حق فسخی که بهدرستی لغو شد
وصال روحانـی
یکی از قواعد تازهای که در امر انعقاد قراردادها در فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور اعمال خواهد شد، ممنوعیت بند فسخ قرارداد توسط بازیکنان داخلی است.
در سالهای اخیر به لطف وجود این بند در متن قرارداد برخی بازیکنان اسم و رسمدار کشور، آنها قادر بودند هر زمان که صلاح میدیدند یا پیشنهاد پر صرفهای میرسید، اقدام به فسخ یکطرفه قرارداد خود کنند و باشگاههایی که از ابتدا و در زمان عقد قرارداد مقابل آنها کوتاه میآمدند، با اقدام خودسرانه آنان ضربات سنگینی را متحمل میشدند و کارایی فنیشان هم طبعاً به طور محسوسی کاهش مییافت.
البته بازیکن فسخ کننده یا باشگاه جدید خواستار وی باید در قبال چنان اقدامی مبلغی مشخص را بهعنوان غرامت به باشگاه قبلی بازیکن میپرداختند اما آن مبلغ در قیاس با دستمزد بسیار بیشتری که در باشگاه بعدی وی انتظارش را میکشید، چیزی نزدیک به صفر بود. در دستورالعمل جدید سازمان لیگ خطاب به 16 تیم حاضر در لیگ بیست و سوم که بزودی اجرای آن آغاز میشود، چنان امتیازی از بازیکنان داخلی سلب شده و دیگر قانون موسوم به
«Buyout Clause» لااقل برای بازیکنان داخلی وجود خارجی ندارد. چنین چیزی البته به بازیکنان خارجی شاغل در لیگ ایران بسط داده نشده و چون زور آنها بیشتر است و نازشان بیشتر خریدار دارد، قطعاً از ماده قانونی فوق همچنان بهرهمند شده و در زمان الحاق به باشگاه انتخابیشان بر لزوم ثبت آن در متن قرارداد پای خواهند فشرد.
بزرگترین حسن این ماده برای خارجیها این است که به محض ایجاد تأخیر در دریافت حقوق و دستمزدشان آنها حق فسخ یکطرفه قرارداد خویش را دارند و میتوانند به مبادی جهانی و در رأس آنها فیفا شکایت کنند و نه تنها حق و حقوق خود را بگیرند بلکه غرامت کلانی را هم بابت عهدشکنیهای باشگاه خود دریافت کنند. چنین چیزی قابل توجه باشگاههایی است که در جمع نفرات خود بازیکن یا مربی خارجی دارند و باید در مدیریت این قضایا هوشمندانه عمل کنند و این چیزی است که البته در سطح بالای مدیریتی باشگاههای ما بیسابقه و امری کمیاب بوده است. تا آنجا که به بازیکنان داخلی مربوط میشود، به لطف دستورالعمل جدید سازمان لیگ گربه رقصانی باشگاه توسط بازیکن پایان یافته ولی اگر همزمان با این محدودیت تازه (اما منصفانه) علیرضا بیرانوند در حال باج سبیل گرفتن از باشگاه خود و درصدد اخذ حق و حقوقی اضافی و چشمگیر از سرخهای تهرانی است، لابد بر پایه ملاحظات سابق و وجود تبصرههای مربوطه در متن قرارداد قبلی وی و «خارجی» محسوب شدن او به سبب دو سال حضور وی در لیگهای بلژیک و پرتغال است. چیزی که قاعدتاً نباید در فصل بعد هیچ امکان اجرا و تکراری برای آن متصور باشد.