چرخهای که انجماد فکری میآورد
وصال روحانی
روزنامهنگار
پس از چرخشهای فراوان بین مربیان شاغل در لیگ برتر فوتبال کشور و جابهجا شدن تعداد قابل ملاحظهای از آنها با یکدیگر همان پازلی شکل گرفته است که از قبل تصور میشد و حکایت از محدود شدن مجدد این مسابقات به مربیان موجود و راه نیافتن سایرین به این عرصه میکند.
در نگاه نخست فقط فرزاد حسینخانی، ابراهیم اشکش و مازیار زارع که در لیگ بیست و دوم شاغل بودند، راهی به دوره جدید لیگ نیافتهاند اما دو نفر اول سرمربیان مس کرمان و نفت مسجدسلیمان بودند که به دستهای پایینتر سقوط کردند و طبعاً مشتری و خواستار نداشتند و تنها زارع بود که رنج نگه داشتن ملوان در لیگ برتر چنان آزارش داد که ترجیح داد فعلاً استراحت کند و به سرعت وارد یک جنگ فرسایشی تازه نشود.
اما مهمترین مسأله در چرخه فوق نه اتفاقاتی که برشمردیم، بلکه تقسیم شدن مجدد پست رهبری تیمها بین همان مربیان قبلی است.
سالها است که این روند در لیگ برتر جریان دارد و مربیان در پایان فصل فقط جای خود را با یکدیگر عوض میکنند و تو گویی این میراث پدری و ملک آبا و اجدادی آنها است و هیچ کس حق دخل و تصرف در آن را ندارد.
این روند معمولاً 10 تا 15 سال طول میکشد و مربیان موجود در چرخه پیر و پیرتر میشوند تا اینکه سرانجام به سبب ضعیف شدن تدریجی نشانشان و البته کهولت مجبور به ترک صحنه میشوند.
هر سال فقط یک یا حداکثر دو مربی جدید وارد این چرخه میشوند و گاهی حتی یک نفر تازه هم به این بساط راه نمییابد. امسال هم اگر مارینوس اوزونیدیس یونانی را که سرمربی گلگهر شده و سعید دقیقی را که همراه با شمس آذر قزوین از «لیگ یک» به لیگ برتر ارتقا یافته نادیده بگیریم، تنها مربیان غیرحاضر در لیگ بیست و دوم که وارد لیگ بیست و سوم شدهاند، سیروس پورموسوی، محمود فکری و رسول خطیبی هستند که البته هر سه نفر سابقه کار در ادوار قبلیتر لیگ را دارند.
این بخصوص شامل خطیبی میشود که پیشینه رهبری تراکتور و ماشینسازی و آلومینیوم اراک را دارد و فکری هم چهار فصل پیش در یک مقطع کوتاه استقلال تهران را هدایت کرد و در لیگ دو فصل پیش گذارش به نفت مسجدسلیمان هم افتاد.
این گونه ثابت ماندن چرخه مربیان لیگ و عدم ایجاد تنوع در آن و قلت مربیان جوان سبب انجماد فکری و تکرار همان ایدههای قبلی در جریان مسابقات لیگ میشود و به تبع آن کلاس و فن لیگ را پایین میآورد.
لیگ برتر ما دهها عیب تشکیلاتی فنی دیگر هم دارد اما ایرادی که برشمردیم، آثار مضرتر و دیرپاتری دارد و به همین سبب باید سریعتر به آن رسیدگی کرد و طرحی برای رفع و حل آن و باز شدن هر چه بیشتر دریچههای ورود به روی مربیان جوانتر ریخت.