شایستههای آبی چرا بازی نمیکنند؟
سهم صفر بهترین خط دفاع لیگ در تیم ملی
وصال روحانـی
روزنامه نگار
در حالی که دو تیم استقلال و پرسپولیس هر کدام با خوردن فقط یک گل در پنج بازی برگزار کردهشان عنوان برترین خط دفاع لیگ بیست و سوم را تا اینجای کار به خود اختصاص دادهاند، سهم آبیهای تهرانی در خط دفاعی تیم ملی فوتبال که به اردن سفر کرده و فردا شب در بازی نهایی تورنمنت چهارجانبه این کشور روبهروی قطر میایستد، نزدیک به صفر است.
درست است که سیدحسین حسینی، دروازهبان استقلال یکی از سه سنگربان یوزها در تورنمنت اردن است اما تا وقتی علیرضا بیرانوند سالم و آماده است، امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی کسی به جز او را درون دروازه نمیگذارد. نام صالح حردانی هم در لیست تیم ملی و در جمع حاضران در اردن دیده میشود اما در پیستون راست هم اولویت با رامین رضاییان است. در دفاع وسط حتی یک مدافع استقلال هم دعوت نشده و این بار بر خلاف دفعه قبلی محمدحسین مرادمند جزو انتخاب شدهها نیست حال آنکه از پرسپولیس هر دو مدافع وسط فیکس این تیم (محمدحسین کنعانیزادگان و مرتضی پورعلی گنجی) دعوت شدهاند و کنعانیزادگان در بازی برابر اردن فیکس بود.
روزبه چشمی مدافع- هافبک استقلال البته جزو حاضران در اردن است اما ژنرال به او بیشتر در پست هافبک میانی چشم دارد. با نمایش بسیار بد شجاع خلیلزاده در دیدار برابر اردن و لغزشهای غیرمعمول کنعانیزادگان در همین دیدار که موجب خلق فرصتهای متعدد گلزنی برای اردنیها و هدر رفتن یک پنالتی و یکی دو موقعیت عالی دیگر اردنیها شد، جا دارد پرسیده شود که آیا قلعهنویی نمیتوانست انتخابهای بهتری برای دفاع میانی داشته باشد و سهم فزونتری را به اعضای تشکیل دهنده بهترین خط دفاعی امسال لیگ برتر فوتبال کشور بدهد.
این لزوماً بدین معنا نیست که مرادمند باید دعوت میشد و در ترکیب ثابت قرار میگرفت اما وقتی میبینیم در غیاب سیدمجید حسینی مصدوم نیز حتی یک مدافع آبیها دعوت نمیشود و مورد استفاده قرار نمیگیرد، میتوان به بخش عمدهای از فلسفه و دلایل دعوت از مدافعان حاضر در رقابتهای اردن شک کرد.
حالا میتوان درست بودن حضور آنها را زیر سؤال برد و یا لااقل پرسید اینک که محمد دانشگر پرتجربه هم جزو مدافعان حاضر در اردن است و برای این مهم شایسته تشخیص داده شده، چرا به شکلی گستردهتر از او استفاده نمیشود و آیا این گونه تورنمنتها مکان میدان دادن هر چه بیشتر به جوانان مستعد و آیندهداری مثل محمدامین حزباوی نیست که هم در حوزه کارهای دفاعی و در قلب خط دفاعی موفق است و هم در شرایط مقتضی جلو میرود و گلزنی هم میکند.
اتکای قلعهنویی به تیم کیروش
آشکار است که امیر قلعهنویی در دوران سرمربیگری خود در تیم ملی همواره در تلاش بوده از همان بازیکنانی بهره بگیرد که کارلوس کیروش سالهای طولانی از آنها در ترکیب اصلی بهره میگرفت. در واقع قلعهنویی قصد دارد با حداقل ریسک ممکن تیم ملی را با هدایت خود به جام ملتهای آسیا ببرد و از همان دسته بازیکنانی بهره بگیرد که پیشتر در تیم کیروش حضور داشتهاند.
شاید امیر قلعهنویی به نوعی دور ساختن بازیکن جدید برای تیم ملی را خط کشیده باشد اما این سیاست منجر به دور ماندن استعدادهای حاضر در لیگ برتر از حضور در ترکیب اصلی تیم ملی میشود و به نوعی تیم ملی را محصور به همان بازیکنانی میکند که سالها برای کیروش بازی کردند. اما بعد از پایان دوران امیر قلعهنویی در تیم ملی فوتبال ایران حتماً این سؤال بارها پرسیده خواهد شد که او برای فوتبال ایران چه چیزی باقی گذاشت؟ آیا او موفق شده نسلی نو را پدید آورد؟ پاسخ این سؤال که تا کنون روشن است و قلعهنویی حتی حاضر نیست در خط دفاع پراشتباه تیم ملی نیز تغییراتی ایجاد کند و به دنبال به کارگیری همان بازیکنانی است که کیروش به فوتبال ملی دعوت کرد.