شاگرد مارادونا با حسرت حضور در جام جهانی
خلعتبری از فوتبال خداحافظی میکند؟
جعفربرزگر
روزنامه نگار
متولد 23 شهریور 1362 است که فوتبالش را از تیم جوانان شموشک نوشهر شروع کرد، سپس در سال ۱۳۸۲ به تیم بزرگسالان شموشک نوشهر پیوست و در لیگ برتر حضور یافت. برای انجام خدمت سربازی در سال ۱۳۸۳ راهی تیم فوتبال ابومسلم خراسان شد. او یکی از ماندگارترین گلهای لیگ برتر را با پیراهن ابومسلم به پرسپولیس زد. همان موقع یکی از روزنامهها لقب دیگو آرماندو خلعتبری را به او داد. انگار میدانستند که در سال 1391 قرار است شاگرد ماردونای افسانهای در تیم الوصل امارات شود. بازیکن ریز نقشی که در سالهای اوج فوتبالش، یکی از تأثیرگذارترین بازیکنان تیمش و البته لیگ بود.
ذوب آهن، پرسپولیس، پدیده، عجمان، الغرافه قطر، گسترش تبریز، سایپا، فولاد و آلومینیوم اراک تیمهایی بودند که او پیراهنشان را پوشید. خلعتبری اولین بار توسط علی دایی در سال ۱۳۸۷ به تیم ملی فوتبال ایران دعوت شد. او اولین گل ملی خود را در یک بازی تدارکاتی در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ در مقابل تیم ملی روسیه به ثمر رساند. وی به همراه تیم ملی در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱ حضور یافت و در این مسابقات به میدان رفت.
اما خط خوردنش از سوی کارلوس کیروش در لیست نهایی جام جهانی 2014 بدون شک یکی از تلخترین اتفاقات ورزشی او خواهد بود. فوتبالیستی با تواناییهای بسیار زیاد که حضور در جام جهانی را در ویترین افتخاراتش کم دارد.
قهرمانیها، نایب قهرمانیهای متعدد در لیگ برتر، قهرمانی در چند دوره جام حذفی، قهرمانی سوپر جام، نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا همراه با ذوب آهن در سال 2010 و قهرمانی غرب آسیا با تیم ملی بخشی از افتخارات خلعتبری است. او با بیش از 400 بازی در لیگ برتر یکی از پرافتخارترین بازیکنان ادوار لیگ برتر خواهد بود.
اما بدون شک خاطرات حضور در الوصل امارات و عنوان تنها شاگرد ایرانی دیهگو مارادونا هیچ وقت از ذهن او و علاقهمندان فوتبال پاک نخواهد شد. خودش یک بار گفته بود: «یکی از افتخارات فوتبالی من شاگردی مارادونا است. در دورهای که با ایشان در الوصل امارات بودم از فوتبال بازی کردن لذت میبردم، همه چیز سر جایش بود. مارادونا وقتی به تمرین میآمد با همه بازیکنانش روبوسی میکرد. او همه را به یک چشم نگاه میکرد. من یک نیمفصل با او بودم و راستش باورم نمیشد که دارم با مارادونا کار میکنم. در بازی با الجزیره سه بر صفر عقب بودیم و در نهایت ۴ بر ۳ پیروز شدیم. من یکی از گلها را زدم. مارادونا حدود ۲۰ الی ۳۰ متر به دنبال من دوید. فیلمش را دارم و برایم لذتبخش بود. یکی از موفقیتهای من در فوتبال که برایم افتخار خواهد بود کار کردن با مارادونا بود. هنوز هم نمیدانم چطور از همان روز اولی که سر تمرین الوصل رفتم، مورد توجه و محبت مارادونای بزرگ قرار گرفتم. مشخص بود ایشان احساس خوبی نسبت به من دارد. در رفتار ایشان ذرهای غرور و تکبر ندیدم. اتفاقاً مارادونا یک انسان بسیار مهربان بود. هنوز پیراهن شماره ۱۰ تیم ملی آرژانتین که نام مارادونا پشت آن حک شده را به عنوان یک یادگاری بسیار ارزشمند حفظ کردهام. مارادونا برای بازی تنیسفوتبال همیشه مرا به عنوان یارش انتخاب میکرد. از نقاط مختلف جهان برای دیدن مارادونا به امارات سفر میکردند و گاهی سه روز پشت سر هم در محل تمرین منتظر میماندند تا بتوانند با او یک عکس یادگاری بگیرند. بارها اتفاق افتاد که ما دیدیم مردم از دیدن مارادونا بهقدری هیجانزده میشدند که اشک شوق از چشمانشان جاری میشد.»
شاید یکی از بدشانسیهای او همدوره بودن با بازیکنان مطرح در تیم ملی بود که فرصت پوشیدن پیراهن تیم ملی را به اندازهای که لیاقتش را داشت به دست نیاورد. خلعتبری فصل گذشته و در آخرین حضور لیگ برتریاش پیراهن آلومینیوم اراک را پوشید که به دلیل حضور نداشتن در برخی جلسات تمرینی خیلی فرصت بازی پیدا نکرد.
او حالا مثل بسیاری دیگر از فوتبالیستهای کشورمان بدون سر و صدا از دنیای بازیگری فاصله گرفته و شاید در ادامه مسیر او را در قامت یک مربی فوتبال ببینیم. تجربیاتی که او در همه این سالها به دست آورده قطعاً برای فوتبالیستهای جوان یک الگوی مناسب خواهد بود.