خطری مهلک در انتظار آبیها
وصال روحانـی
به گفته منصور قنبرزاده، نایب رئیس دوم فدراسیون فوتبال ایران، کنفدراسیون فوتبال آسیا هر باشگاه این قاره را که سه سال متوالی از اخذ مجوز حرفهای باز بماند، خلع اعتبار کرده و آن را باشگاهی منحله در سطح حرفهای اعلام خواهد کرد و به تبع آن، چنین باشگاهی از ادامه حضور در لیگ برتر و حرفهای کشور خود نیز محروم خواهد شد.
طرف صحبت اصلی قنبرزاده در مصاحبه تلویزیونی بیشتر باشگاه استقلال تهران بود و او میخواست از حالا به این باشگاه که گفته میشود 950 میلیارد تومان بدهی دارد، هشدار بدهد که اگر نجنبد و هرچه سریعتر قروض خود را بازپرداخت و برای اخذ مجوز حرفهای اقدام مؤثر نکند، دچار سرنوشت تیرهای خواهد گشت که به آن اشاره شد. استقلال در هر دو سال اخیر از کسب مجوز حرفهای بازمانده که مرتبه دوم به سبب عدم رعایت فرجه زمانی پرداخت بدهیهایش به آندرهآ استراماچونی، سرمربی پیشین ایتالیاییاش بود و به همین خاطر آبیها امسال هم در صحنه رقابتهای اصلی باشگاهی آسیا که همان لیگ قهرمانان قاره است، غایبند. با این اوصاف، اگر استقلال در دور بعدی آزمونهای کنفدراسیون فوتبال آسیا که طی اسفند 1402 تا اردیبهشت 1403 صورت میپذیرد، باز هم نتواند به مجوز حرفهای دست یابد و عجزش در این زمینه سه ساله شود، به طور خودکار منحلشده به حساب آمده و دیگر در سطح حرفهای قادر به فعالیت نخواهد بود و طبیعی است که فدراسیون فوتبال ایران هم اجازه شرکت دادن این تیم در لیگ برتر کشور را نخواهد داشت. در این صورت، این تیم باید همه چیز را دوباره از نقطه صفر شروع کند و با حضور در لیگهای کوچکتر استانی و کشوری، اعلام موجودیت نماید و به ترتیب از لیگهای 3، 2 و یک بالا بیاید و با ورود مجدد به لیگ برتر، برای اخذ مجوز حرفهای اقدام و در این زمینه تلاش و تأمین امکانات کند و برخلاف دفعات قبلی، AFC را مجاب نماید که این باشگاه را حرفهای و امکاناتش را استاندارد تلقی کند و در چنان تاریخ و شرایطی با کسب بالاترین عناوین کشوری سرانجام به لیگ قهرمانان آسیا برگردد. این پروسه جبرانی در صورت تحقق چهار- پنج سال طول خواهد کشید و اگر هم نقطه پایان آن را توفیقی برای آبیها تلقی کنیم، طول مدت تحقق آن و چهار- پنج سالی که سپری خواهد شد تا آبیها مجدداً اعاده حیثیت کنند، اعتبار و جایگاه آنها را نابود خواهد کرد و دیگر چیز زیادی از این باشگاه باقی نخواهد ماند. آیا آبیها پس از دو سال خواب ماندن و خوردن ضرباتی سنگین بابت آن سرانجام از خواب غفلت بیدار میشوند و برای درآمدن از چاه سقوط حرفهای و رهایی از ورطه بیاعتباری قارهای دست به تلاشی مؤثر و سریع خواهند زد یا به خطر مهلک مورد بحث هم بیاعتنایی نشان خواهند داد و خسرانی عظیمتر را متحمل
خواهند شد؟