پروندههای مالی، بلای جان فدراسیونها
«گزینه»های نامطمئن
آزاده پیراکوه
خبر نگار
حال و هوای این روزهای برخی از فدراسیونهای ورزشی با گذشته بسیار فرق کرده و مدیرانی که در رأس این فدراسیونها قرار گرفتهاند، خیلی شباهتی به گذشته ندارند. وقتی صحبت از برکناری یک رئیس فدراسیون به خاطر مشکلات به جا مانده از یک پرونده مالی میشود، بدون اینکه نام آن رئیس فدراسیون رسانهای شود، حدس و گمانها سمت چند رئیس میرود و همین جاست که باید به حال ورزش تأسف خورد. یعنی خبرهایی که از برخی فدراسیونها به گوش میرسد حکایت از این دارد که برای برخی رؤسای فدراسیونها نیز از این دست حرف و حدیثها وجود دارد و به همین خاطر نمیشد حدس زد که قرار است کدامشان زودتر فدراسیون را ترک کنند.
البته بعد از گذشت دو سه هفته از اولین اطلاعرسانیها با تلاشهایی که رئیس فدراسیون مورد نظر انجام میداد، میشد اطمینان حاصل کرد که چه کسی اولین مدیری است که برکنار میشود. مدیری که به هر ریسمانی چنگ زد اما در نهایت مجبور شد بپذیرد که جایی در سیستم ندارد.
درباره پرونده او توضیحات تکمیلی داده نشده اما موضوعی که این برکناری را از سایر موارد متفاوت میکند، این است که او مدتها تلاش کرد روابطی که در گذشته وجود داشته یا حداقل نشان میداد که وجود داشته را وسیلهای برای بقا کند که البته به کارش نیامد. نکته دیگری که در مورد این فدراسیون وجود دارد، این است که هیچ رابطه خوبی بین رئیس برکنار شده و فدراسیون جهانی وجود ندارد و در نتیجه او نمیتواند این موضوع را ابزاری برای تهدید کند. چه بسا برکناری رئیس فدراسیون ایران حتی به بهبود روابط فدراسیون جهانی و ایران کمک کند و فرصتی باشد برای برداشتن زودتر از موعد تعلیق؛ خواستهای که در شروع دوران مدیریت رئیس سابق فدراسیون مطرح شد اما مسئولان ورزش در آن مقطع نتوانستند رئیس جوان را قانع کنند که استعفا به نفع ورزش کشور و ورزشکاران این رشته است.
***
در کنار همه اتفاقهای ناخوشایندی که در این فدراسیون رقم خورده، اما مسأله مهمتر این است که گویا این رویه در برخی فدراسیونهای دیگر نیز جاری است. درباره پروندههای مالی یکی دو رئیس سابق (که میل بازگشت به فدراسیون را دارند) خبرهای بسیاری به گوش میرسد و حتی گفته میشود یکی از آنها با وثیقه آزاد است تا تکلیف پروندهاش مشخص شود. البته یک گمانه دیگر هم مطرح میشود با این محور که چون برخی از مدیران تمایلی به بازگشت این رؤسا ندارند، پروندههایی نه چندان مستند به جریان افتادهاند و مشخص نیست چه نتیجهای خواهند داشت اما به هر حال وجود همین حرف و حدیثها فضای مدیریت ورزش را مسموم میکند. در ارتباط با یکی دو رئیس فعلی فدراسیون نیز همین گمانهزنیها مطرح است به این ترتیب که حتی گفته میشود خانواده این رئیس فدراسیون نیز به خارج از کشور رفتهاند و هر آن احتمال وقوع اتفاقی پرسر و صدا وجود دارد.
***
در این شرایط و با توجه به بروز این میزان حواشی، سؤال جدی که مطرح میشود این است که پس حساسیتی که در مورد تأیید صلاحیت رؤسای فدراسیونها وجود داشته، کدام بخش از زندگی این افراد را زیر ذرهبین میگذارد؟ و نکته دیگر اینکه چه عواملی در وزارت ورزش باعث میشود این افراد مجوز حضور در انتخابات را بگیرند که اینطور بعد از گذشت مدت کوتاهی از برگزاری یک مجمع انتخاباتی، فدراسیونی بیسر و سامان شود؟
اتفاقهایی که این روزها در فدراسیونها افتاده یا در جریان است، سیستم نظارتی بر انتخابات فدراسیونها را زیر سؤال میبرد و نشان میدهد که وزارت ورزش باید فکری به حال ترمیم این سیستم کند به جای اینکه بهدنبال انتخاب خودیها مقابل غیرخودیها باشد؛ «خودی»هایی که خیلی هم مطمئن نشان ندادهاند.