عملکردهای «کوچک» یک باشگاه «بزرگ»
وصال روحانـی
روزنامهنگار
نگاهی به بازیکنان استقلال و توجه به نام افرادی که میخواستند جذب کنند، اما نتوانستهاند، نشان میدهد این تیم به رغم داشتن اعتباری «بزرگ» چگونه «کوچک» عمل میکند و با رفتار کردن در حد و اندازه تیمهای متوسط لیگ این باور درست یا غلط را قوت میبخشد که سزاوار تحسینهایی نبوده که بعضیها نثارش کردهاند.
مسأله استقلال فقط ناکامی آشکار در جذب حداقل پنج، شش بازیکن توانا و مطرح در ایام «پیشفصل» و اکتفا به حداقل یک فرد با این اندازهها (مهرداد محمدی) نیست بلکه به نظر میرسد یک خطمشی کلی و نقشه راه با چشماندازی وسیع در این باشگاه در تبیین امور تیم وجود ندارد. جواد نکونام که سرمربی این فصل آبیها است، البته طرحهای مشخصی را در ذهنش دارد و در این راه استخدام بازیکنانی خاص را از باشگاهطلب کرده اما باشگاه نه صرافت جذب این بازیکنان را دارد و نه پول لازم برای انجام این کار را و کادر فنی مجبور شده است با همان نیروهای موجود که 90 درصد آنها نفرات فصل پیش هستند، کار کند. این در حالی است که توان فنی این نفرات برای انجام کارهایی بزرگتر از فصل گذشته ناکافی است و این مسأله مربیان را رنج میدهد، زیرا همیشه حس میکنند چیزهایی از آنها دریغ شده که اگر ابزار تأمین آن در اختیارشان گذاشته میشد، فصل بسیار موفقتری را پیشرو میداشتند. شاید آرمین سهرابیان که همزمان با محمدی جذب آبیها شد، به سبب پیشینه حضورش در استقلال به کار آنها بیاید اما استخدام ایمان سلیمی در اواسط هفته گذشته برای خط دفاعی نشانهای آشکار از دور ماندن آبیها از اهداف بزرگترشان است.
سلیمی بازیکن بدی نیست و در تیمهای فجر سپاسی، پارس جنوبی جم، گلگهر سیرجان و مس رفسنجان بازی کرده اما دائماً این سؤال منطقی به ذهن میآید که او به استقلال آمده تا به این تیم توان بیشتر و عنصر «بزرگی» را ارزانی دارد یا به این باشگاه پیوسته تا از این طریق به نظر برسد که بازیکن بزرگی است (که البته نیست.) همسو با این «آمده»های کمتعداد و کمکیفیت، شماری هم از استقلال جدا شدهاند که برعکس، قوی و باکیفیت هستند و رفتنشان، تیم را تضعیف کرده است. سرآمد اینگونه نفرات محمد محبی و مهدی قایدی هستند و در درجاتی پایینتر به نامهای داسیلوا و امید حامدیفر هم برخورد میکنیم و محمدحسین مرادمند هم که یک باشگاه قطری او را با پولی میخواهد که استقلال از پرداخت یکپنجاهم آن نیز عاجز است، بیش از آنکه ماندنی نشان بدهد، رفتنی جلوه میکند. علیرضا رضایی هم هفته پیش از استقلال فراری شد زیرا میدانست پشت سر حسین حسینی فسیل خواهد شد و فقط زمانی او را درون دروازه میگذارند که حسینی زیر کامیون 18 چرخ برود! احوالات در مورد بستن ترکیب استقلال برای فصل جدید همینقدر کمدی و در عین حال تلخ است که وصف آن را آوردیم و آخرین تکه کامل شدن پازل نگونبختیهای استقلال بازگشت اخیر علی خطیر به باشگاه در مقام مدیرعاملی است. مردی که تا دعوا نکند و بحرانساز نشود، روزش شب و شبش روز نخواهد شد. بله، جمع «دوستان» ویژه در استقلال امسال کاملاً جمعاست.