صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • فوتبال ایران
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • استقلال
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و چهارصد و چهل - ۱۶ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و چهارصد و چهل - ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۶

تیـــم ملی شرایط بحـرانی دارد

فیاضی: نباید از سعید توقع معجزه داشت

مهری رنجبر
روزنامه نگار

پوریا فیاضی دریافت‌کننده ملی‌پوش سابق، بعد از مصدومیت در هفته سوم لیگ برتر، دوره نقاهت دوهفته‌ای را با فیزیوتراپی و وزنه سر می‌کند. فیاضی این فصل دوباره به تیم شهرش ارومیه برگشت تا تیمش را کمک کند. او امیدوار است، باشگاهش راه را برای آشتی هواداران والیبال با سالن غدیر باز کند.
دریافت‌کننده باتجربه والیبال، هرچند اول موافق سرمربیگری سعید معروف در تیم ملی بحران‌زده نبود، چراکه کاپیتان سابق تیم ملی نمی‌تواند در تیم معجزه کند اما معتقد است حضور ولادیمیر آلکنو و توماس توتولو کنار سعید در تیم ملی بهترین اتفاق است.
‌ دوباره بدشانسی آوردی؟
برنامه‌ریزی‌ام قبل از شروع لیگ درست پیش می‌رفت، اما در سه هفته اول لیگ خیلی جالب نبود. من هفته اول بیمار شدم و نتوانستم به تیمم کمک کنم. تیم هم به خاطر اینکه دیر تمرین را شروع کردیم، برای لیگ شروع خوبی نداشت. هفته سوم در گنبد هرچه جلوتر می‌رفتم بهتر می‌شدم اما متأسفانه با مصدومیتی که پیش آمد، همه کارها خراب شد. از پایم عکس گرفتم که خوشبختانه شکستگی نداشت و تلاش می‌کنم به بازی هفته چهارم برسم.
‌چطور مصدوم شدی؟
عمدی در کار نبود، یونس ادریسی بازیکنی پرشی است و موقع فرود تعادلش را از دست داد، او این بار روی پای من فرود آمد و پایم مصدوم شد. تمرین توپی انجام نمی‌دهم، اما بدنسازی را داشتم. من بعد از مصدومیت، فیزیوتراپی را شروع کردم و فعلاً با عصا راه می‌روم، هرچند 2 هفته نیاز دارم تا برای بازی دوباره به شرایط آرمانی برسم. دوست نداشتم این‌طور شود.
‌وضعیت تیم ارومیه بهتر می‌شود؟
 شک نکنید وضعیت این‌جور هم نمی‌ماند و تیم ارومیه با اولین برد، به شرایط آرمانی برمی‌گردد. در این مدت به همت بچه‌ها، اعتماد به نفس به تیم برگشت. البته که لیگ بالا و پایین زیادی دارد، ما هم شب‌های سخت زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم.
‌چطور امسال به ارومیه برگشتی؟
من چند سال خوب را سپری می‌کنم، دوست نداشتم در ارومیه مصدوم شوم. به هر حال ما دو سال می‌توانستیم قهرمان شویم، من هم جزو بازیکنان تأثیرگذار بودم. من رباط پایم را در ارومیه جراحی کردم و امسال هم خیلی آماده بودم و برای این فصل خیلی برنامه‌ریزی کرده بودم. فکر می‌کنم تیم هم روی من خیلی حساب کرده بود. سال 94 و 99 این اتفاق افتاد و ما دوم شدیم.
‌امسال ظاهراً هواداران والیبال با والیبال قهر کرده‌اند که در بازی‌های تیم، سالن غدیر مثل قبل پر از جمعیت نمی‌شود.
دوست نداشتم هواداران فکر کنند ما تعصب نداشتیم و مایه نگذاشتیم، بلکه بدشانسی آوردیم. بدشانسی من نه سرماخوردگی بود و نه داستان عجیب و غریب دیگری، بلکه یک‌راست رفتم اتاق عمل. من و بقیه بچه‌ها دغدغه مردم را درک می‌کنیم. اولویت اول زندگی ما هم موفقیت تیم والیبال است و شک نکنند ما هم از جان مایه می‌گذاریم. ما نسبت به هزینه‌ای که باشگاه صرف می‌کند، همه تلاشمان را به خرج می‌دهیم. ما نیامده‌ایم تنها پولی بگیریم و وقت تلف کنیم، همه تلاش ما برای سربلندی تیم والیبال ارومیه است.
‌ یعنی هواداران والیبال را دعوت به آشتی می‌کنید؟
من خیلی خوشحال شدم که هفته سوم در سالن گنبد بازی کردم. اگر آن روز بازی خیلی قشنگ شد، فارغ از نتیجه، به خاطر این بود که هواداران گنبدی در روزی که بلیت بازی مجانی بود، برای حمایت از تیمشان به سالن آمده بودند. سالن گنبد هم استاندارد شده بود، در حالی که سال‌های قبل داستان عجیب و غریبی داشت. می‌دانم شرایط مردم سخت است و بنابراین باشگاه شهرداری ارومیه هم برای همراهی با مردم، باید در قیمت بلیت تجدید نظر کند تا مردم دوباره با والیبال آشتی کنند و به سالن بیایند. بلیت 30 یا 50 هزار تومان هم برای مردم در این شرایط اقتصادی پولی است و مردم با اولویت‌بندی هزینه‌های زندگی ترجیح می‌دهند والیبال را در سالن تماشا نکنند و آن پول را به زخم دیگر زندگی‌شان بزنند. برای باشگاه شهرداری ارومیه زشت است که سالن خالی باشد. از طرف دیگر در نبود تماشاگران بازی از تب و تاب می‌افتد. ما همیشه در بازی‌ها روی تماشاگران حساب می‌کنیم و نمی‌خواهیم آنها از تیم دور باشند.
‌ تو در جریان خبرهای این روزها یعنی سرمربیگری سعید معروف در تیم ملی والیبال هستی؟ با این قضیه موافق هستی؟
فکر می‌کنم شرایط تیم ملی بحرانی است، از سعید هم سن و سالی گذشته و نصف بیشتری از عمرش را در تیم ملی سر کرده و درک بالایی دارد، اما حالا که تیم ملی سهمیه المپیک می‌خواهد و تجربه اول سعید است، نمی‌توانیم تیم ملی بحران‌زده را به دست سعید بدهیم. تیم بحران‌زده نیاز به کسی دارد که این شرایط را تجربه کرده تا تیم را از بحران خارج کند. ما در شرایطی نیستیم که فرصت به کسی بدهیم، باید نتیجه بگیریم. به نظرم بعد از المپیک بهترین زمان است تا سعید روی نیمکت تیم ملی بنشیند. البته سعید نسبت به اکثر بازیکنان جلوتر است و درک و شعور خیلی بالایی دارد.
‌پس چه کسی برای سرمربیگری تیم ملی مناسب است؟
ما به مربی خیلی باتجربه‌ای نیاز داریم تا تیم به آرامش برسد. سعید اول باید تجربیاتش بیشتر شود. بنابراین باید در باشگاه مربیگری کند. نباید سعید را بیاوریم، چرا که تیم برای تصاحب سهمیه المپیک نیاز به معجزه دارد. در حالی که اگر تیم با سعید به المپیک نرود، هم او و هم بازیکنان سرخورده می‌شوند. بنابراین حالا زمان آمدن سعید نیست. فعلاً باید روی او سرمایه‌گذاری کنیم، نه اینکه تیم بحران‌زده را به دستش بدهیم و از او توقع معجزه داشته باشیم و مهره‌سوزی شود.
‌حتی اگر مربیان کاربلد خارجی مثل آلکنو و توتولو کنار سعید روی نیمکت تیم ملی باشند هم باز معتقد هستی، زمان خوبی برای آمدن سعید نیست؟
وقتی سرمربی انتخاب می‌شود، باید از او پرسید دستیارانش چه کسانی هستند؟ من هنوز صحبتی در این باره نشنیده‌ام. شاید این مثلث حدس و گمان ما باشد.
‌حرف این است که ظاهراً آلکنو خودش هم قبلاً پیشنهاد داده سعید معروف سرمربی شود و خودش مشاور باشد و توتولو هم دستیار.
البته آلکنو با این پیشنهاد بزرگواری‌اش را می‌رساند. اکثر مربیان بزرگ، قبول نمی‌کنند، کمک یک مربی تازه‌کار باشند. این پیشنهاد نشان‌دهنده نیت خالص او است. توتولو خیلی خیلی خوب است و من خیلی او را دوست دارم. همین قدر بدانید که توتولو صبح را با والیبال شروع می‌کند و شبش را هم با والیبال تمام. واقعاً پولی که می‌گیرد حلالش باشد. شک نکنید توتولو می‌تواند به والیبال ایران کمک کند. به نظرم این ترکیب، ترکیب قشنگی است. هرچند هنوز رسماً اعلام نشده، ولی اگر شکل بگیرد عالی است. آلکنو و توتولو بی‌تجربگی سعید را پوشش می‌دهند. مردم هم سعید را قبول دارند و اگر واقعی شود، اتفاقات خوبی در والیبال با حضور سعید می‌افتد. هرکس بیاید، سکان تیم ملی والیبال را می‌گیرد،ایران تیم برزیل یا روسیه نیست.
‌فکر می‌کنی مربی با چه ترفندی می‌تواند شرایط تیم را بهتر کند؟
سرمربی هرکسی باشد، باید بین بازیکنان رقابت به وجود آورد. حالا در تیم ملی رقابت بین بازیکنان حلقه مفقوده است، حتی اگر هم باشد، رقابت کافی نیست. رقابت بین بازیکنان باعث پیشرفت می‌شود. مثل قبل که برای خط زدن 2 نفر آخر به حدی رقابت بین بازیکنان زیادی بود که کار سرمربی سخت می‌شد. اگر انگیزه و رقابت به تیم ملی برگردد با پتانسیلی که بازیکنان دارند، دوباره تیم به روزهای اوجش برمی‌گردد. البته فراموش نکنیم که باید از بازیکنان هم استفاده کنیم.

جستجو
آرشیو تاریخی