به خاطر مردم، به خاطر فوتبال، به خاطر حقیقت
ابهامات پرونده مینیکمپ را روشن کنید
آرمن ساروخانیان
@armen9971
اختلاف برنامه «فوتبال برتر» و فدراسیون مهدی تاج تازگی ندارد. تاج در همان روزهایی که میثاقی جانشین فردوسیپور شده بود این مجری را جدی نگرفت و به او تاخت. میثاقی هم بعد از محکم شدن جای پایش از حمله به رئیس فدراسیون فوتبال دریغ نمیکند و از هر فرصتی برای انتقاد از او بهره میبرد. در ماههای منتهی به جام جهانی قطر تلویزیون تصمیم گرفت آتشبس موقتی برپا کند، ولی حملات بعد از آن دوباره اوج گرفته است.
این بار اما میثاقی اتهام بزرگی را متوجه تیم ملی و فدراسیون فوتبال کرده است. او در برنامه دوشنبه شب به طور غیرمستقیم گفت که بعضی از بازیکنان به دلایل غیرفنی دعوت شدهاند و حضورشان در این اردو به حساسیتها و منافع روزهای نقل و انتقالات بستگی دارد. چنین اتهامی با نیش و کنایههای مرسوم به فدراسیون فوتبال و تاج تفاوت دارد. ادعای این مجری فراتر از هنجارهای مرسوم انتقادات است و یک اتهام بزرگ به شمار میرود، مگر اینکه شواهد دقیقی برای اثباتش داشته باشد.
مشابه چنین چیزی را نمیتوانید در هیچ جای دنیا پیدا کنید. قابل تصور نیست که یک برنامه تلویزیونی انگلیسی ادعا کند که ساوتگیت تعدادی از بازیکنان تیمش را به خاطر دلخوشی ایجنتها دعوت کرده است. در تلویزیون ایتالیا نمیبینید که مدعی شوند مانچینی بازیکنی را خارج از قواعد فنی در فهرست تیمش قرار داده است.
چنین ادعایی غول را از چراغ جادو خارج کرده و دیگر برگشتی در کار نیست. در هر کشور صاحب فوتبالی که چنین اتهامی زده شود، مقامات نظارتی بلافاصله برای کشف حقیقت وارد میشوند. اگر این ادعا درست باشد سرمربی باید کنار برود وگرنه پای مجری به خاطر چنین تهمت بزرگی به مراجع قضایی کشیده میشود.
یکی از نمونههای مشهور اتفاقی است که در سال 2016 به دوران کوتاه مربیگری سم آلاردایس در تیم ملی انگلیس پایان داد. روزنامه تلگراف با یک دوربین مخفی آلاردایس را در حال مکالمه با یک تاجر آسیایی خیالی به دام انداخت. این مربی انگلیسی در آن ویدیو درباره راههای دور زدن قوانین فیفا و اتحادیه فوتبال انگلیس صحبت کرده بود و به خاطر همان ویدیو مجبور به استعفا شد.
فدراسیون فوتبال در واکنش به این برنامه فقط به یک بیانیه اکتفا کرده و نوشته است: «درباره موارد مطروحه کذب پیرامون مینیکمپ تیم ملی و ایراد اتهامات به سرمربی و کادر فنی تیم ملی، موارد توسط بخش رسانهای تیم ملی پاسخ متقن داده خواهد شد.»
توضیحات بخش رسانهای تیم ملی برای پاک شدن چنین اتهام بزرگی از ذهن هواداران فوتبال کافی نیست. این اتهام تخم تردید را در ذهن طرفداران فوتبال کاشته و یک جوابیه ساده نمیتواند سوءظنها را از بین ببرد. چنین حاشیهای برای تیم ملی در فاصله شش ماه تا جام ملتهای آسیا میتواند ویرانگر باشد و اعتماد به تصمیمات کادر فنی و هواداران را از بین ببرد.
مرجع رسیدگی کیست؟
اگر فدراسیون فوتبال به سلامت این فهرست اطمینان دارد باید برخورد جدیتری داشته باشد و از سرمربی تیم ملی اعاده حیثیت کند. اکتفا به یک بیانیه یا توضیح تیم ملی و فدراسیون را در جایگاه ضعف قرار میدهد. وظیفه رسانهای برنامه فوتبال برتر هم حکم میکند که وقتی چنین اتهام بزرگی را مطرح کرده، شواهد کافی برای اثبات حرفش ارائه بدهد.
سؤال مهمتر این است که مرجع رسیدگی به چنین اتهام بزرگی کدام نهاد است؟ این دیگر یک دعوای ساده بین رئیس فدراسیون و یک برنامه تلویزیونی نیست، بلکه پای اعتبار و حیثیت تیم ملی و فوتبال ایران مطرح است. این ماجرای کوچکی نیست که با بیانیههای پینگپنگی و یک آشتی صوری حل و فصل شود. طرفداران و خانواده فوتبال حق دارند که حقیقت ماجرا را بدانند. آنها که بازیهای تیم ملی برایشان حیاتی است، نمیتوانند با چنین تردیدی روبهرو باشند.
تیم ملی تیم همه مردم است و نمیتوان اجازه داد که چنین تهمتهایی دربارهاش مطرح شود. عادی شدن چنین حملاتی به تیم ملی تمام اعتبار و جایگاه این تیم برای مردم و هواداران را از بین میبرد. انتظار خانواده فوتبال این است که یک نهاد نظارتی برای مردم روشن کند که در این ماجرا حق با کیست؟ نمیتوان اجازه داد که از اعتبار تیم ملی برای دعواهای فردی هزینه شود.