انتشار صورتجلسه 40 روز پیش
مینگذاری زیرپای نکونام و خطیر
حمیدرضا عرب
روزنامهنگار
سندی از صورتجلسه هیأت مدیره در اختیار برخی جریانهای رسانهای قرار گرفته که نشان میدهد اعضای هیأت مدیره به مدیرعامل اختیار دادهاند تا نسبت به فسخ قرارداد با جواد نکونام اقدام کنند.
این مصوبه در جلسهای انجام شده که تاریخ آن به 13شهریورماه باز میگردد. در آن ایام نکونام و خطیر در اوج تنش و جنگهای رسانهای با یکدیگر قرار داشتند و اینکه در چنین فضایی اعضای مدیریتی باشگاه استقلال میخواستند با سرمربی قرارداد را فسخ کنند، مسأله عجیبی نبوده واز نگاه مدیریتی آنها شاید برای ایجاد آرامش این بهترین راهحل محسوب شده اما مسأله اصلی این است که چرا خبر فوق بعد از روزهای متمادی در اختیار رسانهها قرار گرفته و همان زمان از باشگاه به بیرون درز نکرده است؟
اینکه در روزهایی که خطیر و نکونام حتی به طور ظاهری هم که شده قصد دارند به جهت حفظ منافع باشگاه استقلال از ایجاد تنش با یکدیگر کم کنند چنین اخباری منتشر میشود، روشن است اهداف دیگری پشت خود دارد.
خطیر و نکونام به هردلیل اختلافنظرهایی با یکدیگر داشتند و همان طور که مدیرعامل باشگاه استقلال نیز در تازهترین صحبتهایش اعلام کرد، تمام این اتفاقات در راستای منافع باشگاه انجام شده است؛ یعنی اگر او اختلاف با نکونام داشته یا نکونام با او، همگی برای نیل به اهداف درون باشگاهی بوده است و هیچ یک دنبال اهداف شخصی نبودهاند. سرمربی استقلال نیز در مصاحبهای همین جملات را به زبان آورده است و به نوعی مقاصدش از چانهزنیها را اعلام کرده است.
حال اگر اهداف شخصی هم درپس اختلافهای مدیریت و سرمربی وجود داشته به گذشته بازمیگردد و لزومی ندارد در شرایط فعلی که دو طرف در بدبینانهترین حالت ممکن میخواهند یکدیگر را تحمل کنند، چنین خبرهایی در رسانهها دیده شود و تصویر صورتجلسه هیأت مدیره باشگاه استقلال در اختیار رسانهها قرار بگیرد.
ضمن اینکه افراد آگاه به حوزه باشگاههای مردمی و بزرگی همچون استقلال به خوبی میدانند چنانچه قصد برکناری سرمربی باشد دیگر ارکان مرتبط با این باشگاه نیز باید موضوع را به تأیید برسانند. یعنی بدون تعارف اینطور نیست که هیأت مدیره باشگاه استقلال تصمیم به این مهمی را اتخاذ کرده و مدیرعامل نیز بدون اینکه از مقامات بالادستی استعلام بگیرد اقدام به حذف سرمربی کند.
درست است که به اعضای هیأت مدیره استقلال اختیارات تام داده شده و مدیرعامل نیز کم اختیار ندارد اما سادهانگارانه است اگر تصور کنیم برکناری سرمربی استقلال آن هم به بهانه اختلاف با مدیریت به سادگی قابل انجام باشد و به طور قطع وزارت ورزش و دیگر ارگانهای مرتبط نیز باید در این خصوص اعمال نظر کنند.
به هرحال آن مصوبه ضمانت اجرایی هم نداشته به این دلیل که استقلال درگیر رقابتهای داخلی بوده و از سویی هیچ گزینهای هم برای جانشینی نکونام به طور جدی مطرح نبوده است و تمام آن اتفاقات را باید ریشه در سوءتفاهمها و مشکلات عدیدهای دانست که میان سرمربی و مدیریت وجود داشته است.
در سندی که یکی از خبرگزاریها منتشر کرده، در جلسه هیأت مدیره باشگاه، مدیرعامل فسخ یک طرفه قرارداد با سرمربی را در دستور جلسه قرار داده و در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ در بند ۵ صورتجلسه شماره ۷ باشگاه که با حضور علی خطیر، فرشید هاشم سمیعی، علیرضا خانی، مهدی حیدرزاده و مهدی افضلی تشکیل شده بود، حکم به فسخ یک طرفه قرارداد سرمربی تیم دادهاند و قرار بوده تصمیماتی در این راستا اتخاذ شود اما تردیدی نباید به ذهن راه داد که آن مصوبه هرگز به اجرا نمیرسید و مهمتر اینکه دو طرف در هفتههای اخیر حسن نیت خود نسبت به حفظ منافع باشگاه استقلال را نشان دادهاند و هرطور بود با یکدیگر صلح کردند و قطعاً اگر آن روزها نیز بحث جدی میشد همه ارکان مرتبط دست به دست هم میدادند تا آشتی را حاکم کنند.