شاهکار تمامعیار قلعهنویی برای تورنمنت کافا
فراخوان فیلها برای رویارویی با فنجان!
وصال روحانـی
روزنامه نگار
آنچه امیر قلعهنویی برای تورنمنت کافا انجام داده، فراخوان فیلها برای رویارویی با فنجانها و یک شاهکار تمام عیار از سوی وی است. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در حالی تیمی سرشار از ستارههای فوتبال ایران را امروز (یکشنبه 21 خرداد) راهی مسابقات سطح پایین قهرمانی آسیای میانه و مرکزی میکند که نوع انتخاب بازیکنان توسط او مصداق کاملی از ضربالمثل قدیمی و نغز ایرانی درخصوص «فیل و فنجان» و قیاس آنها با یکدیگر است. این در حالی است که حریفان یوزها در مرحله گروهی جام تیمهای فوقالعاده توانمند(!) افغانستان و قرقیزستان هستند و در گروه مقابل تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و عمان حاضرند و حتی اگر به فرض نزدیک به یقین یکی از دو تیم ازبکستان و عمان سرگروه و حریف ما در فینال شوند، باز هم سطح و کلاس این تیمها از تیم ملی ما پایینتر است. با وجود این تفاوت سطح آشکار، ژنرال چنان تیم خود را سرشار از هر ستاره در دسترس، شامل لژیونرها یا نفرات شاخص مقیم وطن کرده که انگار در کافاکاپ با آرژانتین و فرانسه فینالیستهای جام جهانی سال پیش بازی دارد و یا رقبایش امثال برزیل، انگلیس، ایتالیا، کرواسی و بلژیک هستند و یا در بیشکک مرکز قرقیزستان باید با هلند و آلمان مصاف کند.
توقف در زمان
اگر علیرضا علیزاده را که هافبک گلگهر سیرجان تیم قبلی قلعهنویی است و همچنین رضا اسدی، شهاب زاهدی، حسین پورحمیدی، محمد کریمی و سعید مهری را نادیده بگیریم، 19 نفر دیگر در لیست نهایی 25 نفره قلعهنویی نامدارترین مردان فوتبال ایران در سالهای اخیر و بسیاری از آنها همانهایی هستند که به جام جهانی 2022 در قطر رفتند و لابد قلعهنویی در زمان متوقف مانده و خوابش برده و متوجه نبوده که این دوره جام جهانی برگزار و تمام شده و او را اینک به جام مورچهها(!) بردهاند و نیازی نبوده که وی این همه توپ و تانک کارآزموده و برج و باروهای مقاوم را با خود ببرد. توقع این بود که قلعهنویی با رها شدن از احتیاطهای افراطیاش تیمی جوانتر و مبتنی بر نیروهای مقیم وطن و با حداقل لژیونرها را به کافاکاپ ببرد و از این طریق به جوانترها فرصت باتجربهتر شدن را بدهد. او کاملاً خلاف این عمل کرده و در تیمی که به کافاکاپ میرود به نامهای بیرانوند، نیازمند، امیری، حاج صفی، پورعلی گنجی، مجید حسینی، کنعانیزادگان، محرمی، رضاییان، عزتاللهی، چشمی، نورافکن، ترابی، قایدی، جهانبخش، آزمون و البته طارمی برخورد میکنیم. واقعاً مبارک باشد این همه شهامت، نترس بودن، ریسکپذیری و فرصت دادن به نیروهای امتحان پس نداده از سوی سرمربی تیم ملی و لقب «شجاع ملی» قطعاً سزاوار اوست و لاغیر!
توضیحات غریب آقای ماتریس!
البته سعید الهویی (ملقب به آقای ماتریس!) در توضیح عملکرد رئیسش گفته است که چون فلسطین، هنگکنگ و حتی امارات سه همگروه ایران در مرحله گروهی جام ملتهای آسیای 2023 شبیه به افغانستان و قرقیزستان هستند(!) و فینال احتمالی بین ما و ازبکها (یا عمانیها) هم بیشباهت به بازی ما با امارات در جام ملتها نخواهد بود، کادر فنی تیم ملی به این نتیجه رسیده که حضور در کافاکاپ و بازی با حریفان مذکور بهترین تدارک برای جام ملتها است! البته وقتی دستیار اول سرمربی تیم ملی مردی در سطح سهید الهویی است که هیچ پیشینه مشخصی در فوتبال ایران ندارد و گذشته و دستاوردهای او از هر جهت موهوم است، باید هم توجیههایی غریب از این دست را بشنویم و شنونده این حرفهای سراسر کمدی باشیم.
آنهایی که باید میرفتند اما جا ماندند
ظاهراً قرار است تیم ملی فوتبال ایران اوایل مهرماه امسال در تورنمنتی چهارجانبه که عراق و قطر هم در آن حاضرند، شرکت کند و اخبار قبلی دال بر این بوده است که شاید شهریورماه یک دیدار تدارکاتی مقابل تیم ملی عربستان نیز داشته باشیم. اگر این مسابقات واقعاً برگزار شود، کافاکاپ بهترین محل برای آزمودن جوانترها و کسانی بود که کمترین بازیهای ملی را دارند و باید دیر یا زود جانشین مسنها یا میانسالانی همچون وحید امیری، شجاع خلیلزاده، احسان حاج صفی، رامین رضاییان، روزبه چشمی و کریم انصاریفرد در جمع ملیپوشان شوند. وقتی این افراد به احتمال قریب به یقین به جام جهانی 2026 که قرار است در سه کشور کانادا، امریکا و مکزیک برگزار شود، نمیرسند و تعدادی از آنها در آن هنگام 36 تا 39 ساله خواهند بود، آیا نباید از همین حالا به جوانترهای حاضر در اردوی اخیر تیم ملی میدان بیشتری میدادیم و شمار فزونتری از آنها را به «کافاکاپ» میبردیم؟ در اردوی مورد بحث امثال محمد نادری، محمد دانشگر، عارف آقاسی، مهدی تیکدری، غلامرضا ثابت ایمانی، مهران احمدی، محمد قنبری و محمدرضا آزادی هم حاضر بودند و با اینکه در دعوت آنها هم به تمرینات تیم ملی و صلاحیت داشتن یا نداشتنشان در این خصوص شکهایی وجود دارد، ولی این افراد با داشتن سنی بین 7 تا 10 سال کمتر از راهی شدگان به جام کافا، طبعاً آیندهای طولانیتر در فوتبال ما دارند. به این ترتیب جا داشت و هنوز هم دارد که آنها برای تورنمنتهای کوچکتر از آوردگاههای اصلی هر چه بیشتر و هر چه سریعتر در نظر گرفته و راهی میدان شوند تا وقتی نوبت آنها و نظایرشان رسید، برای مصافهای بزرگ و جنگیدن با برگزیدگان آسیا مهیاتر از امروز باشند و صابون دیدارهای بینالمللی بیشتر به تنشان خورده باشد. چیزی که قلعهنویی با نوع انتخابش و نامهای پرطمطراقی که به آوردگاههای کلاس جهانی(!) بیشکک و تاشکند میبرد، عملاً از آنها دریغ کرده است.