صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و سیصد و پنجاه و دو - ۲۵ تیر ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و پنجاه و دو - ۲۵ تیر ۱۴۰۲ - صفحه ۱۵

کم شدن نسبی و نگران‌کننده لژیونرهای فوتبال ایران در اروپا و آسیا

چشمه‌ای بدون زلالی گذشته

وصال روحانـی
خبر‌نگار
کمتر شدن تدریجی تعداد لژیونرهای فوتبال ایران در اروپا و حتی در لیگ کشورهای عربی خاورمیانه یک عامل هشداردهنده مهم و مصداق روشن سرچشمه‌های زلالی است که به دلایلی رو به خشکی می‌روند. اینک تعداد نمایندگان فوتبال ایران در لیگ‌های اروپایی به یکی از سطوح نازل خود طی 30 سال اخیر رسیده و از سال‌های 1996 و 97 که با گسیل نظایر خداداد عزیزی و مهدی مهدوی‌کیا به لیگ دسته اول آلمان و ورود کریم باقری به لیگ برتر انگلیس یک موج بزرگ موفقیت برای ما جاری شد، هرگز با کم‌رونقی بالنسبه نگران‌کننده‌ای که اینک می‌بینیم، مواجه نشده بودیم. در امواج بعدی آن کوچ گسترده در سال‌های 1998 تا 2005 سرژیک تیموریان، علی موسوی، سیروس دین‌محمدی و وحید ‌هاشمیان هم در بوندس‌لیگاهای یک و دو شاغل شدند و علیرضا منصوریان به لیگ یونان رفت و آوازه کار خوب ایرانی‌ها در اروپا پیچید.

 از خوب‌ها تا دیپورت شده‌ها
امروز اما وضعی نسبتاً متفاوت برای فوتبال ایران در اروپا برقرار است. ما البته هنوز مهدی طارمی فوق‌العاده را در پورتو و سردار آزمون کارآزموده را در بایرلورکوزن و همچنین میلاد محمدی و احسان حاج‌صفی را در آ.ا.ک آتن و علی قلی‌زاده را در لخ‌پوزنان داریم و کریم انصاری‌فرد هم در قبرس برای تیم اومونیا نیکوزیا توپ می‌زند و علیرضا جهانبخش در فاینورد می‌درخشد. امیر عابدزاده هم در لیگ پرتغال رد پای آشکاری در سه سال اخیر داشته و علی علیپور نیز همین طور اما قیاس تعداد آنها، شهرت و نام باشگاه‌هایشان و دستاوردهای این افراد با بیلان بازیکنان حاضر در موج نخست کوچ ایرانی‌ها به اروپا نشان می‌دهد چه نزول محسوسی در این زمینه دامنگیر ما شده است. ما حتی در لیگ‌های کشورهای عربی نیز حاضران پرشماری نداریم و شجاع خلیل‌زاده و محمدحسین کنعانی‌زادگان پس از سه و دو سال بازی به ترتیب در لیگ قطر اخیراً به لیگ ایران عودت کرده‌اند و مهرداد محمدی نیز همین طور (البته محدودیت استفاده باشگاه‌های آسیایی از بازیکنان غیربومی آسیایی هم در این زمینه نقش داشته) و مهدی قایدی با وجود همه استعدادهای فراوانش بعد از اتمام حضور قرضی یکساله‌اش در استقلال روی دست شباب الاهلی امارات مانده و این باشگاه که مالک و طرف قرارداد وی به حساب می‌آید و ظاهراً تمایلی به استفاده مجدد از او ندارد، تا این لحظه مشتری دست به نقدی در میان تیم‌های عربی برای وی نیافته است. پژمان منتظری هم که سال‌ها در لیگ قطر بازی می‌کرد، به تازگی کفش‌ها را آویخته و به کلی بازنشسته شده است و اگرچه علی کریمی، ‌هافبک سابق استقلال هم در سال‌های اخیر حضور در لیگ قطر را تجربه کرده اما چشمه‌‌های حضور ایرانی‌ها در لیگ‌های عربی نیز به گونه‌ای رو به خشکی نسبی می‌رود.
 
لژیونرهای بدون شهرت و اعتبار
ما در فوتبال اروپا البته تعدادی لژیونرهای درجه سوم و چهارم نیز داریم که شاغل‌اند و برای تیم‌های خود کم و بیش بازی می‌کنند اما نه خودشان نام مشهور و اعتبار چندانی دارند و نه تیم‌هایشان و رایان تفضلی شاید یک درجه دومی نام آشنا باشد که همه دستاوردهای 6،5 سال اخیرش در فوتبال انگلیس بوده است. آنها قطعاً به اندازه‌های علیرضا بیرانوند، پیام نیازمند و سامان قدوس نمی‌رسند که همگی ملی‌پوش‌اند اما دو نفر اول یک سالی است که اجباراً به لیگ ایران برگشته‌اند و قدوس بعد از جدایی از برنتفورد انگلیس قریب به 50 روز است که هر چه بیشتر می‌گردد، کمتر تیمی را مشتاق جذب خویش می‌بیند. سیدمجید حسینی در لیگ ترکیه ماندنی شده و سعید عزت‌اللهی هم در وایله دانمارک جای ثابتی دارد اما ترابزون اخیراً افتخار بزرگی کسب نکرده و وایله هم مشکلات خاص خودش را دارد. فراموش نکنیم که کاوه رضایی هم جزو دیپورت شده‌ها است و فصل پیش هرگز در تراکتور جا نیفتاد و برای فصل جدید به سپاهان انتقال یافته است.
 
نیازی به «CCU» نیست اما...
شاید کارهای بزرگی که طارمی در 3،2 سال اخیر در فوتبال اروپا انجام داده و درخشش‌های جهانبخش و برخی گلزنی‌های آزمون پوششی بر کم‌رونق‌‌تر بودن سایر لژیونرهای ما بوده باشد ولی در ازای هر یک از این موارد تلفات و ضایعات آشکاری داشته‌ایم. صادق محرمی در لیگ کرواسی پرسابقه و به لطف عناوین پرتعداد کسب شده توسط دیناموزاگرب خوش رزومه شده اما این لیگ از لیگ‌های درجه چهارم اروپا است و شهاب زاهدی که در لیگ اوکراین و سپس مجارستان خوب گل می‌زد، یک ماه و نیم است که به ایران برگشته و دوباره عضو پرسپولیس شده و در مورد اللهیار صیادمنش اگرچه امیدها بیشتر و‌ هال‌سیتی انگلیس از او بالنسبه راضی است اما معلوم نیست که فردای او دقیقاً چگونه خواهد بود. فوتبال ایران در یک شرایط هشدار عمیق در ارتباط با لژیونرهایش قرار ندارد و بیماری‌اش در این زمینه در حد رفتن به بخش «CCU» نیست اما روشنی و شفافیت و سلامتی گذشته را هم ندارد و حتی نگاهی گذرا به اوضاع موجود نیز این واقعیت محسوس را نشان می‌دهد.

ZOOM
خاطرات کمرنگ شده

امروز جواد نکونام که سرمربی استقلال تهران است و علیرضا منصوریان که فولاد خوزستان را هدایت می‌کند، نمونه‌های خوبی از رونقی هستند که فوتبال باشگاهی ایران و نفرات زبده آن پیش‌تر در اروپا داشتند و اینک با همان وسعت گذشته در اختیارشان نیست. نکونام شش سال و در دو مقطع برای اوساسونای اسپانیا توپ زد و مدتی کوتاه در لیگ قطر هم بازی کرد و همیشه از وی و تأثیر مثبتی که در اوساسونا داشت، به نیکی یاد می‌شود. منصوریان نه تنها در لیگ  آلمان بازی کرد، بلکه لیگ یونان را نیز همان طور که پیش‌تر گفتیم، تجربه کرد و اگرچه هرگز به اندازه مهدوی‌کیا و‌ هاشمیان در اروپا توالی در حضور نداشت (کیا 12 سال و‌ هاشمیان 10 سال در بوندس‌لیگا ماندگاری داشتند) اما او نیز مانند نکونام که امسال با تیم استقلال روبه‌روی «فولاد منصوریان» می‌ایستد، تشکیل‌دهنده بخشی از خاطرات خوش ایرانی‌ها در فوتبال اروپا  است. خاطراتی که سازندگان نمونه‌های جدید آن رنگ و نمای گذشته و فروغ و استمرار نسل‌های پیش از خود را ندارند و توگویی آب رفته و کمرنگ‌تر شده‌اند.

جستجو
آرشیو تاریخی