صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و سیصد و هشت - ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و هشت - ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۱۱

چربش مجدد «حاشیه» بر «کیفیت» در فوتبال باشگاهی کشور

گل‌های حساس در خاطره فصل سخت

وصال روحانـی
روزنامه نگار

لیگ بیست و دوم فوتبال کشور که پنجشنبه گذشته پایان یافت، رقابتی‌ترین دوره این پیکارها در تاریخ برگزاری این مسابقات بود ولی بیش از آن که «کیفیت»های مثبت داشته باشد، «حاشیه»های مضر داشت. سه تیم پرسپولیس، سپاهان و استقلال با فاصله‌ای نزدیک در صدر جدول جنگیدند و پس از قطعی شدن رتبه سومی استقلال، قرمزهای تهرانی و زردهای اصفهانی کار را به هفته آخر کشاندند و سرانجام همای قهرمانی بر سر پرسپولیس نشست اما نقش و نگارهایی که از رقابت فوق بر جای ماند، بیشتر «نازیبا» بود تا «چشم‌نواز». در قعر جدول هم کار تعیین دومین تیم سقوط کننده به هفته پایانی کشیده شد اما همان طور که کم‌ظرفیت بودن و خودخواهی سبب زشت شدن روند رقابت صدر جدولی‌ها شد، نبرد ته جدولی‌ها هم به مطرح کردن برخی اتهام‌های بی‌پایه کشیده شد تا زیبایی‌های ذاتی فوتبال به حداقل برسد. در یک کلام لیگ بیست و دوم هیجان و جذابیت به وفور داشت اما چون حاشیه بشدت بر متن می‌چربید، به جای اینکه چیزهای قشنگ زیادی را شاهد باشیم، از در و دیوار این لیگ کج‌کرداری و بدبینی و سایر وجوه منفی می‌بارید.

موجود ناشناسی که همچنان فعال بود!
مشکل بزرگ حاکم بر لیگ این است که کمتر مقام و کمتر باشگاهی می‌خواهد مسئولیت انتخاب‌های خویش را بپذیرد و به محض اینکه کارش ایراد پیدا می‌کند و سیستم‌های انتخابی‌اش می‌لنگد، برای رفع مسئولیت از خویش، دیگران را متهم به چوب گذاشتن لای چرخ خود می‌کند. داوران شریف کشور، سازمان لیگ  که به هر حال زحمات خود را کشید و «دست‌های پنهان» که سال‌هاست عده‌ای همه اتفاقات بد را به این موجود ناشناس(!) نسبت می‌دهند، متهمان اصلی از دید معترضان بودند. معترضانی که به جای تلاش برای رفع ایرادات فنی‌شان، قشرهای فوق را متهم به اقدام علیه خویش می‌کردند و ضعف‌های خود را محصول توطئه‌هایی می‌دانستند که به ادعای آنها علیه‌شان شکل می‌گرفت. توطئه‌هایی که معمولاً به اثبات نمی‌رسد و فقط پناهگاهی برای تیم‌ها و افرادی است که می‌خواهند برای در امان ماندن از تبعات ضعف‌های خویش پشت آن پنهان شوند و بگویند که؛ کار ما ایراد نداشته اما عده‌ای نمی‌خواسته‌اند که ما کامیاب شویم.
 
از بیرانوند «سوییپر» تا قایدی بی‌مهار
با این وجود حتی در میان شوره‌زارها هم گاهی تک گل‌های زیبا و خوشبو می‌رویند و در فصل تازه پایان یافته لیگ هم از این دست گل‌ها ولو به تعداد اندک داشتیم.
* پرسپولیس درس ناامید نشدن به همه داد و در حالی که فتح تمامی هشت بازی آخرش برای قهرمان شدن کاری نزدیک به غیرممکن بود، با هدایت یحیی گل‌محمدی این امر محال را ممکن ساخت و هر چه به هفته‌های پایانی نزدیک‌تر شدیم، بهتر و موفق‌تر ظاهر شد.
علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان پرسپولیس سطوح و حدود و ثغور سنگربانی را لااقل در فوتبال ایران ارتقا بخشید و نه تنها در 18 بازی اصلاً گلی نخورد، بلکه با بازی ماهرانه‌اش با پا شبیه به مدافعان «سوییپر» (پوششی) عمل می‌کرد و مشارکتی بیش از استانداردهای رایج در دروازه‌بانی کشورمان در ترسیم بازی «وسط میدان» تیمش داشت.
مهدی قایدی، مهاجم استقلال برای آقای گل شدن فقط یک گل کم آورد اما با بازی فنی زیبا و تأثیرگذار و غیرقابل مهار خویش بیشترین نقش را در ثمردهی نمایش‌های تهاجمی آبی‌ها داشت. نکته‌ای که هم باعث شد استقلال بالاتر از پرسپولیس و سپاهان عنوان بهترین خط حمله فصل را تصاحب کند و هم خود او چنان بدرخشد که مربیان تیم ملی علت عدم فراخوان وی و استفاده نکردن از او را هر چه سخت‌تر بیابند.
صنعت نفت دوست داشتنی و «برزیل فوتبال ایران» با همت فردی و انقلاب روحی عبدالله ویسی که فقط در هشت هفته پایانی به این تیم پیوست، در لیگ برتر ماندنی شد و یکی از نادرترین نجات‌ها از سقوط تقریباً قطعی به دسته‌ای پایین‌تر توسط این تیم به تصویر کشیده شد. تیمی که 8 امتیاز از منطقه امن جدول دور بود و همراه با نفت مسجدسلیمان به کف جدول دوخته شده بود اما برخلاف این تیم فاصله عظیم مذکور را جبران کرد و در لیگ ماندنی شد.
«از چهار تیم صدر جدول، سه تیم سرمربیان خارجی داشتند اما تک تیمی که سرمربی‌اش ایرانی بود (پرسپولیس) قهرمان شد تا فریادگر مجدد شایستگی وطنی‌ها شود و سپاهان و استقلال با هدایت ژوزه مورایس و ریکاردو ساپینتو که هر دو پرتغالی‌اند و تراکتور با رهبری پاکو خمس اسپانیایی دوم تا چهارم شدند.
«خارجی»ها البته در یک مورد بی‌رقیب بودند و صدرنشین شدند و آن مورد در جدول صادرکنندگان بیشترین «پاس گل» بود. در این زمینه ریکاردو آلوز ‌هافبک پرتغالی تراکتور با ارسال 13 پاس گل قشنگ و فنی و مدبرانه، فاصله‌ای چشمگیر را با نفرات پایین‌تر از خود در جدول به نمایش گذاشت و به پاسورهای وطنی یاد داد چطور عمل کنند تا مثل او سرفراز باشند.
معدل دو گل زده برای هر دیدار که در این فصل به دست آمد، بد نبود اما کافی هم نشان نداد. در اکثر لیگ‌های اروپایی و همین طور آسیایی شاهد ثبت میانگین‌های 8/2 و حتی 3 گل در هر دیدار هستیم اما باید بپذیریم که در لیگ سراسر دفاعی و سرشار از احتیاط ما معدل دو گل هم خوب و مثبت است و باید به چشم پدیده‌ای خوش به آن نگریست. بخصوص که در سه، چهار هفته پایانی، بازی‌ها دائماً پرگل‌تر شدند و در هفته آخر رکوردشکنی شد و در 8 دیدار 34 گل از خط دروازه‌ها گذشت.
بعضی مربیان جوان در لیگ امسال مانند محمد ربیعی 41 ساله که مس رفسنجان را پنجم کرد و سیدمهدی رحمتی 39 ساله که با آلومینیوم به رتبه هشتم رسید، کارایی‌های خود را به اثبات رساندند و فردایی بهتر را برای خود و فوتبال کشور نوید دادند.
 
کار را ویران‌تر از این نکنیم
با وجود «گل»های خوش‌منظری که وصف‌شان در سطور بالا آمد، روال برگزاری لیگ بیست و دوم و اخلاق و نحوه برخورد برخی سران باشگاه‌ها و مربیان تیم‌ها با اتفاقات و نتایج مسابقات اصلاً شایسته نبود و همان طور که پیش‌تر آمد، چنان آشفته بود که با روح و ذات زیبای فوتبال تضاد چشمگیری داشت. بسیاری از آرمان‌های لیگ هنوز تحقق نیافته و در حد شعار باقی مانده و عیب‌یابی‌های غیرمستدل و اظهارات بدون پشتوانه، زیبایی‌های اندک لیگ را هم زایل کرده است. متوجه باشیم که ادامه این عملکردهای کینه‌‌توزانه فقط بر کیفیت فنی لیگ اثر منفی بیشتری خواهد گذاشت و ادوار بعدی لیگ را کم برکت‌تر خواهد کرد. کمی منصف و صبورتر باشیم تا در لیگ بعدی به ورطه چالش‌هایی بزرگتر نیفتیم و کار از آنچه هست، ویران‌تر نشود.

جستجو
آرشیو تاریخی