من حالم خوب است اما تو باور نکن
منصوریان ؛ مرد تنهای شب
حسین برزگر
روزنامه نگار
همه چیز از بازی برگشت مقابل ملوان در اهواز آغاز شد. فولاد در حالی که با یک گل از سد انزلیچیها گذشته بود اما بشدت مورد خطاب هواداران این تیم قرار گرفت. دلیلش هم بخشی از صحبتهای او در سالهای گذشته بود که در فضای مجازی دست به دست میشد. علی منصور بعد از آن بازی مفصل درباره آن فیلم توضیح داد: «من و تمام عشیرههای عرب و خوانین لر؛ ما ایرانیها ۷۲ ملت هستیم و خون میدهیم که خاک ندهیم. خون دادیم که خاک ندهیم. شاید ۹۰ درصد کسانی که آن بالا بودند، صحبت من را یادشان نمیآید و فقط یک چیزی دست به دست چرخیده است. روی صحبت من با عرب ایرانی نبود، اصلاً با عرب عراقی هم نبود. روی صحبت ما تیم رژیم بعثی عراق بود. میخواهم یک فلش بک به عقب بزنم؛ من وقتی به آبادان رفتم، بعد از مدتی مرتضی بچاری را مجبور کردم که به من عربی یاد بدهد. اگر امسال آنجا میماندم قطعاً الان عربی را صحبت میکردم اما در حد محاوره یاد گرفتم. من در آبادان در خیابان دشداشه تنم میکردم. چرا این پیغام به اهواز نرسید؟ این تصویر من بوده است. من سر خاک شهدا در آبادان یا اهواز رفتم؛ ما عرب شهید داریم، لر شهید داریم، همه مدل داریم. 9-8 سال پیش بود و من پیغام مثبتم را پارسال در آبادان دادم؛ آقای نریموسی آنجا بودهاند. برادران من هستند و همینها که بالا بودند هم برادران کوچک من هستند و شاید توجیه نشدهاند. ما برای یک خانواده هستیم و وقتی یک ایرانی فحش میخورد، من رگم برای شما باد میکند و شما رگت برای من باد میکند. حالا اینکه چطور بچههای کوچک توجیه شدهاند، جای سؤال است. من تمرکزم روی بازی بود؛ البته که مربیان شش گوش دارند و شش تا چشم و میشنوند، اما من هم نگران تیم بودم. من همه زندگیام را روی فوتبال جمع نکردهام. همینقدر که خداوند متعال لطف و عنایت کرده و یک نفر حاضر میشود من را بغل کند، کافی است. سخت است؛ ما مردهای ایرانی خیلی مغرور و دماغ بالا هستیم و اینکه یک پیرمرد من را بغل میکند و مثل پسرش میداند یا یکی مثل برادرش میداند، برای من کافی است.»
منصوریان فکر میکرد این توضیحات آبی روی آتش باشد اما نه تنها این طور نشد بلکه سریال اعتراض تا پایان فصل ادامه پیدا کرد. حتی زمانی که برای نقل و انتقالات فصل جاری لیستش را آماده کرد، زمزههایی مبنی بر قطع همکاری با او شنیده میشد. آن تعداد از هواداران معترض هم بشدت خواهان جدایی او بودند اما در نهایت او باز هم فرصت نشستن روی نیمکت فولاد را پیدا کرد.
او در اولین هفته اول با نتیجه 3-0 بازی را به گلگهر واگذار کرد و در حالی که امیدوار بود در دومین بازی مقابل صنعت نفت (تیم سابقش) برنده شود، شرایط سختتری برایش رقم خورد. منصوریان باز هم باخت و این مرتبه برخی از هواداران صنعت نفت هم در کنار فولادیها او را مورد خطاب قرار دادند. هواداران فولاد پیش از آنکه دربی خوزستان آغاز شود، شعارهای تندی علیه منصوریان سر دادند و در ادامه بازی هم بعد از ثبت گل اول صنعتنفت، شعارها شدت پیدا کرد و تا پایان مسابقه ادامه داشت. حتی بعد از گل دوم صنعتنفت در نیمه نخست که مردود هم اعلام شد، علیرضا منصوریان با هواداران فولاد درگیر هم شد اما به هر صورت این درگیری خاتمه پیدا کرد. سرمربی فولاد اما بعد از بازی گلایههایش را مطرح کرد: «به عبدالله ویسی تبریک میگویم، اما به هواداران صنعت نفت آبادان که در ورزشگاه حاضر بودند، تبریک نمیگویم. دو سال پیش 17 هفته این تیم پول نگرفت، اما مثل پدر و برادر بالای سر این تیم بودم. سه هفته که کرونا داشتم و در حال مرگ بودم اما به احترام این تیم آمدم. از دست آنها خیلی ناراحت هستم. توهینی که به من کردند خستگی دو سال قبل در تنم باقی ماند. طالب (ریکانی) و تیمش میدانند چقدر آنجا زحمت کشیدم و چقدر خوب کنار مردم آبادان زندگی کردم. انتظار رفتار بهتری از صنعت نفتیها داشتم. به هر حال ما دو تا دوست در آنجا داریم. امروز روز خوبی نبود. در فاصله دو متری به ما فحش خانواده دادند. در بازیهای خانگی غریب هستیم و این حس در تیم ما وجود دارد. نمیتوانید توقع داشته باشید که به پدر و یا پسر یک خانواده (بازیکنان) فحش بدهید و انتظار داشته باشید هیچ واکنشی نشان ندهند. ما ایرانی هستیم و رگ دستمان را در مسائل ناموسی میدهیم. تیم من دچار بحران سکو شده است و به من توهین میکنند. این تیم به من وابستگی دارد و وقتی توهین میکنند بههم میریزد. یک نفر دور تا دور ورزشگاه میرود، به ما فحش خانواده میدهد و کسی هم به او کاری ندارد. انگار فنر در پایش هست دور تا دور استادیوم میرود.»
او که حالا وانمود میکند حال بهتری نسبت به چند روز گذشته دارد، برای بازی با ملوان در انزلی و سپس رویارویی با پرسپولیس در اهواز آماده میشود. برای منصوریان این دو بازی و شش امتیازش خیلی حیاتی خواهد بود.