«خارجی» کمتر، زندگی بهتر
لیگ بیست و سوم؛ ایرانیتر از همیشه
وصال روحانی
روزنامهنگار
لیگ بیست و سوم فوتبال ایران در حالی از سه روز دیگر آغاز میشود که از اکثر هفت دوره گذشته لیگ کمتر بازیکن خارجی در 16 تیم حاضر در لیگ مشاهده میشود و این مسابقهها به طرز محسوسی ایرانیتر شده است.
اگر تراکتور تبریز و فولاد خوزستان را نادیده بگیریم که به ترتیب پنج و چهار خارجی را برای ترکیب خود در فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور در نظر گرفتهاند، سایر تیمهای لیگ یا اصلاً خارجی ندارند یا حداکثر یکی دو نفر دارند. این رویکرد بیدلیل نیست و اکثر خارجیهای چند سال اخیر چنان خرابکاری کردهاند که دیگر دست و دل تیمها به جذب نفرات تازهای از این دست نمیرود. لئاندرو پریرا مهاجم برزیلی در پرسپولیس فصل پیش آنچنان ضعیف ظاهر شد که یحیی گلمحمدی نه تنها عذر او را خواست بلکه برای فصل تازه فوتبال دو خارجی را نگه داشته است. خارجیهایی که به سبب کثرت سالهای حضورشان در ایران فقط اسماً و در پاسپورتهایشان خارجی هستند و کاملاً ایرانیزه شدهاند. آنها گئورگی گولسیانی گرجستانی و وحدت هنانوف تاجیکستانی هستند که به ترتیب هفتمین و سومین سال شرکتشان در لیگ برتر ایران را شروع میکنند و کاملاً با شرایط و الزامهای لیگ آشنا هستند و رموز کار در آن را میشناسند.
فلسفهای صریح
و ساده و روشن
پولهای هنگفتی که بازیکنان خارجی حاضر در لیگ طی 12-10 سال اخیر گرفته و در ازای آن ضعیفترین و بدویترین نمایشها را ارائه دادهاند عامل اصلی تهی شدن اکثر تیمهای لیگ از این بازیکنان بیکیفیت و اعصاب خردکن است. ذوبآهن، ملوان و هوادار و دو تیم تازه لیگ برتری شده شمسآذر قزوین و استقلال خوزستان بدون حتی یک بازیکن خارجی قدم به لیگ بیست و سوم میگذارند و پیکان هم هر دو خارجی فصل پیشاش را جواب گفته که یکی از آنها شرزود تمیروف مهاجم ازبکستانی اسبق پرسپولیس است. آلومینیوم اراک و نساجی قائمشهر تیمهای پارسال و امسال سیدمهدی رحمتی با تک خارجیهای خود قطع همکاری کردهاند و عبدالله ویسی سرمربی صنعت نفت هم که این تیم را به شکلی معجزهوار از سقوط به دستهای پایینتر نجات داد، هر سه خارجی بیخاصیت این تیم آبادانی را پی کارشان فرستاده است. فلسفه همه این تیمها ساده، صریح و روشن است؛ «خارجی کمتر، زندگی بهتر!»
داغ دلهای ماندگار
از پنجاه و دو سال پیش که پرسپولیس با آوردن آلن ویتل مهاجم مسن اما موفق و گلزن انگلیسی استفاده از خارجیها را در لیگ ایران باب کرد تا امروز که به میانه سال 1402 رسیدهایم، صدها بازیکن خارجی به لیگهای سراسر ایران (ابتدا تختجمشید، سپس آزادگان و در نهایت لیگ برتر) آمدهاند اما اغراق نیست اگر بگوییم فقط 5 یا حداکثر 7 درصد آنها موفق عمل کرده و ارزش خریداری شدن را داشتهاند. در گذشته نزدیک جانواریو برزیلی در استقلال، آرمناک پطروسیان ارمنستانی و عمادرضای عراقی در سپاهان و ایمون زاید ایرلندی - لیبیایی در پرسپولیس به گونهای ظاهر شدند که این تیمها بابت جذبشان احساس غرور کردند و کوین یامگا فرانسوی در استقلال، گئورگی گولسیانی گرجستانی در ذوبآهن، سپاهان و پرسپولیس و گادوین منشای نیجریهای در چهار تیم متفاوت نمره قبولی گرفتهاند. هوار ملامحمد و بشار رسن عراقی هم اسباب وجد سرخابیها شدند که طیف زمانی حضور آنها در لیگ ایران هم بین 5 تا 7 سال اخیر بوده است. ریکاردو آلوز گلساز پرتغالی درجه اول تراکتور آخرین و جدیدترین خارجی بهدردبخور لیگ برتر بوده که در لیگ بیست و سوم نیز حاضر خواهد بود. اگر آنها را نادیده بگیریم، اکثر قریب به اتفاق بازیکنان خارجی لیگ هیچ دستاورد فنی مهم و تازهای برای این مسابقات نداشته و فقط از مزایای حضور در ایران برخوردار شده و پولهایی درشت را در ازای کمترین سرویس ارائه شده گرفته و رفتهاند و اگر هم کارشان لنگ مانده و بدعهدیهای همیشگی باشگاههای ما در ارائه حق و حقوق آنها بخشی از دستمزد آنها را پا در هوا نگهداشته، پس از ترک ایران به فیفا شکایت کرده و مبالغ قید شده در قراردادهایشان را به سبب تعیین غرامت «تأخیر در پرداخت» توسط این نهاد جهانی بهطور دولاپهنا دریافت کردهاند و داغ دل آنها سالها بر دل تیمهای ایرانی استخدامکننده آنان مانده است.
ایرانی، جنس ایرانی بخر
با این مقدمات و تمهیدات است که لیگ بیست و سوم با خارجیهایی بسیار کمتر از لیگهای بیست و دوم و بیست و یکم از روز پنجشنبه راهاندازی میشود و لبخند رضایت را از حالا میتوان به وضوح روی چهره مسئولان اکثر تیمها دید. آنها مطمئناً بدون این خارجیهای گران اما بیکیفیت زندگی راحتتر و نمایشهای موفقتری خواهند داشت و سطح بازیهای سه - چهار دوره اخیر لیگ ما و سهم اندک خارجیها در ترسیم قسمتهای خوب آن حاکی از درستی اندیشه این مسئولان است. مربیان و مدیرانی که با عملکرد خود این توصیه را عملاً به سایرین هم ارائه میکنند؛ «ایرانی، جنس ایرانی بخر.»