تا همینجا هم بهترین نتیجه تاریخ ورزشیام را گرفتم
رازقیان: سهمیه المپیک پاریس کمی دور از انتظار بود
فائزه زمانی
روزنامه نگار
سرنوشت رکسانا رازقیان و موجهای خروشان به یکدیگر گره خورده است. ملیپوش اسلالوم برخلاف انسانهای دیگر همیشه زندگی خود را در میان موجها پیگیری کرده و اشکها و بغضهایش را در میان خروشانترین آبها به جای گذاشته است. او که بهخاطر شیطنت تایلند و نرسیدن ویزایش سهمیه المپیک 2020 توکیو را از دست داد، حالا در انتخابی ژاپن هم بعد از رسیدن به فینال، دستش به سهمیه نرسید تا شانس کمی برای المپیک پاریس داشته باشد. او همین 20 روز پیش هم در بازیهای آسیایی هانگژو میلیمتری مدال برنز را رد کرد و به گفته خودش هنوز شوکه است، اما لبخندهای همیشگیاش را نثار زندگی میکند و همچنان به دنبال ماجراجویی در میان موجها است تا به فرداهایی روشنتر سلام کند.
باتوجه به اینکه قدرتهایی مثل چین به دنبال سهمیه در این مسابقات بودند، به نظر میرسید که کار سختی برای گرفتن سهمیه در این مسابقات داشته باشی.
قوانین اسلالوم از المپیک قبلی کمی عوض شده است. بعد از اینکه 15 تیم از مسابقات جهانی سهمیه گرفتند، برای هر قاره فقط یک سهمیه باقی ماند. متأسفانه چین نتوانست در جهانی سهمیه بگیرد و همین هم کار باقی تیمهای آسیایی را سخت کرد. چین بسیار قوی است و دیروز هم تقریباً تمامی مدالها را گرفت. تیمهایی مثل چین و ژاپن هرکدام با 3 قایقران برای تصاحب سهمیه حضور پیدا کرده بودند و حتی اگر دو قایقرانشان هم بد کار میکردند، سومی بهتر پارو میزد تا سهمیه را بگیرد. از طرفی پیست مسابقات، پیست المپیک توکیو بود و پارو زدن در آن سخت. همچنین قبل از مسابقات طراحی پیست را عوض کردند که این موضوع حتی با اعتراض بعضی تیمها هم همراه شد اما مسئولان برگزاری مسابقات گوششان بدهکار نبود. من یکسری اشتباهات در نیمهنهایی انجام داده بودم که با خود عهد کردم در فینال تکرارشان نکنم. خوشبختانه همین اتفاق هم افتاد و در فینال بهتر کار کردم. تمام تلاشم را کردم اما متأسفانه یکی از دروازهها مشکل داشت و بخت با من یار نبود، همین هم باعث شد زمان زیادی از دست بدهم. به گرفتن سهمیه امیدوار بودم اما با دیدی منطقی این سهمیه دور از انتظار بود. تا اینجای کار هم یکی از بهترین نتایج تاریخ تیم ملی اسلالوم و همچنین تاریخ ورزشی خودم را رقم زدم و به اندازه تلاشم بهترین نتیجه را گرفتم.
همچنان برای گرفتن سهمیه المپیک پاریس شانسی وجود دارد؟
در رشته خودم دیگر شانسی برای گرفتن سهمیه وجود ندارد اما قرار است رشتهای به نام اکستریم اسلالوم به المپیک اضافه شود که سال دیگر در مسابقات جهانی سهمیهاش توزیع خواهد شد. در این رشته 4 نفر با یکدیگر دوئل میکنند و 2 نفر 2 نفر حذف میشوند تا زمانی که فقط یک نفر برنده شود. متأسفانه یکی از بدیهای رشته ما این است که فقط 21 سهمیه المپیک در آن توزیع میشود که نسبت به باقی رشتهها خیلی کم است. اما به هرحال من در این ماده جدید هم تمام تلاشم را میکنم تا خودم را به پاریس برسانم.
تو 4 سال پیش هم با بدشانسی سهمیه المپیک را از دست دادی.
2 سال پیش 20 کشور از طریق مسابقات جهانی سهمیه گرفته بودند و ژاپن هم بهخاطر امتیاز میزبانی نیاز به سهمیه نداشت. بنابراین شرایط گرفتن سهمیه برای المپیک توکیو راحتتر بود و در رنکینگ فقط یک پله با سهمیه فاصله داشتم. اما متأسفانه تایلندیها با شیطنت ویزا ندادند و این فرصت طلایی را از دست دادم. کنار آمدن با این ماجرا خیلی برای من سخت بود. حتی تا 8 ماه نمیتوانستم به پارو و قایقم دست بزنم. اما به هرحال زندگی ادامه داشت و من هم چارهای نداشتم.
تو در هانگژو فقط یک صدم ثانیه با مدال برنز فاصله داشتی. چه شد که نشد؟
در هانگژو واقعاً با بدشانسی روبهرو شدم و میلیمتری مدال برنز را از دست دادم که اصلاً برایم باورکردنی نبود. هنوز هم بابت اتفاقات هانگژو شوکه هستم. از طرفی روند مسابقات در بازیهای آسیایی واقعاً طولانی بود، از 6 صبح به محل مسابقات میرفتیم و تا 8 شب کنار آب بودیم تا جایی که وقتی برای مسابقه لب خط رفتم، واقعاً خسته بودم. اسلالوم هم بازی با موجها و طبیعت است. در بازی فینال موجها تندتر بود و اصلاً شبیه نیمهنهایی نبود.
اسلالوم چالش با موجهای خروشان است. دوئل با طبیعت و موج چگونه است؟
خیلی از اوقات موجها ترسناک هستند. برای مثال همین دیروز یک قایق بهخاطر شدت امواج چپ کرد. بعضی موجها تعادل را بدجوری به هم میزنند و نه فقط من که خیلی از قهرمانان جهان از آنها وحشت دارند. در رشته ما بجز اینکه باید بدنی آماده و ذهن باهوشی داشته باشی، باید شجاع هم باشی.
از اینکه مادرت همیشه در مسابقات کنار تو است و هدایتت میکند، چه حسی داری؟
من موقع مسابقات خیلی احساس نمیکنم که او مادرم است. اسلالوم رشتهای خانوادگی است. طبع این رشته به گونهای است که همه اولین بار با یکی از اعضای خانواده خود پا به رودخانه گذاشتهاند، بنابراین این موضوع که مادرم مربی من هست فقط در ایران جالب است درحالی که خیلی از تیمها یکی از اعضای خانوادهشان مربیشان است. اینجا در مسابقات جو کاملاً خانوادگی است و همه پدرومادرها را کنار آب میبینی (با خنده).
اولین باری که با مادرت به رودخانه رفتی، خاطرت هست؟
اولین بار زمانی که مادرم در تیم کانوپولو حدفاصل بین پل خواجو و بزرگمهر را پارو زد و بازی میکرد، از او خواستم که من را در قایق بگذارد. او هم من را در قایق گذاشت و دیگر از همان زمان نتوانست من را از قایق بیرون بیاورد (باخنده).
هزینه اکثر مسابقات به عهده خودت است؟
بله هزینه اکثر مسابقات با خودم است اما میدانم فدراسیون هم تا جایی که توانسته حمایت کرده است. در اسلالوم کلاً 4 مدال توزیع میشود اما در آبهای آرام 24 مدال؛ بنابراین حق میدهم که فدراسیون بیشتر هزینهها را برای رشتههای دیگر در نظر بگیرد.
ZOOM
درس خواندن و تمرین کردن به صورت همزمان، آن هم در فرانسه و دور از خانه چقدر سخت است؟
من اول از همه در فرانسه دانشجو هستم. تعادل برقرار کردن بین درس و تمرین خیلی سخت است. در این مدت مجبور بودم کارآموزی خود را بگذرانم و بابت همین هم از ساعت 7 صبح تا 6 عصر درگیر این کار بودم. فقط فرصت یک وعده تمرین را داشتم و بلافاصله به محل تمرین میرفتم. من نصف افرادی که اینجا تمرین میکنند هم فرصت تمرین ندارم. مجبورم درس بخوانم که بتوانم در اینجا بمانم و این کار خیلی سخت است. باید یک منبع مالی خوب داشته باشی تا فقط بتوانی روی ورزشات تمرکز کنی اما من چنین شرایطی ندارم. من در این سالها شرایط سختی در فرانسه داشتم اما سعی کردم هیچ وقت غر نزنم و ادامه بدهم.