مجادلهای کماثر بر سر مسألهای مبهم
وصال روحانـی
روزنامهنگار
جدل کلامی بینتیجه علی خطیر مدیرعامل استقلال با سعید فتاحی قائم مقام مس رفسنجان که جمعه شب در یک برنامه تلویزیونی شکل گرفت، نشان داد که چرا و چگونه آمدن خطیر به جمع آبیهای تهرانی مشکلات مدیریتی آنها را حل نکرده است و شاید بر حجم آن افزوده باشد. در حالی که هنوز رسماً اعلام نشده بود که بازی دو تیم (که دیشب برگزار شد) بدون تماشاگر یا با تماشاگر خواهد بود، هر دو مقام فوق کلی بر سر این مسأله جر و بحث کردند و طرف مقابل را فاقد صلاحیت خواندند. اینکه ایرادات پدیدار شده در ورزشگاه مس رفسنجان چه تأثیری بر دیدار شنبه شب میگذاشت، فقط در سایه صبر خطیر و فتاحی حل و رفع و موضوع در صبح یا ظهر روز شنبه روشن میشد (که البته چنین شد و مقرر گشت که مسابقه به اندازه نصف ورزشگاه تماشاگر داشته باشد) و معلوم نبود مباحثه داغ و بیهوده این دو نفر در ساعت 21 جمعه شب چه سودی میتوانست برای هر یک از دو باشگاه مورد بحث داشته باشد. صحبت درباره فتاحی و اظهاراتش از حوصله این مقاله خارج است اما تا آنجا که به حرفهای خطیر مربوط میشود، میتوان گفت وقت او باید صرف اموری شود که قطعیت بالاتری دارد و این همه انرژی گذاشتن روی مسأله تماشاگر داشتن یا نداشتن بازی شنبه شب یک اتلاف وقت آشکار بود. خطیر مثل بقیه ناظران در روز شنبه متوجه شد که تکلیف این دیدار چه شده و اگر جای بحث برای حفظ حقوق آبیها باقی میماند، او میتوانست این کار را در روز شنبه طراحی کند و به اجرا بگذارد. یک مدیرعامل نباید با سرمربیاش چنان تضاد آرایی داشته باشد که سایرین برایش جلسه حل مخاصمات بگذارند و این هم از همان موارد اتلاف وقت توسط خطیر است که میتوانست صرف امور مهمتر و گرانبهاتری شود. حفظ حقوق استقلال در لیگ برتر فوتبال و هر عرصه دیگری البته امر مهمی است اما این کار روشها و الزامهای خاص خودش را دارد و خطیر باید از راه درستی وارد اینگونه مباحث شود. بحثی که جمعه شب خطیر با فتاحی انجام داد، نه ورود به چنین راهی بلکه مباحثهای بیهوده بر سر مسألهای احتمالی بود که طبیعی است منطق و خرد در آنجای چندانی نداشته باشد. دلسوزی خطیر برای باشگاهش قابل تقدیر و عدم مماشات او یک حسن است اما ای کاش وی این خصلتهای مثبت و کوتاه نیامدنش بابت حق و حقوق استقلال را در مجاری لازم به کار میگرفت. او فقط زمانی باید وارد گود این گونه منازعات شود که هر خسرانی قطعی و هر تقابلی اجتنابناپذیر باشد و چنین چیزی در زمان مجادله کلامی جمعه شب خطیر و فتاحی وجود نداشت وآنچه دیدیم، بلوایی کوچک و تأسفآور بر سر مسألهای مبهم بود.