صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و سیصد و سی و پنج - ۰۴ تیر ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و سی و پنج - ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - صفحه ۱۱

کربکندی: عدم شناخت مورایس باعث شد سپاهان قهرمان نشود

۳ بادیگارد باید ساپینتو را کنترل می‌کردند

سمیرا شیرمردی
روزنامه نگار
بررسی جداگانه جدول نیم‌فصل اول و نیم‌فصل دوم لیگ برتر نشان می‌دهد اتفاقات عجیبی در فصل بیست و دوم رقم خورد. در نیم‌فصل اول اگرچه پرسپولیس خیلی خوب کار کرد و توانست ۳۲ امتیاز به دست بیاورد تا صدرنشین باشد اما در نیم‌فصل دوم چندان موفق نبود و در رده سوم قرار داشت. این در حالی بود که سپاهان در نیم‌فصل دوم کاملاً متحول شد و حتی بیشتر از شاگردان گل‌محمدی در نیم فصل اول امتیاز جمع کردند اما در پایان نتوانستند به نتیجه دلخواه برسند و پرسپولیس قهرمان شد. نکات جالب‌تر در رابطه با مقایسه جدول نیم‌فصل اول و نیم‌فصل دوم، این است که گل‌گهر و نساجی هم به شکل عجیبی سقوط داشتند و نتایج ضعیفی گرفتند. رسول کربکندی کارشناس فوتبال کشورمان در رابطه با این اتفاقات، صحبت‌های جالبی دارد.
* * *
بررسی جدول نیم‌فصل اول و نیم‌فصل دوم لیگ برتر، نشان می‌دهد اتفاقات جالبی در فصل بیست و دوم رقم خورده. سپاهان در نیم‌فصل اول تنها ۲۷ امتیاز به دست آورد و در رده سوم قرار داشت و پرسپولیس با ۳۲ امتیاز صدرنشین بود اما در فصل دوم سپاهان کلاً متحول شد و توانست ۳۸ امتیاز به دست بیاورد و صدرنشین شود. در حالی که پرسپولیس فقط ۳۴ امتیاز کسب کرد و حتی پایین‌تر از استقلال و در رده سوم بود اما در پایان این شاگردان گل‌محمدی بودند که توانستند قهرمان شوند. فکر می‌کنید چه اتفاقی افتاد که این ۲ تیم تا این حد در ۲ نیم‌فصل، متفاوت نتیجه گرفتند؟
این تفاوت و نتایج به خاطر این است که سپاهان مربی خارجی آورده بود و نه خیلی فوتبال ایران و نه ویژگی‌های بازیکنانش را کامل می‌شناخت. بر این اساس در نیم‌فصل دوم و با توجه به تعطیلی لیگ به خاطر جام جهانی، فرصت پیدا کرد بازیکنان را بهتر بشناسد. یکی از دلایلی که باعث شد سپاهان در نیم‌فصل دوم بهتر شود واقعاً در بحث شناخت مربی است که فاکتور خیلی مهمی به حساب می‌آید؛ اینکه یک مربی، ویژگی، فاکتورهای فنی، بحث روحی و اینکه بازیکنش چه زمانی اثرگذار است را بهتر می‌شناسد و می‌داند در مقاطع مختلف از او استفاده می‌کند. ضمن اینکه سپاهان در همه پست‌ها بازیکنان خیلی خوبی داشت اما با نوسان زیادی مواجه بود. باخت به تراکتور و پیکان و البته مساوی با ملوان باعث شد قهرمان نشود. البته پرسپولیس در ۵، ۶ هفته آخر با اینکه ۲ امتیاز کمتر داشت و بازی‌های سپاهان روی کاغذ آسان‌تر بود، توانست با هماهنگی خاص و با تمرکز حداکثری، امتیازات لازم را کسب کند و قهرمان شود.
صحبت از این شد که سپاهان به خاطر شناخت پایین سرمربی‌اش از فوتبال ایران، شروع خوبی نداشت اما این تیم در اولین بازی لیگ توانست یک برد ارزشمند مقابل استقلال به دست بیاورد. دلیل این برد، شناخت خوب بازیکنان از یکدیگر بود یا یک اتفاق باعث شد سپاهان آن‌طور ببرد؟
آن بازی واقعاً خیلی مهم بود و هر دو مربی شناخت کافی روی فوتبال ایران نداشتند. استقلال یکی از تیم‌های خوب ایران بود و به لحاظ فنی اثرگذار بود اما چیزی که آنها را از قهرمانی دور کرد تأثیرات روانی منفی سرمربی‌اش بود که ۳ بادیگارد لازم داشت تا بتوانند او را کنترل کنند. بازی اول بازیکنان همدیگر را خوب می‌شناختند و همین باعث شد سپاهان در شروع فصل برد مهمی به دست بیاورد. به همین دلیل عدم شناخت مربیان چندان به چشم نیامد.
یکی از اتفاقات عجیب فصل بیست و دوم این بود که گل‌گهر در نیم‌فصل اول توانست نتایج خوبی کسب کند و حتی در رده دوم قرار بگیرد اما در نیم‌فصل دوم به شکل عجیبی سقوط داشت و در جدول نیم‌فصل دوم در رده نهم قرار گرفت...
من فکر می‌کنم قلعه‌نویی وقتی به گل‌گهر رفت و قرارداد ۳ ساله بست، قول قهرمانی داد. گل‌گهر هم همه‌گونه هزینه کرد و بازیکنان مد نظر را گرفت. بر این اساس نیم‌فصل اول نتایج خوب بود و نیم‌فصل دوم بخش آخر لیگ، با توجه به اینکه قلعه‌نویی سرمربی تیم ملی شد و تیم را رها کرد، طبیعی بود چنین نتایجی رقم بخورد. کمک‌های قلعه‌نویی هم به طور طبیعی نمی‌توانستند تسلط و احاطه داشته باشند و من هم نمی‌دانم واقعاً چرا گل‌گهر با این همه بازیکنان خوب و شاخصی که داشت، شکست‌های بدی خورد و حتی در خانه امتیازات مهمی از دست داد. در واقع بازیکنان در حد هزینه‌ای که شد نبودند یا تاکتیک موفق نبود. به هر حال من چون دور هستم اظهار نظر صریح نمی‌کنم. در کل ۵، ۶ هفته آخر نتایج بد بود که من آن را به تغییر مربی ربط می‌دهم. در حالی که باشگاه گل‌گهر خیلی هزینه کرد و هر آنچه نیاز بود انجام دادند.
 نکته عجیب در مورد جدول نیم‌فصل دوم این است که نساجی فقط ۶ امتیاز به دست آورد و قعرنشین بود. یعنی اگر نساجی در نیم‌فصل اول امتیازات لازم را جمع نمی‌کرد، در نیم‌فصل دوم با نتایجی که به دست آورد می‌توانست خیلی زود سقوط کند. شما فکر می‌کنید نساجی چرا تا این حد تضعیف شد؟
نساجی از تیم‌هایی است که خودم در کار مربیگری‌ام به آنجا سفر کردم و علاقه‌مندی مردم به این تیم را در شهر دیدم. هواداران خونگرم و پرتلاشی دارد. تماشاگرانی که به همه تیم‌ها احترام می‌گذاشتند این فصل به همه چیز معترض بودند و به تیم و مربی اعتراض کردند که یک سری برخورد به وجود آمد. حمید مطهری با اینکه جوان و با دانش است اما زود سرمربی شد. به نظر من مطهری باید کنار یحیی می‌ماند و بیشتر کار می‌کرد اما یک دفعه از بالاترین سطح شروع کرد. در فوتبال ما، علاقه به سرمربیگری زیاد است و حمید مطهری زود رفت سمت سرمربیگری.
شاید اگر به یک تیم پرطرفدار نمی‌رفت می‌توانست راحت‌تر مربیگری کند و موفق‌تر باشد...
تیم‌های پرطرفدار، حسن‌شان حمایت‌شان است و عیب‌شان توقعات. وقتی تیم نتیجه نمی‌گیرد آستانه تحمل پایین آمده بود و این مسأله حتی باعث شد مطهری چند بار استعفا بدهد و کلاً ذهنش درگیر بود و از کار فنی خارج شده بود. عدم حمایت و مانع‌تراشی سر راهش، روی بحث فنی تأثیر گذاشت و جوانی باعث شد نتواند آن را کنترل کند تا چنین اتفاقاتی بیفتد.

جستجو
آرشیو تاریخی