صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • فوتبال ایران
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • استقلال
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و چهارصد و چهل و سه - ۲۰ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و چهارصد و چهل و سه - ۲۰ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۶

گفت‌و‌گوی ایران‌ورزشی با سه بسکتبالیست ملی‌پوش زن

از بازی به عشق ایران تا آرزوی درخشش در جهان

پریسا غفاری
روزنامه نگار
کاری که دختران در تایلند کردند، همان چیزی بود که بسکتبال زنان ایران نیاز داشت؛ باور موفقیت. صعود به فینال یک اتفاق دلچسب بود. مقدمه‌ای برای رسیدن به سطح اول بسکتبال آسیا، جایی که تیم زنان ایران به آن تعلق دارد و بازی زمانه ما را از آن دور کرده است.
تیم ما یاد گرفت می‌تواند با چاشنی غرور ایرانی قدم به میدان بگذارد و باور کند قرار نیست مهر شکست روی پیشانی بسکتبال بخورد. دلارام وکیلی، گلشید امیدیان و فائزه شهریاری با حضور در تحریریه ایران ورزشی به ما یادآوری کردند که زنان ایران‌زمین قدرتمندتر از آن هستند که اشک بریزند. آنها خود را به مسیر دریا می‌سپارند تا بر بالاترین نقطه قدرت بایستند.

‌شب و روز شما شده بسکتبال، این زندگی سخت نیست؟
گلشید: ما سال‌هاست حرفه‌ای بسکتبال بازی می‌کنیم، با هم یک تیم هستیم و صمیمی. من که همسرم هم بسکتبالیست است و کنار هم خوشبخت هستیم. از این انتخاب هم خیلی راضی‌ام. بسکتبال جزئی از زندگی ماست.
دلارام: حالا دیگر سخت نیست. از مهر تا اسفند که درگیر تمرین و مسابقات هستیم، بعد هم اگر مسابقات تیم ملی باشد در اردوها و تورنمنت‌ها هستیم. زندگی و بسکتبال برای ما ادغام شده، شاید خیلی دلمان می‌خواست در روزهای پاییز برای مسافرت به جنوب برویم، ولی همیشه ماندیم و با تمرین و مسابقه در خدمت تیم بودیم. این نوع زندگی را دوست داریم چون انتخاب خودمان بود. حتی تابستان‌ها رفقا به هم می‌گویند کی تابستان تمام می‌شود تا بازی کنیم!
فائزه: من و برادرم هر دو بسکتبالیست هستیم و در جمع خانواده هم درباره بسکتبال صحبت می‌کنیم. واقعاً این علاقه ما را نگه داشته و تابستان‌ها که همه سراغ مسافرت و تفریح هستند ما تازه اردوهای تیم ملی را داریم. پس همیشه باید روحیه و انگیزه‌مان را بالا نگاه داریم. البته بسکتبال کار ما نیست چون از آن درآمدی نداریم. این کار را برای پول انجام نمی‌دهیم بلکه فقط عشق ماست و تا آخرش هم می‌رویم.
‌‌گلشید ازدواج بسکتبالی داشته، دلارام و فائزه شما هم دوست دارید مثل گلشید همسر بسکتبالیست شوید؟
دلارام: اگر ملیکا راضی باشد ما هم باید این کار را بکنیم. البته همه چیز دلی است ممکن است داخل بسکتبال باشد یا خارج از آن.
فائزه: هر چه پیش آید خوش آید.
‌اصلاً پشیمان نیستید به بسکتبال آمدید؟
فائزه: من خیلی خوشحالم چون بسکتبال شخصیتم را ساخت و مرا در خارج از بسکتبال قوی‌تر کرد. اینجا باید از مادرم تشکر کنم که به خاطر او بسکتبالیست شدم.
دلارام: اصلاً پشیمان نیستم. بعد از این همه سال عادت کرده‌ایم. شاید بعضی مواقع از این همه فشار روانی و بدنی اندکی خسته شویم، ولی همه عاشقانه دوستش داریم و با آن زندگی می‌کنیم.
گلشید: من؟ پشیمان؟ هیچ وقت. بسکتبال بخش عمده زندگی‌ام است.
 ‌‌در بسکتبال آسیب‌دیدگی زیاد است. ممکن است تأثیر درآینده‌تان بگذارد؟
گلشید:  همه واکری می‌شویم. از حالا برویم بهزیستی ثبت‌نام کنیم. فعلاً داغ هستیم و درک نمی‌کنیم. شاید خیلی مواقع با درد زیاد تمرین کردم ولی لحظه‌شماری کردم که برگردم.
دلارام: آسیب خیلی داریم و با درد بازی و تمرین کردیم. در ورزش ما خیلی پیش می‌آید. بسکتبال مثل والیبال نیست که 6 نفر این طرف و 6 نفر طرف دیگر باشند و هیچ برخوردی پیش نیاید. ما قطعاً این برخوردها را دوست داشتیم که وارد آن شدیم. هر کدام ما حداقل یک جراحی داشتیم. اینها در بزرگسالی مسلماً برایمان مشکل ایجاد می‌کند.
فائزه: این دردها شیرین است. بازیکن فقط آن لحظه که آسیب می‌بیند ناراحت است که چه زمانی برمی‌گردد. بازهم به این فکر نمی‌کند که در آینده همین جراحی‌ها و آسیب‌ها چه ضربه‌ای به او می‌زند فقط به تیمش فکر می‌کند.
 ‌‌ معمولاً می‌گویند بسکتبالیست‌ها خیلی قرتی و نازک نارنجی هستند.
گلشید: با همه احترامی که برای همه ورزشکاران قائل هستم باید بگویم بسکتبالیست‌های دختر متفاوت هستند.
دلارام: قطعاً همینطور است. بحث قرتی خارج از میدان خیلی فرق می‌کند. اما آنها داخل زمین جنگندگی خود را دارند و وقتی بیرون می‌آیند یک زندگی متفاوت را تجربه می‌کنند.
فائزه: نمی‌توان به ما گفت قرتی. ما در میدان جنگنده هستیم و حتی در روابط بیرون هم برای اهدافمان می‌جنگیم. این دو مقوله جدا هستند.
  ‌‌شما جام باشگاه‌های غرب آسیا را تجربه کردید، فکر می‌کنید اگر به جام آسیا راه پیدا کنید تفاوت زیادی بین تیم‌های شرق و غرب هست؟
گلشید: به نظرم تفاوت زیادی بین تیم‌های شرق و غرب آسیا هست. ولی ما در غرب آسیا می‌توانیم حرف اول را بزنیم. اگر با لبنان و اردن فقط با بازیکنان بومی رقابت کنیم قطعاً ما برنده هستیم. ولی من اولین بار با گروه بهمن رفتم دوم شدیم و لبنانی‌ها با بازیکن تاپ آمریکایی به قهرمانی رسیدند. اما با شرق آسیا کاملاً از نظر کیفی فاصله زیادی داریم.
دلارام: ما در غرب آسیا خودمان را بالا کشیدیم. تیمی مثل لبنان بازیکن تبعه می‌گیرد تا مقابل ما پیروز شود. ولی وقتی حرف از شرق آسیا می‌شود خیلی فرق می‌کند. تیم‌هایی مثل چین، ژاپن از نظر فیزیک بدنی و امکانات در کل با ما تفاوت دارند. به نظرم آنها از پایه با شرایط دیگری آموزش دیده‌اند.
فائزه: در همین بازی‌های ویلیام جونز که با تیم های شرقی رقابت داشتیم. فکر می‌کنم زیاد از آسیای شرقی عقب نیستیم. البته منظور من این است هرچقدر بازی بیشتری با آنها داشته باشیم مسلماً بهتر شده و به آنها نزدیک می‌شویم.
دلارام: البته چین، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و کره جنوبی را باید کنار گذاشت. در واقع ما می‌توانیم از سد تیم پنجم به بعد شرق آسیا عبور کنیم.
 ‌‌اگر شما به بازی‌های آسیایی هانگژو می‌رفتید می‌توانستید بین 5 تیم برتر باشید؟
دلارام: همین الان نه. اگر کار با مربی خارجی ادامه داشته باشد، بازی‌های تدارکاتی تداوم داشته باشد می‌شود گفت در دوره بعدی بله.
فائزه: ما نباید به حال خود رها شویم و بدنسازی و تمرینات‌مان حتی در باشگاه‌های‌مان باید زیر نظر کادرفنی تیم ملی باشد تا بتوانیم در سطح آسیا حرفی برای گفتن داشته باشیم.
 ‌‌بسکتبال مردان عقبگرد داشت، به نظر شما بسکتبال زنان باید از کجا شروع کند تا زمان‌های از دست رفته را جبران کرده و با سرعت عمل بالا پیشروی کند؟ باید از فدراسیون، مربی یا بازیکن شروع کرد؟
گلشید: به نظرم از همان پایه که مربوط به فدراسیون می‌شود. روش آموزش از همان پایه باید درست باشد. سیستم ما باید به سمت تیم‌های طراز اول برود. ببینید چین و ژاپن دارند چه می‌کنند که در 17 یا 18 سالگی مثل یک بازیکن طراز اول بازی می‌کنند.
‌‌گلشید هم از آموزش گفت که سال‌هاست از آن حرف می‌زنیم، ولی باز سر جای اول ایستاده‌ایم. فکر نمی‌کنید بازیکنی به نام دلارام وکیلی نباید همان آموزشی که از مربی خارجی دیده به هم‌باشگاهی‌اش در رده پایه آموزش بدهد؟ فکر نمی‌کنید خود ملی‌پوشان بهتر می‌توانند به رشد بسکتبال کمک کنند؟
دلارام: خیلی کمک بزرگی می‌شود که تجربیات‌مان را به کوچکترها انتقال دهیم. اگر بازیکن باشم تمرکزم از بین می‌رود. النی سه ماه با ما کار کرد ما زیر‌و‌رو شدیم. مثلاً با کار او در این رده سنی، چقدر می‌توان تیم‌های پایه را تغییر داد. ما در مردان خیلی صحبت از این مسائل کردیم ولی چه کردیم؟
 فائزه: ما حالا فقط زمان می‌گذاریم. تمام دنیا در زمینه آموزش رشد کرده‌اند ولی ما هنوز در 20 سال پیش مانده‌ایم. از آن آدم‌های 20 سال پیش هم استفاده می‌کنیم. چرا جوانان را به این کار نمی‌کشانیم. می‌رویم دنبال کسی که بسکتبال را کنار گذاشته است.
‌‌مثال می‌زنی؟
فائزه: منظورم این است که بسکتبال زنان و مردان باید با هم رشد کنند. باید یک رهبر داشته باشیم. مثلاً وقتی النی را می‌آوریم اعضای کادر آموزشی همین سرمربیان تیم‌های لیگ برتری کشورمان باشند که زیر نظر او ارتقا پیدا کنند وقتی به باشگاه‌ها برمی‌گردند همان متد را در تیم‌ها آموزش دهند، وگرنه همه چیز به هم می‌ریزد و با بازگشت به اردو، النی تمام آموزش‌ها را باید از اول به بازیکنانش یاد بدهد.
 ‌‌چرا با اینکه مربیان درجه یک جهانی را آورده‌ایم ولی بازیکنان ما هنوز ایراد پایه‌ای دارند؟
گلشید: به نظرم بازیکنان باید از همان اول یعنی 10 یا 15 سالگی یاد بگیرند و در قانون تیمی رشد کنند.
 ‌‌شاید بهتر باشد شما بازیکنان آموزش‌دیده و باتجربه بازیکنان پایه را رشد دهید؟ شاید این راه سریع‌تر نتیجه دهد؟
دلارام: من فقط بازی‌های جوانان را دیده‌ام. شاید جوانان تیم را هم بعضی وقت‌ها کنار کشیدم و مواردی را گوشزد کردم. ولی در کادر فنی تیم‌های ایرانی شاید حساسیت به‌وجود آید.
 ‌‌خوب چرا کاری مثل کیمیا یزدیان و فائزه شهریاری نمی‌کنید و آکادمی تأسیس نمی‌کنید؟
دلارام: در فکرش هستیم. می‌خواهیم با زدن یک آکادمی دینم را ادا کنم.
گلشید: به نظرم اگر مجوز مربیان مرد را بگیرند خیلی به نفع تیم‌های ملی بانوان است چون آنها تجربه میادین بیشتری دارند.
 ‌‌ فائزه از آکادمی تو چقدر استقبال شده؟
فائزه:  خیلی‌ها زنگ می‌زنند به‌صورت خصوصی با آنها کار کنم، ولی من معتقدم بسکتبال رشته تیمی است و در قالب تیم باید تمرین کرد و آموزش دید. هر چند در آکادمی هم به‌صورت انفرادی آموزش می‌دهیم ولی باید گفت بازی‌های گروهی زیادی می‌گذاریم. در کل استقبال زیاد است.
‌‌هر سه نفر شما سه رئیس فدراسیون را تجربه کردید. به نظرتان کدام یک از آنها توجه بیشتری به بسکتبال زنان داشت؟
دلارام: در زمان آقای مشحون من خودم به تیم ملی رسیدم. اصلاً توجهی نداشت. جوری شده بود که یک بار با کادرمان برای تمرین تیم ملی رفته بودیم، دختران را مسخره کرد. می‌گفت کجا می‌خواهید بروید ترکیه می‌خواهید بروید و می‌خندید. ما خیلی ناراحت شدیم. ولی واکنشی نشان نمی‌دادیم. ولی از زمان ریاست طباطبایی با شروع بازی‌های سه نفره، توجه بیشتر شد، اما بیشترین توجه در دوره آقای داوری صورت گرفت که مربی خارجی برای تیم ملی زنان آوردند که نتیجه‌اش صعود به فینال ما بود. زمان طباطبایی تیم سه نفره را حتی به انتخابی المپیک فرستادند.
گلشید: در زمان مشحون توجه کمی به ما شد. جوری شده بود که روتین‌وار به اردو می‌رفتیم ولی نهایتاً کنسل می‌شد. در دوره طباطبایی توجه در بسکتبال سه به سه زیاد بود. اما امسال داوری دست به کار بزرگی زد و مربی خارجی آورد. مربی مرد مثل آقای قنبری را به کادر ما اضافه کرد و خیلی موارد را در این سن از آقای قنبری یاد گرفتیم. باید از او تشکر کنیم. از ساعت 6 صبح می‌آمد و برای تک تک ما وقت می‌گذاشت.
فائزه: همه صحبت‌ها را بچه‌ها کردند. به نظرم باید یک رئیس فدراسیون جرأت داشته باشد روی زنان سرمایه‌گذاری کند. در دوره طباطبایی من این جرأت را ندیدم که بسکتبال 5 نفره را به بازی‌های دوستانه‌ای چون ویلیام جونز بفرستد. زمان او هر وقت صحبت از پنج نفره می‌شد می‌گفتند باشد، ولی زود خداحافظی می‌کرد. دربسکتبال 3 نفره هم در حق من که خیلی ظلم شد. ولی در دوره آقای داوری می‌بینم او ریسک کرد و ما را به تورنمنت‌های بین‌المللی فرستاد. مربی خارجی آورد، همین که دیده می‌شویم و وقتی بیرون می‌رویم مردم ما را می‌شناسند خیلی خوب است.
دلارام: باورتان می‌شود ما بازی‌های دوستانه خوب نداشتیم.در زمان آقای داوری این دیدارها را به ما اختصاص دادند. دیگر در بازی‌های رسمی دست و پایمان نمی‌لرزد و می‌جنگیم.
 ‌‌تا به حال شده از مصاحبه و خبرهایی که در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ها نوشته می‌شود گله‌مند باشید؟
گلشید: پیش می‌آید ولی یک ورزشکار حرفه‌ای باید در هر زمینه‌ای قدرتمند برخورد کند و جا نزند. من خودم، دیدم یک خبرنگار ورزشکاری را دوست نداشت و به هر نحوی او را تخریب می‌کرد. به نظرم کسی که عشق به هدفش دارد باید بجنگد.
دلارام: خیلی پیش آمده. ولی نه از تعریف‌ها بلندپروازی برای خودم کردم و نه انتقادات ناراحتم کرد. من مسیر خودم را رفتم. فضای مجازی جلوی مسیر ما را نمی‌گیرد.
فائزه:  من کلاً شخصیتم به نحوی است که حرف مردم برایم مهم نیست. حالا دمشان گرم تعریف می‌کنند اگر هم نکردند دقت نمی‌کنم.
‌‌لیگ بسکتبال مردان افت کرده، ولی لیگ زنان در مسیر پیشرفت است.
دلارام: فکر می‌کنم شرایط اقتصادی و وضعیت اسپانسرها بدتر شده است.
فائزه: من فکر می‌کنم به خاطر مربیان هم هست. مربی با بازیکن جوانش لج می‌کند و او را ته نیمکت می‌نشاند. در لیگ مردان بازیکن سالاری زیاد است. اما در تیم‌های زنان اصلاً چنین چیزی نیست. بسکتبال زنان لیگ خوبی دارد و بازیکنان تقسیم شده‌اند.
گلشید: من دوست دارم حداقل 6 تیم قدرتمند باشد تا بازی‌های خوب و حساسی داشته باشند.
 ‌‌چرا لژیونر نمی‌شوید؟
فائزه: ما باید بیشتر در میادین بین‌المللی دیده شویم و قول می‌دهم حتماً لژیونر شویم.
 ‌‌در والیبال لژیونر زیاد داریم؛ علتش چیست؟
دلارام: در والیبال مردان زودتر لژیونر شدند و علتش این است که تکنیک زیادی نمی‌خواهد. والیبال ما قدرتمند است، ولی بسکتبال خیلی تکنیک می‌خواهد. ببینید خیلی از زنان والیبالیست ما می‌روند ترکیه در حالی که این رشته در ترکیه سطح بالایی ندارد. اما در بسکتبال متفاوت است و ترکیه از تیم‌های مطرح است.
فائزه: بحث دیگر اینکه آنها 18 سال است در میادین بین‌المللی بازی کرده‌اند ولی ما حداقل 6-5 سال است که حجاب‌مان تأیید شده است. من یادم هست پنج سال در رده‌های پایه در تیم ملی بودم. بعد یک دفعه در سالن غذاخوری خانم کرم‌زاده می‌آمد و می‌گفت رایزنی‌ها جواب نداد و اعزام لغو شد. ما یک روز بازی با عراق هم آرزوی‌مان بود.
‌‌مهم‌ترین دلیل حضور شما در بسکتبال قد بلند بود؟
گلشید: من از دبستان هندبال بازی می‌کردم ولی بعد از طریق اقوامم که بسکتبال بازی می‌کردند و مرتب به من می‌گفتند با این قد چرا بسکتبال نمی‌روی، اینجوری پا به بسکتبال گذاشتم. در همان اول با خانم دارستانی کار کردم. خودم هم به خاطر فیزیکم علاقه‌مند شدم.
دلارام: من از چهارم دبستان علاقه‌مند شدم. البته آن موقع چندان هم قدبلند نبودم. بعد از آن در تیم مدرسه و... ادامه داشت تا به تیم باشگاهی و ملی رفتم. معلوم نبود که قدم بلند می‌شود.
فائزه: در تعطیلات تابستانی مادرم مرا در سه رشته هندبال، والیبال و بسکتبال ثبت‌نام کرد تا از دستم راحت شود. در هر سه تیم بودم، ولی مربی بسکتبالم به من گفت یکی را باید انتخاب کنی که من بسکتبال را انتخاب کردم.
‌‌می‌گویند بسکتبالی‌ها باید باهوش باشند. این را قبول دارید؟
دلارام: بله، بازیکنان باهوش، روند صعودی‌شان بیشتر است. ممکن است قدش بلند باشد ولی هوش زیادی نداشته نباشد تا یک رده‌ای خودش را بالا می‌کشد، ولی در همانجا ممکن است متوقف شود.
 ‌‌به نظرت الان تیم ملی زنان به جایی رسیده که یک خوابگاه، یک کمپ و سالن جداگانه‌ای برای خودش داشته باشد؟
دلارام: والیبالی‌ها یک کمپ جداگانه‌ای دارند. ما هم باید سالن جداگانه داشته باشیم تا هر وقت مربی نیاز داشت تمرین کنیم و....
فائزه:  زنان به همه آنها نیاز دارند.
‌‌از نرفتن به هانگژو ناراحت نشدید؟
دلارام:  3 به 3 را کنسل کردند.برای اینکه شانس مدال نداشتند. مگر بقیه را بردند مدال گرفتند؟
فائزه: یک نکته جالب اینکه بچه‌های اندونزی به ما پیام دادند و گفتند چرا نیامدید؟ در 6 ماه بازیکن تغییر پیدا می‌کند و رکورد می‌زند، چطور می‌توانند بگویند این تیم مدال می‌آورد یا نه؟ ما اسم نمی‌خواهیم بیاوریم واقعاً بررسی کنید.
‌‌ گلشید شما در دیویژن  B نبودید، در حالی که همه فکر می‌کردند که تو و آناهیس خداوردیان در ترکیب تیم ملی باشید. اما در ویلیام جونز خط خوردید.
گلشید: هنوز من در شوک هستم. قبل اعزام مربی مرا بغل کرد و گفت تو انتخاب اول من هستی و بعد که رفتیم ویلیام جونز در روز پایانی پیش از اعزام در پیج اینستاگرامی فدراسیون اسامی تیم اعلام شد که من خط خورده بودم. بعد سرمربی به من گفت این لیست من نیست! دنبال توجیه نیستم. اما من بازیکنی بودم که در همه روزهای اردو حتی یک روز هم غیبت نداشتم. ولی بازیکن جوانی که یک هفته سر تمرین نیامد، عضله پایش را می‌گرفت یا یک روز فامیلش فوت می‌کرد و در کل یک ماه نبود، در لیست بود.
‌‌ مربیان ایرانی می‌گفتند شما در بازی‌های اول ویلیام جونز خوب نبودید!
در بازی اول بازیکن فیکس به زمین رفتم، ولی بعد از سه دقیقه مرا روی نیمکت نشاندند. من در بازی دوم توسط مشاور اصلی النی در کوارتر سوم به زمین رفتم و یک دقیقه بازی کردم و....
نمی‌دانم چطور مربیان به همین راحتی از عملکردم صحبت کردند.
 ‌‌ با خود آقای جوادی صحبت کردی؟
صحبت نکردم چون عادت به شکایت کردن ندارم. خط خوردن حق بازیکنان دیگری بود. من از آقای جوادی انتظار داشتم به موضوع رسیدگی کند. او از اول اردوها به ما گفت که اجازه نمی‌دهد کسی در تیمش حاشیه داشته باشد. از اول تمرینات یک مواردی مرا اذیت می‌کرد و می‌خواستم بروم کنار ولی النی مرا کشید کنار و گفت اگر به من اعتقاد ‌داری باید بمانی. مربی ایرانی که می‌گوید من خوب نبودم وقتی برگشت تهران سریع به من زنگ زد و برای تیمش مرا خواست (با گریه)!
 ‌‌ دلارام شما آنجا در تیم بودید، حس کردید که تیم به گلشید نیاز دارد؟
واقعاً جایش خالی بود. بخصوص بازی فینال، من فکر می‌کنم تنها کسی بود که می‌توانست جلوی بازیکن کانادایی‌الاصل اندونزی مقاومت کند. اگر گلشید بود نقش پررنگی داشت. متأسفانه یکسری مشاوره‌های غلط نگذاشت. النی تازه به ایران آمده بود و خیلی مهم بود کمک‌های او چه صحبتی با او می‌کنند چون شناخت کامل از همه ما نداشت.
فائزه: ما از نبود آناهیس و گلشید خیلی ناراحت بودیم چون هم‌تیمی‌های خوب ما هستند. سال‌هاست کنار هم توپ می‌زدیم ولی تصمیم سرمربی بود.
‌‌خانم ملک در مصاحبه‌ای گفته فدراسیون مربی ایرانی بیاورد.
هرسه: نگویید مگر قرار است به عقب برگردیم.
‌‌ از بین بسکتبال سه نفره و پنج نفره کدام را بیشتر دوست دارید؟
گلشید: پنج نفره. کار تیمی را بیشتر دوست دارم. به نظرم فائزه می‌توانست یک بازیکن ایده‌آل برای سه نفره باشد ولی حیف که در آن زمان مربی خطش زد.
دلارام: هر کدام جذابیت خودش را دارد. من هر دو را دوست دارم.
فائزه: هر دو را دوست دارم.
 ‌‌تماشای بسکتبال مردان چقدر روی پیشرفت بازی شما تأثیر می‌گذارد؟
گلشید: من هر وقت می‌روم بازی مردان را نگاه می‌کنم بخصوص بازی مسعود همسرم یا بازیکن هم‌پستی‌ام را کلی چیزهای جدید یاد می‌گیرم. فردا سر تمرین می‌گویم دلارام می‌خواهم آن حرکت را انجام دهم.
دلارام: من خودم خیلی نگاه می‌کنم. بخصوص بازیکن هم‌پست خودم.
فائزه: یک بخش از یادگیری به حس بصری برمی‌گردد و من برای دیدن بازی برادرم که هم‌پست من است خیلی توجه می‌کنم. نقاط ضعف او را می‌گیرم و هم نکته جدید یاد می‌گیرم.
‌‌پاداش‌های تیم ملی در آسیا شما را خوشحال کرد؟
دلارام: کلاً پاداش خوب است، انگیزه ما را بیشتر می‌کرد. حتی آن یک نفر هم که ته نیمکت نشسته و بازی نمی‌کند دوست دارد تیم برنده باشد. احساس می‌کنی که دیده می‌شوی.
‌‌ ورزشکاران در سفرهای برون‌مرزی اغلب سراغ برندهای ورزشی می‌روند. مگر همین برندها در ایران نیست؟
فائزه: به خاطر اینکه همه زندگی ما ورزش است. صبح از خانه در‌می‌آییم و شب برمی‌گردیم لباس ورزشی تنمان هست. یا مشغول تمرین هستیم یا مسابقه.
 ‌‌شما هم مثل محمد جمشیدی و صمد نیکخواه بهرامی به فکر تولید لباس ورزشی هستید؟
فائزه: من که برند خودم را تولید کردم.
دلارام و گلشید: دنبالش هستیم.
 ‌‌به نظر شما ورزش در ایران آینده دارد؟
فائزه: دارد. انرژی و روحیه ورزشکاران است که جامعه ما را حفظ کرده است. آنها با تمام وجود برای سرافرازی وطن تلاش می‌کنند و خوشحالی را به جامعه منتقل می‌کنند. به نظرم جایگاه بعضی از مدیران در فدراسیون‌ها اشتباه است. اگر عجول نباشیم روزهای بهتری هم برای ما در پیش است. حالا در ایران همه چیز شده فوتبال. مردان فوتبالی با قراردادهای هنگفت زندگی خودشان را بسته‌اند. اصلاً به حقوق ورزشکاران جانباز و سالم فکر کرده‌اید؟ ما فقط به عشق ایران بازی می‌کنیم.
گلشید: هیچ وقت به این موضوع فکر نکرده‌ایم. شاید بحث اقتصادی خیلی تأثیرگذار است.
دلارام: نمی‌شود ناامید بود.اگر حمایت‌ها بیشتر شود و جوان‌های حاضر در ورزش ماندگار شوند.
‌‌شما با خداحافظی حامد حدادی در این مقطع موافق بودید؟
دلارام: خیلی نمی‌دانیم درصد آسیب‌دیدگی حامد چقدر بوده که با ادامه بازی به خودش آسیب شدید می‌زد یا نه؟ ولی در کل جام جهانی فضای رقابتی سنگینی دارد و از آن طرف هم می‌توانست به تیم ملی در بازی‌های آسیایی کمک کند. کاش تصمیمش را در هانگژو اجرایی می‌کرد. خداحافظی در چین برایش باشکوه‌تر می‌شد.
‌‌شما با بازیکن‌سالاری موافقید؟
دلارام: من موافق نیستم. من ترجیح می‌دهم کل تیم تحت فرمان سرمربی باشند و این‌طوری تیم نتیجه بهتری می‌گیرد. یک بازیکن بزرگ درست است باید نقش بازی کند اما در راستای اهداف تیم نه اینکه خودش را جدا کند.
 ‌‌اگر تینا عیسائیان برود شما از نظر سابقه باید کاپیتان بشوید. این مسئولیت را به شخص دیگر بدهند ناراحت می‌شوید؟
دلارام: باید در موردش صحبت کرد.کاپیتان باید مدیریت کند نه اینکه خودش را بالاتر ببیند.
فائزه: کاپیتان باید جنبه داشته باشد.
‌‌ گلشید تو که خودت و همسرت بسکتبالیست هستید، دوست داری فرزندت هم در این رشته فعالیت کند؟
گلشید: واقعاً یکی از آرزوهای من این است که فرزندم راه پدر و مادرش را برود. من حمایت می‌کنم و دوست دارم بسکتبالیست شود.
 ‌‌آرزوی دیرینه هر کدام؟
فائزه: آرزو می‌کنم هر کس هر چقدر تلاش می‌کند به هدفش برسد.
گلشید: امیدوارم همه زنان ورزشکار آنچه در بالاترین سطح هست را تجربه کنند.
دلارام: امیدوارم من با تیم ملی بازی در میدان بزرگی مثل جام جهانی را تجربه کنم.
 ‌‌ پنج بازیکن برتر را اسم ببرید؟
دلارام: مهدی کامرانی، گلشید امیدیان، فائزه شهریاری، محمد امینی و مسعود سلیمانی
گلشید: مهدی کامرانی، فائزه شهریاری، دلارام وکیلی، مسعود سلیمانی و حامد حدادی
فائزه: خودم، علی شهریاری، دلارام وکیلی، گلشید امیدیان و حامد حدادی.

جستجو
آرشیو تاریخی