لیگ برتر یقیناً پنجمین لیگ آسیا و چهل و هشتمین لیگ جهان نیست
هیجان بالا، کیفیت پایین
وصال روحانی
روزنامهنگار
در آخرین ارزشگذاریهای «AFC» و چند سایت و انجمن دیگر روی لیگ برتر فوتبال ایران، این لیگ پنجمین لیگ ممتاز آسیا شناخته شده و رتبه آن در جدول جهانی هم بین 60 تا 70 تشخیص داده شده و حتی یکی از پایگاههای ارزشگذاری روی لیگهای جهانی، دو سال پیش لیگ ایران را لیگ چهل و هشتم دنیا نامید. هر یک از این درجهگذاریها صحیح باشد، در آستانه شروع بیست و سومین دوره لیگ برتر ایران باید اقرار کنیم ضعفها و کاستیهای این لیگ بر محسنات آن میچربد و میزان این چربش نه معمولی و کم، بلکه فراوان است و به واقع کمبودها از سر و روی لیگ ایران بالا میرود. شدت این قضیه به حدی است که اگر کلاهمان را قاضی کنیم و در پی فریفتن خویش نباشیم، شاید ارزشگذاری صحیحتر و صائبتر روی لیگ ایران این باشد که این مسابقات از جمع 80 لیگ اول دنیا قطعاً خارج است و اگر فقط پهنه آسیا را مبنا بگذاریم، حتی قرار گرفتن آن در جمع 10 لیگ برتر در معرض تردید فراوان قرار دارد و رتبه پنجمیاش واقعاً ناسزاوارانه و بیش از حق و لیاقت آن است.
برنامههایی بدون ضمانت اجرا
فراموش نکنیم که در شرق آسیا لیگهای منظمتر، قاعدهمندتر و مفیدتر ژاپن، کره جنوبی و چین را داریم و لیگهای هنگکنگ و سنگاپور هم قدیمی و پرثمر هستند. در غرب آسیا هم لیگهای عربستان، قطر، امارات، بحرین و کویت اگر از لیگ ما منظمتر و بالاتر نباشند، قطعاً پایینتر هم نیستند و فقط از مسأله کمبود استقبال تماشاگران و حضور اندک آنها در استادیومها رنج میبرند. اگر حقیقتجو باشیم، باید اعتراف کنیم که آنها به لحاظ ساختاری، تشکیلاتی و روال و نظم برگزاری از لیگ ایران بسیار پیش هستند و ضعفهای عمده سختافزاری و نرمافزاری و لغزشها و کاستیها در امر برگزاری در روند کار آنها جایی ندارد و پس از آمدن امثال کریس رونالدو و کریم بنزما به لیگ عربستان به آرامی در حال حل کردن مشکل کمبود تماشاگر روی سکوها هم هستند. این در شرایطی است که انواع ضعفهای تشکیلاتی و عدم توازنهای مالی و استمرار نداشتن در اجرای برنامهها لیگ ما را آزار میدهد و بهرغم تمام کوشش سهیل مهدی و یارانش در کمیته برگزاری مسابقات سازمان لیگ، آنقدر برنامه بازیها دستخوش تغییر و روزها و ساعتها و محل برگزاری رقابتها عوض میشود که هیچ چیز قابل اعتماد نشان نمیدهد و حاضران در لیگ و ناظران مسابقهها نمیدانند چیزی که الان اعلام میشود، تا 24 ساعت بعد هم ضمانت اجرا دارد یا خیر و این امر را حتی همین هفته پیش هم در تأخیر شش روزهای که در آغاز لیگ بیست و سوم اعمال شد، به چشم دیدیم.
رفوزه در عرصههای سختافزاری
قرار نیست مشکلاتی که برشمردیم، لزوماً در تمامی مدت لیگ بیست و سوم که زمان جدید آغاز آن در روز چهارشنبه 18 مرداد خواهد بود، ناظر باشیم اما واقعیت تلخ این است که ایرادات دیگر موجود در لیگ ما نیز در حدی است که به نظر نمیآید نه در این دوره و نه حتی در دو سه دوره بعدی این مسابقات حل شود. مشکل استاندارد و کارآمد بودن استادیومها که در تمامی ادوار لیگ برقرار بوده، در این دوره هم وجود دارد و بیشتر هم شده، زیرا تیمهای شمس آذر قزوین و استقلال خوزستان هم وارد لیگ برتر شدهاند و استادیوم قزوین کاملاً استاندارد نیست و آبیهای خوزستان هم در حالی قصد استفاده از استادیوم غدیر اهواز را به عنوان محل انجام دیدارهای خانگی خود دارند که صنعت نفت آبادان هم پس از ترمیم نشدن ورزشگاه تختی این شهر قصد برگزاری مسابقات خانگی خود در غدیر را دارد. معایب قدیمی و برطرف نشده استادیومهای انزلی و فولادشهر را هم وارد محاسبات خود کنید و جمع شدن تل خاکستر و سیمان در ورزشگاه در دست تعمیر آزادی تهران را هم به معادلات موجود بیفزایید تا مشخص شود در زمینه داشتن استادیومهای استاندارد یکبار دیگر کاملاً رفوزه شدهایم.
حاشیهسازی؛ اصل حاکم بر لیگ
خطاهای مهلک و فراوان در امر قضاوت مسابقات از آفتهای بزرگ لیگ ما بوده و جوانگرایی صورت گرفته در جمع اعضای قشر داوری بهرغم تعریف و تمجیدهای صورت گرفته توسط سران فدراسیون و کمیته داوران نهتنها از این مشکل نکاسته، بلکه بر آن به طرز چشمگیری افزوده و تأخیر در آوردن سیستم «VAR» به ایران بشدت بحثآفرین بوده است. قانونگذاریهای نسنجیده در مورد «سقف مخارج عمومی» و ادعای غیرواقعی باشگاهها در خصوص رعایت قیمتهای معقول در امر خرید بازیکنان تازه موردنظرشان هم میزان کجرویهای رایج در لیگ را بیشتر و سلامتی کیفی این مسابقات را بشدت خدشهدار کرده و بدرفتاریهای اخلاقی و شکایت و شکایتکشیهای بازیکن از باشگاه و مربی از رئیس و رؤسای باشگاهها از سران فدراسیون، حاشیه و حاشیهسازی را به حد وفور رسانده و به اصل حاکم بر لیگ تبدیل کرده است.
ZOOM
بدعهدیها
سر به فلک میزند
مواردی که برشمردیم، در لیگهای سایر کشورها اصلاً نیست و یا اگر برخی موارد آن در بعضی کشورهای دیگر هم دیده میشود، میزان آن بسیار کمتر است و هرگز همانند آنچه در ایران مشاهده میشود، بحرانساز نمیشود. در لیگ ما کمنظمی در کارهای اجرایی و یکسان نبودن تدابیر و تصمیمها در قبال مشکلات واحد و بدعهدیها و سهلانگاریها و منفعتطلبیها سر به فلک میزند و کمتر کسی در پی عدالت و مساوات است و هر کسی با اینکه خودش هم بیگناه نیست، دیگران را متهم به تقلب و سوءاستفاده میکند.
لیگ برتر ایران که بزودی زود با فصل بیست و سوم آن نیز همراه و مونس میشویم، به لحاظ رقابتی و ایجاد کشش روحی و هیجان در بینندهها در سطحی بالا قرار دارد اما آنجا که بحث کیفی، مضمونی و اخلاقی به میان میآید و مسأله قانونمداری مطرح میشود، در پایینترین سطوح قرار دارد و اسباب تأسف عمیق میشود.