در مرکز زمین در ابتدای فصل، چند بازی اخیر را به عنوان مهاجم مرکزی برابر آلمالیق و پرسپولیس شروع کرد و در هر دو بازی هم موفق بود و گل زد. او یک پرسپولیسی بود که به پرسپولیس رفت و حالا با گلی که به پرسپولیس زد، نشان داد که پرسپولیس از خودی خورد!
در بازی بزرگ اصفهان همه امید سرخها به علیرضا بیرانوند بود تا بتوانند با دست پر از اصفهان بازگردند. بویژه اینکه سپاهان شرایط ایدهآلی داشت و پرسپولیس در موضع ضعف نسبت به حریف بود. یحیی گلمحمدی با مشکلات زیادی مواجه بود و روی نیمکت هم دستش خالی بود. سپاهان بازی را بهتر آغاز کرد و سوار بازی بود اما بیرو درون دروازه نقطه امید سرخها محسوب میشد.
در نیمه دوم و با اضافه شدن شهریار مغانلو به ترکیب سپاهان فشار این تیم روی دروازه پرسپولیس بیشتر شد. در این لحظات چشم امید یحیی و طرفداران پرسپولیس به علیرضا بود.
دروازهبان ملیپوش پرسپولیس که در بازی با استقلال تاجیکستان هم فوقالعاده بازی کرده بود و پرسپولیس را از شکست نجات داده بود، در نیمه دوم بازی با سپاهان هم شروع بسیار خوبی داشت. او یک بار شوت برقآسای زکیپور را به شکلی عجیب و باور نکردنی به بیرون زد.
یک بار هم ضربه خوب شهریار مغانلو را که در موقعیت تک به تک زده شده بود به کرنر زد. اما بعد از این دو صحنه، نمایش متفاوتی را از بیرو دیدیم. او روی دو شروع مجدد ضربات بدی به توپ زد که واکنش هواداران سپاهان را به دنبال داشت.
اما در نقطه عطفِ بازی، بیرانوند واکنشی به ضربه دیدنی رضا اسدی نشان نداد و شوت دیدنی اسدی از روی ضربه ایستگاهی در حالی که بیرانوند توپ را تماشا میکرد وارد دروازه پرسپولیس شد.
مرور صحنه آهسته نشان میدهد که ضربه اسدی آنقدرها هم زاویه نداشت و بیرانوند برای دفع آن حتی نیازی به شیرجه زدن هم نداشت. به نظر میرسد بیرانوند تصور میکرد توپ از بالای دروازه به بیرون میرود. اما محاسبات بیرو اشتباه بود و توپ گل شد.
در لحظات آخر هم که پرسپولیس برای زدن گل مساوی تلاش میکرد بیرانوند تا وسط زمین میآمد تا ضربات شروع مجدد را بزند. اما ضربات شروع مجددش خوب نبود و فرصتی برای گلزنی پرسپولیس ایجاد نشد.
بیرانوند در مجموع روز عجیب و متفاوتی را پشت سر گذاشت. در عین اینکه دو فرصت صد درصد را از سپاهان گرفت اما روی ضربه ایستگاهی اسدی خوب عمل نکرد.
یحیی گلمحمدی نیمه مربیان را باخت. تیم پرسپولیس بازی را بد شروع کرد، پلن خاصی نداشت و از ابتدای بازی منفعل بود و کاملاً تحت تأثیر میزبان قرار داشت. پرسپولیس اما در نیمه دوم بدتر از نیمه اول بود تا مشخص شود نیمه مربیان را هم باخته. سپاهان تیم برتر نیمه مربیان بود، شاگردان مورایس آنقدر حمله کردند تا مزد برتری خود را گرفتند. آمدن مغانلو به جای پهلوان کم اثر، ورق بازی را کاملاً برگرداند. فشاری که شهریار و اسدی روی مدافعان میانی پرسپولیس میآوردند بیسابقه بود. مورایس به خوبی بازیخوانی کرد و در واقع بازیخوانیاش حرف نداشت
برنامه یحیی درباره این تغییرات و بازیخوانی حریف چه بود؟ هیچ!
پرسپولیس در برابر سپاهان میانه زمین را کامل به حریف داد. هافبکهای پرسپولیس از همان دقیقه یک زمین را به هافبکهای سپاهان واگذار کردند و این استیلای سپاهان بر زمین تا دقیقه 90 ادامه داشت. اما چرا خط هافبک سپاهان بازی را تصاحب کرد؟ علت آن به برتری عددی هافبکهای سپاهان برمیگردد. کریمی، قربانی و حسیننژاد که از طرف پهلوان و احمدزاده کاملاً حمایت میشدند، در مقابل دو هافبک میانی پرسپولیس (سروش و سرلک) که اصلاً حمایت ترابی و صادقی را نداشتند باعث شد میانه میدان به سپاهان برسد.
پرسپولیس به بنبست تاکتیکی رسیده و افت این تیم غیرقابل انکار است. مهرههای کلیدی این تیم یا مصدوم هستند یا در پایینترین فرم ممکن به سر میبرند. پرسپولیس گنگ و بیهدف بازی میکند و خبری از آن تیم سرحال بهار و تابستان نیست. البته دلایل هم مشخص هستند. مصدومیت ستارههای تیم، خستگی لیگ قهرمانان، فشار افکار عمومی هواداری روی تیمی که فصل پیش سهگانه گرفته و مسائل مالی و همه و همه پرسپولیس را از نفس انداخته. حالا پرسپولیس بازی سخت مقابل النصر عربستان در ریاض را پیش رو دارد و استرس صعود یا عدم صعود به مرحله حذفی لیگ قهرمانان هم به دیگر مسائل پرسپولیس اضافه شده. یحیی دو راه دارد: یا با بهانههایش زندگی کند که خریداری هم ندارد، یا برود به دنبال اصلاح ساختار تیم. فعلاً گلمحمدی راه اول را انتخاب کرده که باب میل رقبایش است. البته یحیی فصل گذشته هم توانست پس از شکست مقابل سپاهان، تیم را احیا کند. البته او امسال ابزارهای پارسال را ندارد اما پرسپولیس همیشه پرسپولیس است.
آیا پرسپولیس بیدار میشود و برمیگردد؟ نمونه این اتفاق را اسفند سال گذشته شاهد بودیم. پرسپولیس به سپاهان باخت و به امید سوم کسب جام در رقابت با استقلال و سپاهان تبدیل شد. در خون پرسپولیس این یک قانون نانوشته همیشه وجود دارد و آن هم قدرت بازگشت از بحران است. هر چقدر این روح زودتر برانگیخته شود پرسپولیس خطرناکتر خواهد شد اما آنطور که به نظر میرسد فعلاً در خواب عمیقی فرو رفته است. با 3 تساوی و یک شکست آبان ماه به بدترین شکل ممکن برای یحیی و پرسپولیس به پایان رسید. بدتر از نتایج، نوع بازی پرسپولیس است که امیدی را به آینده نشان نمیدهد. ماه بعد کار پرسپولیس سختتر است، دو بازی پیاپی در آسیا مقابل النصر عربستان و الدحیل در تهران و بعد بازی با تیم تازه احیا شده هوادار در آزادی و بعد بازی با استقلال سرحال نکونام. دیدارهایی که شاید به بازگشت رؤیایی پرسپولیس تبدیل شود و یا باعث شود اوضاع بدتر و بدتر شود. برای پرسپولیسی که هفت هشت سال است ناکامیهای زیادی را تجربه نکرده، تحمل مساوی کردن سخت است، چه برسد به باختن و از دست دادن کورس قهرمانی!