هواداری که می‌میرد جان‌نثار است

اتفاقات تمرین استقلال، روح همه هواداران واقعی فوتبال ایران را زخمی کرد. مردم ایران فارغ از اینکه طرفدار کدام تیم فوتبال هستند، از اینکه چنین فوتبالی را دوست دارند، شرمنده شدند. فوتبالی که پر شده از تظاهر و نمایش‌های غیر واقعی. فوتبالی که هوادار واقعی را آدم‌های بی‌ربط با فوتبال می‌زنند و می‌رانند. فوتبالی که هوادار از جان گذشته فوتبال، بی‌ مزد و مواجب، می‌آید تا ببیند آدم‌هایی که از فوتبال منفعت می‌برند، خود را جان‌نثار فوتبال می‌خوانند.  فوتبالی که اینگونه همه چیزش وارونه شده و عامدانه، هنجار و ناهنجار را اشتباهی می‌گیرند، چرا باید مایه مباهات باشد؟ این فوتبال دوست نداشتنی، مبارک آنها که سفره پر برکت فوتبال را برای خود می‌خواهند. چرا باید برای این فوتبال جامه از تن درید؟ چرا باید برای این فوتبال هورا کشید؟ کجای این فوتبال زیبا مانده که دل‌مان برایش غنج برود؟   وزیر ورزش که دلش تاب نمی‌آورد وزارتخانه و نهاد دیگری درباره سرخابی‌ها تصمیم‌سازی کنند، کجای این معادله است؟ وزیر ورزش می‌بیند که در زیرمجموعه گسترده ورزش کشور که همه جغرافیای تصمیم‌گیری اوست، چه زشتی‌هایی وجود دارد که دل‌ها را نگران می‌کند؟ وزیر ورزش، ناسزاهای تمرین پنجشنبه استقلال را هم مانند تبلیغات روی معارفه سرمربی این تیم ندید؟  اگر هوادار، نگران تیم است به این دلیل است که اتفاقات فصل را از هم اکنون می‌بیند. هوادار حق دارد نگران تیم باشد چون این تیم، برای اوست. خاطرات گزنده جان دادن هواداران تیم‌ها برای پیروزی‌ها و شکست‌ها از ذهن‌مان پاک نمی‌شود. آنها هستند که برای تیم‌شان جان می‌دهند. آنها جان‌نثاران واقعی تیم‌ها هستند. بی‌حقوق و مزایا، بی‌چشمداشت و بدون استفاده از رانت‌های گیج کننده. آنها در سرما، گرما، تمرین و مسابقه، می‌آیند چون عشق ناب‌شان اینگونه حکم می‌کند. آنها که با این عشق، نابخردانه رفتار می‌کنند، اضافه هستند و باید بروند چون با فضای فوتبال بیگانه‌اند.  اتفاقات تمرین پنجشنبه استقلال، یکی از روزهای سیاه تاریخ فوتبال ما را ثبت کرد. روزی سیاه که هنوز با واکنش قاطع مدیران ورزش کشور همراه نشده و این سکوت و انفعال، دلهره‌ها و نگرانی‌های فراوان هواداران استقلال را چند برابر می‌کند چون نگاه و چشم ناظر بر کنش‌های ورزش کشور را بسته و خاموش می‌بینند.
جستجو
آرشیو تاریخی