صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • فوتبال ایران
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • استقلال
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و چهارصد و سی و شش - ۱۱ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و چهارصد و سی و شش - ۱۱ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۱۵

جهانیار محبی: قهرمانی با شانگهای خانوادگی بود

کار در ایران؟ هیچ وقت نمی‌گویم هیچ وقت

امیر اسدی
روزنامه نگار

 قهرمانی با شانگهای‌پورت در سوپرلیگ چین، یک دستاورد بزرگ بود که با همکاری یک زوج اسپانیایی- ایرانی رقم خورد؛ خاویر پریرا در نقش سرمربی و جهانیار محبی به عنوان یک دستیار که نقش ویژه‌ای در آماده‌سازی این تیم داشت. اینکه یک ایرانی در بزرگ‌ترین و مشهورترین باشگاه سوپرلیگ چین فعالیت کند و پستی مهم را در اختیار بگیرد، به خودی خود اتفاق مثبتی است. وقتی تلاش مربی 31 ساله‌ای به نام محبی به قهرمانی ختم می‌شود، این اتفاق شکل بهتری به خود می‌گیرد. محبی که حالا در فوتبال ایران نامش سر زبان‌ها افتاده و البته در چین هم به دفعات از او صحبت شده، در گفت‌وگو با ایران ورزشی از احساسی که بعد از قهرمانی با شانگهای دارد حرف می‌زند و اینکه تیم‌شان چطور توانست بعد از سال‌ها این افتخار را به دست بیاورد.

 اول از همه دوست دارم بدانم بعد از قهرمانی با شانگهای‌پورت در سوپرلیگ چین، آن هم در 31 سالگی چه احساسی داری؟
 حتماً می‌دانید که شانگهای‌پورت برای دومین بار عنوان قهرمانی سوپرلیگ چین را به دست آورد. تیم ما در سال‌های اخیر و با مربیان بزرگی که در اختیار داشت، نتوانست این عنوان مهم را کسب کند اما خوشحالم که امسال و در یک شرایط سخت و جدال با مدعیانی قدرتمند توانستیم قهرمان شویم. این قهرمانی در تاریخ شانگهای‌پورت یک دستاورد بزرگ محسوب می‌شود. با بازیکنانی که در اختیار داشتیم و همچنین هزینه‌هایی که نسبت به سال‌های اخیر کمتر و کمتر شده بود، فکر می‌کنم نتیجه بزرگی را رقم زدیم.
 اگر اشتباه نکنم از هفته‌های ابتدایی صدرنشین بودید و مشخص بود که هدف‌تان فقط قهرمانی است.
 یکی از خوشحالی‌های ما بعد از قهرمانی همین مسأله بود. به جز دو هفته اول که به خاطر تفاضل گل در رده‌های دوم و سوم حضور داشتیم، در باقی اوقات صدرنشین بودیم و حتی یک بار هم به رتبه پایین‌تر نیامدیم. آنقدر خوب نتیجه گرفتیم که حتی بعد از باخت در برخی بازی‌ها باز هم جایگاه‌مان در صدر از دست نرفت. در بدترین زمان 10 تا 15 امتیاز از رقبا جلو بودیم و همین موضوع ارزش این قهرمانی را بیشتر می‌کند.
 پروژه شما در شانگهای‌پورت چند ساله است و چه اهدافی در سر دارید؟
 به عنوان کادرفنی وقتی وارد باشگاه جدید می‌شوید، باید یک پروژه دو سه ساله داشته باشید که بتوانید تیم را فلسفه خودتان بسازید. سه برنامه را باید مد نظر قرار می‌دادیم. برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت. نمی‌توانی از همان سال اول برای کسب سه‌گانه تلاش کنی و به نتیجه هم برسی. حتی پپ گواردیولا هم وقتی به منچسترسیتی رفت نتوانست این کار را انجام بدهد. فکر نمی‌کنم در دنیا بتوانیم مثالی پیدا کنیم که یک مربی در همان سال اول توانسته باشد سه جام ببرد. کادرفنی در چنین پروژه‌هایی ابتدا بازیکن می‌خرد و گروهی از بازیکنان جوان را از آکادمی به تیم اصلی منتقل می‌کند. بعد نوبت می‌رسد به ارائه و اجرای تاکتیک‌های مد نظر و تفکرات کادرفنی. اینکه توانستیم در سال اول عنوان قهرمانی را به دست بیاوریم اتفاق مهمی بود. برای آینده نمی‌دانم چه سرنوشتی در انتظارمان خواهد بود و آیا این پروژه ادامه پیدا می‌کند یا نه؟
 البته من که با تو در طول فصل مدام صحبت می‌کردم، می‌دانم با مشکلاتی نظیر فشردگی مسابقات و همچنین حضور بازیکنان در تیم ملی چین دست به گریبان بودید.
 دقیقاً. یکی از مشکلات ما این بود که لیگ سه روز یک بار برگزار می‌شد. تا اینجای کار، برنامه برای همه تیم‌ها یکسان بود. تیم ما اما 9 بازیکن ملی‌پوش داشت که در تعطیلات و بعد از تحمل فشردگی لیگ باید به اردوی تیم ملی می‌رفتند و آنجا هم بازی می‌کردند. یعنی در تعطیلات مثلاً دو هفته‌ای فیفادی، آنها را در اختیار نداشتیم. آنها به اردوی تیم ملی می‌رفتند و به جای ریکاوری، بازی می‌کردند. گروهی از آنها مصدوم شدند و در برخی از بازی‌ها نتوانستند در ترکیب شانگهای‌پورت قرار بگیرند. این یکی از مشکلات اصلی ما در طول فصل بود.
 اگر در شانگهای‌پورت بمانید، فصل بعد در لیگ قهرمانان آسیا شرکت می‌کنید. این تورنمنت مهم شما را تحریک نمی‌کند که از پیشنهادهای دیگر بگذرید و در چین بمانید؟
 حضور در لیگ قهرمانان آسیا افتخار بزرگی است اما اگر ما هم نباشیم، کادرفنی بعدی می‌توانند بدون حضور در پلی‌آف در این تورنمنت مهم شرکت کنند. یک نکته مهم درباره باشگاه شانگهای، حضور مدیران مجرب است که در تمام سال و هنگام مواجهه با مشکلات از کادرفنی حمایت کردند و ثابت کردند همه با هم سوار یک کشتی هستیم که می‌خواهد به هدفش برسد. این قهرمانی ما البته یک نکته جالب هم داشت.
 چه نکته‌ای؟
 در تیم‌مان گروهی از بازیکنان را داریم که از 12، 13 سالگی با هم بزرگ شده و در شانگهای‌پورت حضور داشته‌اند. مثلاً «وو» ستاره تیم ملی چین که مدتی در اسپانیول اسپانیا بازی کرد یا هافبک وسط‌مان و همچنین دروازه‌بان تیم. اینها مثل یک خانواده می‌مانند و همگی در تیم ملی چین هم حضور دارند. فکر می‌کنم تعدادشان به 9- 8 بازیکن می‌رسد که سال‌هاست کنار هم بازی می‌کنند و البته الان هم 31 تا 32 سال دارند. بنابراین می‌توان گفت شانگهای یک قهرمانی خانوادگی را به دست آورد. این بازیکنان نگذاشتند هویت و فرهنگ تیم از بین برود.
 یعنی بخشی از بازیکنان حدود 20 سال است که کنار هم بازی می‌کنند؟
همینطور است. این گروه از بازیکنان عکس‌هایی دارند که در 12 سالگی کنار هم در یک تیم بازی می‌کنند. حالا حس قشنگی است که همین گروه در سطح سوپرلیگ چین این عنوان را به دست بیاورند. شاید در هیچ جای جهان این اتفاق را مشاهده نکنید اما در شانگهای ما تجربه‌اش کردیم.
 تو در هنان و لوانته همراه خاویر پریرا بودی. فکر می‌کنم با توجه به رابطه نزدیکت بتوانی درباره فلسفه مربیگری او برای‌مان توضیح بدهی.
 رابطه‌ام با پریرا حتی قوی‌تر از افشین قطبی هم شد؛ با اینکه او اسپانیایی است و قطبی یک ایرانی. مهم‌ترین مزیت پریرا این است که به طور صرف، نه تهاجمی است و نه دفاعی. در هنان که بودیم، تیم برای بقا می‌جنگید. بنابراین نیاز داشتیم که بازیکنان جنگنده و جوان وارد زمین شوند. طوری بازیکنان و تیم را سازماندهی کرد که تیم در حال سقوط، کاندیدای حضور در آسیا شد. در آن شرایط وارد شانگهای شدیم؛ جایی که همه دوست دارند خوب بازی کنی، ببری و قهرمان شوی. دسامبر در هنان بودیم و ژانویه به شانگهای آمدیم. او در طول این مدت کوتاه توانست تفکرات خود را به تیم تزریق کند.
 یعنی خیلی زود از تیمی که برای بقا می‌جنگید، گروهی ساخت که با هدف قهرمانی وارد مسابقات شوند؟
 پریرا خوب بلد است چطور خودش را با فرهنگ تیم‌های مختلف هماهنگ کند. مربیگری در دنیا طوری نیست که همیشه موفق باشی. حتی بزرگان این عرصه در دنیا، گاهی پروژه‌هایی برداشته‌اند که در آن ناکام بوده‌اند. خیلی اوقات مقصر اصلی سرمربی است و گاهی هم آخرین مقصر. خاویر پریرا 3- 2 سال دیگر می‌خواهد مربیگری کند. برنامه این است که من بتوانم راهش را ادامه بدهم. او در فوتبال رئیس و سرمربی من است و خارج از آن یک دوست. امیدوارم کنار هم بتوانیم دستارودهای بزرگ‌تری داشته باشیم. اگر در چین بمانیم دوست داریم با شانگهای‌پورت حضور در آسیا را هم تجربه کنیم.
 شما در تیم‌تان یک ستاره هم داشتید. اسکار برزیلی که سابقه بازی برای تیم ملی و همچنین چلسی را در کارنامه دارد. کمی از همکاری با این ستاره بگو.
اسم و رزومه اسکار نشانگر سطحش است. چند نکته جالب درباره اسکار بگویم. اول اینکه اصلاً مصدوم نشد و در تمام بازی‌ها حضور داشت. هرگز کارت قرمز نگرفت و هیچ محرومیتی را تجربه نکرد. از همه بیشتر در زمین می‌دوید و این باعث می‌شد تا بازیکنان دیگر هم به پیروی از او انرژی بیشتری بگذارند. وقتی با اسکار کار می‌کنی، تفاوت‌ها را می‌بینی و می‌فهمی که او یک قهرمان جهان است که سابقه بازی در لیگ برتر را دارد. او یک الگو برای تمام بازیکنان لیگ چین است. او نظم و نگرش خاص خودش را به تیم انتقال داد و یک بسته آموزشی کامل برای بازیکنان سوپرلیگ بود. من با اینکه 31 سال دارم و در باشگاه‌های مختلف ایرانی، چینی و اسپانیایی کار کرده‌ام اما تاکنون بازیکنی نظیر اسکار ندیده بودم.
 بعد از مربیگری در شانگهای‌پورت و قهرمانی با این تیم در سوپرلیگ چین و همچنین حضور در لالیگا و باشگاه لوانته، فکر نمی‌کنی وقتش رسیده به ایران بیایی و خودت سرمربی باشی؟
یک ضرب‌المثلی است که می‌گوید هیچ وقت نگو هیچ وقت. ایران کشورم است و قطعاً آرزو دارم در سرزمین خودم کار کنم. شاید همراه این کادرفنی بتوانم حتی به انگلیس و اسپانیا هم بروم اما دوست دارم اولین تجربه سرمربیگری من در ایران باشد. خوشبختانه الان در فوتبال دنیا این جا افتاده که به مربیان جوان اعتماد می‌کنند. دیگر مثل گذشته نیست که حتماً 20 سال تجربه داشته باشی تا تیم بگیری. الان شاید یک سال کار کنی اما به اندازه 10 سال تجربه به دست بیاوری. الان ناگلزمن را ببینید. سن زیادی ندارد اما در چند باشگاه بزرگ کار کرده و الان هم سرمربی تیم ملی آلمان است.
 البته فرهنگ در تمام دنیا تغییر کرده و همانطور که گفتی دیگر نیاز نیست 50 ساله باشی تا تو را به عنوان سرمربی انتخاب کنند.
الان به خاطر تکنولوژی، می‌گویند که یک سرمربی جوان و همسن بازیکنان بهتر می‌تواند با آنها ارتباط برقرار کند و نتیجه بگیرد. بنابراین نیاز نیست تا یک سنی بایستم و بعد تصمیم بگیرم. شما هر زمانی که بفهمید باید کارتان را شروع کنید، باید تصمیم بگیرید. فکر می‌کنم وقتش برای من فرا رسیده اما یکی دو سال دیگر دوست دارم کنار خاویر پریرا بمانم و از او نکته‌های جدید یاد بگیرم، ضمن اینکه مدرک مربیگری A اروپا را دارم و تا تابستان بعد پرولایسنس را هم می‌گیرم. امیدوارم در نهایت بتوانم به فوتبال خدمت کنم و مربی خوبی باشم.

 

جستجو
آرشیو تاریخی