هر تیمی خوب اســت، بهجز «امید»!
عنایتـــی از درخشش «حزباوی» بیم دارد
وصال روحانی
روزنامهنگار
محمدامین حزباوی، مدافع وسط جوان و توانای سابق فولاد خوزستان که از سه ماه پیش به عضویت تیم السد قطر درآمده و به واقع تنها لژیونر در جمع نفرات تیم ملی «امید» فعلی ایران به حساب میآید، به هواداران این باشگاه وعده داده که به هر کوشش ممکنی دست بزند تا مهرهای مؤثر برای السد باشد و آنها از بابت الحاق او به این باشگاه احساس تأسف و پشیمانی نکنند.
حزباوی که به زبان عربی هم تسلط دارد، متذکر شده که اگر السد تیم انتخابی او بوده، به این سبب است که میداند با این تیم توانمند فتح جامها در قطر آسانتر است و او به واقع به هر جام پیش روی خود و یارانش در فصل تازه امیدوارانه نگاه میکند.
حزباوی برای جلب قلوب هواداران تیمی که ژاوی معروف و اسپانیایی سه سال در آن بازی کرد و دو سال و نیم هم سرمربیگریاش را برعهده داشت ولی اینک از آن ستاره بیبهره است، گفته است: «با آمدن به السد عملاً به تیمی پیوستهام که برای فتح هر جامی توانایی و صلاحیت لازم را دارد و به واقع از روز نخست هم دلیل چشم داشتنم به السد همین مسأله بوده است. من به هر کار ممکنی دست میزنم تا این انتقال موفق از آب درآید و مهرهای تأثیرگذار در السد به حساب آیم.»
یک جوان ماهر و کوشا
قدر مسلم اینکه درخشش احتمالی حزباوی در بازیهای السد در فصل جدید «لیگ ستارگان قطر» اگر برای خود او و السد بهترین واقعه ممکن و نقطه شروعی برای فتح جامهای تازه توسط این تیم باشد، برای رضا عنایتی اتفاق مساعدی نخواهد بود و او از چنین قضیهای استقبال نخواهد کرد. سرمربی تیم ملی امید ایران از آن رو از این قضیه پرهیز و بیم دارد که میداند با هر فروغ تازه حزباوی در قطر دستش از او کوتاهتر و عزم السد برای استفاده هر چه بیشتر از وی راسختر خواهد شد و این امر طبعاً از میزان حضور و مشارکت حزباوی در فعالیتها و مسابقات تیم ملی امید خواهد کاست و این امور را به ضرورتی درجه چندم و اولویتی نه چندان بالا در دستور کار و برنامههای پیش روی وی تبدیل خواهد کرد.
عنایتی در جمع مردانش بازیکنان کارگشای دیگری مانند محمدرضا خالدآبادی، آریا یوسفی، محمدحسین زواری، محمد قربانی، امیرعلی صادقی، آریا برزگر، محمدمهدی احمدی و البته یاسین سلمانی و سامان فلاح را هم دارد و دو نفر آخر از مردان ارشد سپاهان و پیکان در فصل گذشته لیگ برتر بودند.
اما اگر در گذشته دور و نزدیک تعداد لژیونرها در ترکیب تیم ملی امید در هر یک از سنوات شرکتشان در دور مقدماتی بازیهای المپیک به حداقل 5- 4 نفر و گاهی بیشتر از آن هم میرسید، این بار در فاصله کمی تا پیکارهای قهرمانی زیر 23 سالههای آسیا که مقدماتی المپیک 2024 پاریس هم هست و مسابقات فوتبال بازیهای آسیایی هانگژو که آن هم مختص بازیکنان رده سنی امید است، فقط یک لژیونر در تیم ملی امید ما حضور دارد و او همان طور که پیشتر گفتیم، حزباوی است.
جوان قدبلند و کوشایی که هم در دفاع خوب است و هم موقعی که جلو میرود، در کارهای تهاجمی موفق ظاهر میشود و در گل کردن ضربات ایستگاهی و توپهایی که در جریان ریباندها سرگردان و رها میشوند، مهارت دارد.
یک آمادگی اندک و دیرهنگام
با این حال هر درخشش حزباوی در خارج از مرزها این معنا و پیامد منفی را هم برای عنایتی دارد که دستهای این بازیکن را بستهتر از گذشته و جدیت السد را برای استفاده هر چه بیشتر از او فزونتر خواهد کرد و به تبع آن حزباوی دیرتر و کمتر از سایر نفرات تیم ملی امید در اردوها و مسابقات این تیم حضور به هم خواهد رساند و به سبب خستگی کمتر خواهد توانست در شهریور و مهرماه که بازیهای سرنوشتساز تیم ملی امید برگزار میشود، عصای دست سایر نفرات تیم و موجب دلگرمی عنایتی شود.
اکراه سایر باشگاهها هم از آزادسازی بموقع نفرات ملیپوش امید خود برای شرکت در تمرینات و مسابقات تیم ملی امید سبب خواهد شد عنایتی حتی از خدمات تام و تمام بسیاری از منتخبین خود بیبهره بماند و آنها را بسیار دیر از باشگاههای خود که به بهانه شروع مجدد لیگ برتر حضور آنها را در تمرینات «پیشفصل» خود الزامی میدانند، تحویل بگیرد و به این ترتیب عامل هماهنگی و بازی خوب گروهی که فقط میتواند محصول تمرینات مشترک و کافی بین نفرات منتخب یک تیم باشد، بسیار دیر و اندک برای امیدها حاصل خواهد آمد.
وقتی باشگاهها زندگیساز هستند
عنایتی با چنین پسزمینهای در انتظار دیدن اولین نمایشهای حزباوی در لیگ قطر و نوع عملکرد باشگاههای ایرانی در خصوص زمان آزادسازی منتخبین رده سنی امید خود برای حضور در تمرینات تیم ملی این رده سنی است تا بفهمد کجا ایستاده و چه چیزهایی را پیش رو دارد و به واقع به کدام کارهای نجاتدهنده برای بهروزی تیم ملی امید نیازمند است. او هر چیز را نداند، متوجه این قسمت از ماجرا شده که بهجز دستیارانش عملاً هیچ یاوری را ندارد که هر روز کنارش حاضر باشد و در فعالیتها و تدوین روش تمرینات شرکت کند. اکثر قریب به اتفاق بازیکنان منتخب او ترجیح میدهند در تدارکات «پیشفصل» باشگاههای خود شرکت کنند و فقط زمانی به تیم امید بپیوندند که اعضای تیم پای پلکان هواپیما ایستاده و آماده اعزام به تاشکند و سپس هانگژو باشند و این شامل بازیکنان غیرنامداری هم میشود که نامشان در سطور
قبلی نیامد.
آنها میلی به همراهی تام و تمام و هر روزه تیم ملی امید ندارند زیرا باشگاههای آنان هستند که پول زندگیشان را میدهند و اگر از آنها راضی نباشند، اخراجشان میکنند و حقوقشان را به دیگران میدهند.
به واقع مشکل عنایتی نه فقط حزباوی بلکه رویکرد همه بازیکنان تیم ملی امید به هر راهی است که آنها را تا سر حد امکان از این تیم دور نگه دارد و باعث قطع همکاری باشگاههایشان با آنها نشود. آنان قطعاً غیور و تلاشگر هستند و هر چه دارند، رو میکنند اما سالهای مدید است که از دید منتخبین تیم ملی امید هر تیمی خوب است الا این تیم و این داستان تأسفبار این بار هم برقرار است.