انتقال رؤیایی یا کوچ کابوسوار؟
ریسک خطرناک «سردار» در رم
وصال روحانـی
روزنامهنگار
باور عمومی این است که انتقال چندی پیش سردار آزمون به رم یک رویداد مهم و موفق برای او بوده و از فرصتشناسی حرفهای وی نشأت میگرفته اما شاید هم مهاجم پیشین روبین کازان، روستوف و زنیت روسیه که در بایرلورکوزن چندان موفق نبود، مرتکب اشتباه بزرگ تازهای شده و به جای انتقالی رؤیایی، کوچی کابوسوار را برای خود رقم زده باشد. هر یک از دو روی سکه را که مبنا بگذاریم، باید بپذیریم که پیوستن سردار به جمع مردان جالوروسی اقدامی سرشار از ریسکهایی غیرضروری بوده و احتمال ناکامی او در این مورد اندک نیست.
فوتبال البته بازیها و فرایندهایی مخصوص به خود دارد و از زبان و روشها و گذران مختص به خویش بهره میگیرد اما نکاتی وجود دارد که عضویت «آزمون» در رم را به چالش میکشد و شاید اقامت وی در جمع قرمزپوشان پایتخت ایتالیا را از دوران حضورش در لورکوزن هم که با غیبتها و مصدومیتهای فراوان وی همراه شد و فقط 5 گل زده را برای او در بر داشت، با ناکامی فزونتری قرین کند. معضلات «سردار» در رم از مسائل متعددی نشأت میگیرد.
مشکل در خط میانی است
با اینکه خط حمله رم به سبب مصدومیت شدید و طولانی مدت تامی آبراهام و آسیبدیدگیهای پرتعداد پائولو دیبالا که در طول هر فصل دستکم نیمی از بازیها را از دست میدهد، واقعاً تضعیف شده بود و خریداری آزمون و روملو لوکاکو در 50 روز اخیر با هدف ترمیم همین عیب صورت پذیرفت اما مشکل اصلیتر رم در خط میانی است. آنجا که هافبکهای خلاق و کارگشا و پاسورهای گلساز اصلاً به حد نیاز نمیرسند و بهواقع در رم بیش از آنکه کسی نباشد که گل بزند، کسی نیست که با قدرت پاسوری درجه اول خود به گلسازی همت گمارد.
رمیها فصل پیش هم در این زمینه ضعیف بودند و به فروش رفتن امثال نمانیا ماتیچ و جورجیو واینالدوم در تعطیلات تابستانی، فقر خلاقیت در خط هافبک جالوروسی را بیشتر کرد. جدا شدن زانیولو، وینگر چپپا و تکنیکی ولی آتشینمزاج و تندخوی رم از این تیم در نیمفصل مسابقات سال گذشته، دیگر عامل کاهشدهنده خلاقیت هافبکهای این تیم بوده و خریدهایی که ژوزه مورینیو به قصد رفع این نقیصه انجام داد، هیچ یک پای یک هافبک واقعاً کارگشا و برجسته را به رم باز نکرد. البته سران رم نیز تعدادی از نامهای موجود در فهرست بازیکنان مورد نیاز مورینیو را جذب این تیم نکردند.
سندروم فصل سوم
شاید خرافات باشد و شاید هم واقعیت داشته باشد اما سرمربی پرتغالی رم در اکثر باشگاههایی که سکاندار بوده، در فصل سوم حضورش به بحرانهای شدید خورده و نتایج ضعیفی گرفته به حدی که این فرایند را «سندروم فصل سوم مورینیو» نامیدهاند و نتایج این فصل او در «سری A» فقط 5 امتیاز در 6 بازی نخست تأییدی تازه بر این موضوع بوده است.
مورینیو البته در زمان حضورش در پورتو، قهرمانی در لیگ قهرمانان قاره سبز را در فصل سوم سرمربیگریاش تحقق بخشید و در مقطع اول حضورش در چلسی هم در فصل سوم دو جام برد و اینتر ایتالیا را هم پس از فتح کلکسیونی از جامها و در اوج شکوه ترک کرد اما بلافاصله باید تذکر داد که آقای خاص در اینتر اصولاً بیشتر از دو سال نماند و در پایان این مدت سرمربی رئال شد و دو جام فتح شده توسط او در فصل سوم از مقطع اول حضورش در استمفورد بریج هم جامهای «حذفی» و «اتحادیه» انگلیس بودند. این جامها اگرچه ارزش ویژه خود را دارند اما در شرایطی فتح شدند که پس از قبضهگریهای «آقای خاص» در دو فصل قبلی فقط قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا موفقیت مورد نظر رومن آبراموویچ مالک روسی و مولتی میلیاردر آن زمان آبیهای لندن تلقی میشد.
مورینیو پس از دو سال درخشش در برنابئو در فصل سوم به حاشیه کشیده و با ایکر کاسیاس، دروازهبان افسانهای رئال مادرید وارد دعوا شد و وی را نیمکتنشین کرد و بر اثر همین مسائل قراردادش در پایان فصل تمدید نشد. در منچستریونایتد، مورینیو پس از فتح سه جام در فصل اول و رسیدن به یک فینال در فصل دوم، مجدداً دچار سندروم فصل سوم و در میانه این فصل برکنار شد و در تاتنهام اصولاً به یک سال و نیم هم نرسید و در حالی که این تیم لندنی را به فینال جام اتحادیه انگلیس رسانده بود، فقط یک هفته مانده به برگزاری این دیدار در اقدامی عجیب توسط دانیل لوی مالک این باشگاه از سمتش برکنار شد.
رقبای قویتر
یک واقعیت تلخ این است که حتی اگر رم امسال همه نفرات درخواست شده توسط مورینیو را جذب میکرد، این تیم به سبب کیفیت متوسط اکثر بازیکنانش هیچ شانسی برای قهرمانی در «سری A» نمیداشت و کیفیت کار و کلاس بازی اکثر نفرات رم پایینتر از رقبای معروفش است. رقبایی که برای فتح اسکودتو میجنگند و صلاحیتشان در این مورد بسیار بیشتر از رم است که نه فقط هافبک خلاق ندارد و همه مهاجمانش بشدت آسیبپذیرند بلکه امسال در کارهای تدافعی هم که در دو فصل قبلی نقطه قوت اصلی کارش بود، بسیار ضعیف ظاهر شده و در 6 بازی نخست خود در «سری A» 10 گل خورده است.
اینک اینتر، میلان، یوونتوس و البته ناپولی که فصل پیش بعد از 33 سال دوری از اسکودتو قهرمان شد و حتی لاتزیو تیمهای پرمهرهتر و باکیفیتتری نسبت به رم هستند و آتالانتا نیز همچون تمام چهار، پنج فصل گذشته داعیههای مخصوص به خود را دارد. بهواقع رم باید بسیار خوشاقبال باشد که بتواند رتبه ششمی فصل پیش خود در کالچو را تکرار کند و به همین سبب است که رمیها در خفا و آشکار به صراحت میگویند که هدف اصلیشان در فصل جاری رسیدن به سومین فینال متوالی اروپاییشان بعد از فتح «لیگ کنفرانس» دو سال پیش و نایب قهرمانی در لیگ اروپای سال گذشته است.
کاری بسیار سخت
همه اینها به ما میگوید که «سردار» اگرچه به باشگاه پرشکوهی رفته اما هیچ جای پای محکمی در آنجا ندارد و حتی باشگاه به سبب محدودیت در جذب نفرات تازه و الزام به رعایت فیرپلی مالی آزمون را اجباراً از صحنه «لیگ اروپا» خارج کرده و فقط در «سری A» و کوپا ایتالیا از او سود خواهد جست. شاید آزمون «سردار»وار عمل کند و با وجود مشکلات فوق بدرخشد و مورینیو و هواداران بیشمار رم را بابت انتقالش به این باشگاه خوشحال سازد اما تا اینجای کار فقط 6 هفته مقابل امپولی و 12 دقیقه برابر جنوا بازی کرده و طبعاً هیچ کار مهمی از او سر نزده است. بهواقع شکی وجود ندارد که او کاری بسیار سخت در ادامه فصل 2024-2023 که فقط 50 روز آن سپری شده و 8 ماه از آن باقی مانده، پیش رو خواهد داشت. اوضاع رم به قدری تیره است که حتی خود مورینیو در حاشیه امنیت قرار ندارد و احتمال برکناری او قوت گرفته است.