نمی خواهم سربازی با خشاب خالی باشم
رسولی: برای مدال طلا خوشحالم، نه رکوردم
مهری رنجبر
روزنامه نگار
پرتاب بلند برایش ریسک بود. ریسک پارگی عضله سینهاش. اما او از هانگژو فقط مدال میخواست و مدال. مصدومیتی که یک ماه قبل از بازیهای آسیایی یقهاش را گرفت، بدجور دست و بالش را بسته بود. او بعد از 20 روز مراعات، دل را به دریا زد تا دست خالی به تهران برنگردد. هرچند قبل از شروع مسابقه، با دو پرتاب آزمایشی، درد دوباره خودنمایی کرد، اما حسین دیگر کوتاه بیا نبود، کوتاه نیامد. او درسه پرتاب اول رکوردهای 59.48، 58.41 و 60.63 سانتیمتر انداخت اما در پرتاب چهارم دیسکش با پرتاب 62 متر و4 سانتیمتر به طلا رسید. بااینکه از رکوردش راضی نیست اما خوشحال است طلا برای ایران ماند. حسین رسولی از حالا به فکر المپیک و حتی مدالش است، به شرط اینکه امکانات داشته باشد و حمایت مالی شود.
توبا این طلا، بیمدالی قهرمانی آسیا را جبران کردی!
من برنامهای برای مدال قهرمانی آسیا نداشتم، زیاد برایم مهم نبود مدال بگیرم و تنها برای دستگرمی شرکت کرده بودم. چون مسابقه برون مرزی هم نداشتم، میخواستم برای بازیهای آسیایی باتجربه شوم. هدف اصلیام بازیهای آسیایی بود.
در هانگژو کارت را با پرتاب ۵۹ متر استارت زدی، ولی با پرتاب ۶۲ متر خیال همه را بابت مدال راحت کردی.
چون میدانستم با 62 متر میتوانم طلا را بگیرم خوشحال بودم. ولی ته دلم از اینکه رکورد خودم را ثبت نکرده بودم، اصلاً راضی نبودم.
چرا؟
هدف من پرتاب بالای 63 متر بود. اما کشیدگی عضله سینهام، قبل از بازیها کار را خراب کرد، همان موقع گفتند اگر پرتاب بلند داشته باشی طول درمان بیشتر میشود. بنابراین 20- 15 روز مانده به بازیها پرتاب نمیکردم و حتی پرس سینه هم نمیزدم و تنها فیزیوتراپی میکردم. من در مسابقه دو پرتاب آزمایشی کردم که در پرتاب دوم عضلهام خیلی درد گرفت و همین تمرکزم را بهم ریخت و پرتابهایم را با 59 متر شروع کردم. وقتی عضلهای درد میگیرد و ترس از پارگی آن داری، اجازه نمیدهد روی تکنیکت تمرکز کنی. من از ترس اینکه عضله سینهام در پرتاب خوب پاره نشود، روی تکنیکم تمرکز نکردم. ولی با این حال گفتم هرچه میخواهد بشود، من پرتابم را با همه زورم انجام میدهم. چون برای طلا آمده بودم. دیگر برایم بدنم وعضلههایم مهم نبود، اما در پرتاب 5 -4 دیگر نمیتوانستم دستم را بالا ببرم. من در هانگژو به خاطر اینکه بدنم خوب بود، با ریسک پرتاب کردم، حتی بدون اجرای تکنیک خیلی خوب دیسک را 62 متر پرتاب کردم و خدا را شکر طلا گرفتم.
پرتاب ۶۱ متری احسان حدادی انگار به تو خیلی کمک کرد تا رکورد طلایی را ثبت کنی. درست است؟
من وقتی حدادی پرتاب 61 متر را انداخت خیلی خوشحال شدم. میدانستم اگر بیشتر پرتاب نکنم کسی دیگر نمیتواند جو مسابقه را دست بگیرد و پرتاب بالایی داشته باشد. برای من مهم مدال برای ایران بود. طلا و نقره هم فرقی نمیکرد فقط دلم میخواست ایران مدال بگیرد. یعنی خوشحالیام تنها بابت مدال طلا نیست، خوشحالم که یک ایرانی مدال گرفته، چرا که هدفم فقط خوشحالی مردم بود و آنهایی که این مدت برایم زحمت کشیدند.
انگار در هانگژو رقابت بین تو و احسان بود. نه؟
به نظرمن، بین من و احسان حدادی رقابتی نبود. چرا که بیشتر ما رفاقت داریم و با همدلی طلا و نقره را برای ایران گرفتیم.
پرتاب چهارم چینی به تو استرس نداد که طلا از دستت بپرد؟
من پرتابهای بقیه پرتابگران را نگاه نمیکردم. یعنی دقت نمیکردم فقط تمرکزم روی آسیبدیدگیام بود و اینکه کار خودم را به بهترین نحو انجام دهم.
مدال طلا و نقره تو و احسان، نتیجه پرتاب دیسک بازیهای آسیایی گوانگژو را تکرار کرد. این مسأله برای خودت هم جالب بود؟
من از قبل میدانستم، با اینکه رنگ مدال را مطمئن نبودم اما دلم گواهی میداد این اتفاق میافتد و پرتاب دیسک دو مدال برای ایران میگیرد.
مدال طلای تو به آسیاییها ثابت کرد طلای دیسک از ایران بیرون برو نیست، نظرت چیست؟
اگر خدا کمک کند و دعای خیر مردم پشت سرم، بدون هیچ مشکلی تمریناتم را انجام دهم، امیدوارم بتوانم مثل احسان حدادی چندین سال در بازیهای آسیایی طلا بگیرم و نگذارم طلای دیسک آسیا به کشور دیگری برسد.
رکورد ۶۲ متر بهترین رکورد تو در هانگژو بود یا برنامه ات برای پرتابهای بهتر بود. در تمرین بالاتر از ۶۲ هم انداخته بودی؟
من درهانگژو دنبال رکوردزنی نبودم، فقط طلا میخواستم. من برای رکوردم قانع نیستم و اگر مصدوم نبودم بدون شک خیلی بهتر و بالاتر از 62 متر پرتاب میکردم. چرا که از نظر بدنی آماده بودم. فقط مصدومیت عضله سینهام تمرکزم را گرفت.
خداحافظی احسان کار تو را سختتر کرد؟
من موقع خداحافظی حدادی بغض کرده و گریه کردم و ناراحت شدم. خیلی سخت است که چندین سال در دنیای قهرمانی باشی و برای بالا بردن پرچم کشورت تلاش کنی. خداحافظی او در روند کاری من تأثیری نمیگذارد، اما بار سنگینی روی دوش من است. آن هم با مدال طلای بازیهای آسیایی. با این حال من با قدرت رو به جلو حرکت میکنم.
برنامه بعدی تو سهمیه المپیک است؟ برای پیشرفت بیشتر چه چیزی لازم داری؟
حالا برنامهام سهمیه المپیک 2024 پاریس است. چون به آن خیلی نزدیک هستم. البته من تنها به سهمیه فکر نمیکنم، بلکه برنامهام مدال المپیک است. البته برای سهمیه یا مدال المپیک شرایط باید خیلی تغییر کند. این مدت خیلی سختی کشیدم و بیمهری دیدم. واقعاً تنها با آسیبهایم کنار آمدم. فقط به خودم گفتم کسی را نداری و باید تنها تمرین کنی و پیش بروی. همه توکل من به خدا بود تا امروز که بدون هیچ امکاناتی تمرین کردم. فقط از خدا مدد گرفتم؛ میخواستم نتیجه زحماتم را بگیرم. من یک دوومیدانیکار هستم ودوومیدانی خیلی مظلوم است. مثل فوتبالیستها قراردادهای میلیاردی نداریم. با دست خالی و قراردادهای ناچیز تمرین میکنیم بدون توقع، به خاطر همین کار سخت میشود. تا یک جایی میشود با توکل و غیرت پیش رفت. ولی اصلاً تمرین ما و تمرین پرتابگران خارجی که رکوردهای بالایی دارند قابل قیاس نیست. امیدوارم این شرایط را مسئولان برایم فراهم کنند تا بتوانم برای کشورم در آسیا، جهان و المپیک افتخارآفرینی کنم و دل مردم عزیزم را شاد کنم. چون اگر امکانات و حمایت مالی میخواهم برای این است که از مسیر قهرمانی خارج نشوم. برای خودم چیزی نمیخواهم. میخواهم در پرتاب دیسک با همه وجود رو به جلو حرکت کنم و با اسلحه پر از گلوله به مسابقات بروم. مسابقات برایم مثل جنگ میماند و نمیخواهم مثل سرباز با خشاب خالی در میدان جنگ باشم. کاش مسئولان با درک این مسائل، کمک کنند تا اتفاق بزرگی را برای شادی دل مردم در این روزهای سخت رقم بزنیم و پرچم کشورمان را در دنیا بالاتر از پرچم کشورهای دیگر به اهتزاز درآوریم.
چه امکاناتی لازم داری؟
من برای درخشش در المپیک برنامه بلندمدت میخواهم و امکانات خوب سختافزاری، ماساژور، فیزیوتراپ و حمایت مالی لازم دارم. نه اینکه چند ماه مانده به المپیک اردو برگزار شود، بلکه برای سهمیه و مدال المپیک پرتاب دیسک باید از همین امروز کار شروع شود.
ZOOM
من وقتی حدادی پرتاب 61 متر را انداخت خیلی خوشحال شدم. میدانستم اگر بیشتر پرتاب نکنم کسی دیگر نمیتواند جو مسابقه را دست بگیرد و پرتاب بالایی داشته باشد. برای من مهم مدال برای ایران بود. طلا و نقره هم فرقی نمیکرد فقط دلم میخواست ایران مدال بگیرد. یعنی خوشحالیام تنها بابت مدال طلا نیست، خوشحالم که یک ایرانی مدال گرفته، چرا که هدفم فقط خوشحالی مردم بود و آنهایی که این مدت برایم زحمت کشیدند.