صنعتنفت ارث پدری کسی نیست
خالدی: ویسی جاده را آسفالت کرد
باید برای قهرمانی بجنگیم، نه ماندن در لیگ برتر
صنعتنفت آبادان که این فصل شرایط سختی را تجربه کرد، در نهایت با سرمربیگری عبدالله ویسی توانست کار بزرگی انجام دهد و در لیگ برتر بماند. امید خالدی مدافع باتجربه زردپوشان آبادانی که روزهای پراسترسی را در این تیم تجربه کرد، در مورد این فصل پر فراز و نشیب، اتفاقات آن و ماندن صنعتنفت در لیگ برتر صحبتهای جالبی دارد
سمیرا شیرمردی
روزنامه نگار
صنعتنفت آبادان فصل پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و تغییرات زیادی داشت که شرایط تیم را به خطر انداخته بود اما در نهایت به شکل معجزهآسایی در لیگ برتر ماند.
خدا را شکر که در لیگ برتر ماندیم. همانطور که میدانید تیم مشکلات زیادی به لحاظ مادی و امکاناتی داشت اول فصل چند مربی آوردند و حتی هیأت مدیره و مدیرعامل هم ۲ بار عوض شدند. همه تلاش کردند اما خیلی مشکلات پیش آمد. با وجود این هواداران همیشه پشتمان بودند که تیم را نجات بدهیم. در نهایت آقای ویسی آمد و تیم را به لحاظ روحی و انگیزشی، بالا آورد. چون حاجی (ویسی) نسبت به تیم شناخت خوبی داشت تیم را در مسیر آسفالت آورد.
صنعتنفت کار را با رضا پرکاس شروع کرد اما با توجه به تجربه کم ایشان، شرایط خوب پیش نرفت. بعد از آن فیروز کریمی هدایت تیم را به عهده گرفت که گفته میشد ذهن ایشان بیشتر درگیر آکادمیاش در ترکیه بود. سپس نوبت به ادسون تاوارس برزیلی رسید. خیلیها انتظار داشتند تیم با تاوارس نتیجه بگیرد اما اینطور نشد. چرا؟
تاوارس مرد خیلی مهربانی بود که به خاطر این خصلتش نمیتوانست تیم را مدیریت کند. آنقدر مهربان بود که دوست نداشت دل کسی را بشکند. در آن زمان، تیم هم مشکلات مالی زیادی داشت که نتیجه نگرفتیم و تاوارس هم رفت تا آقای ویسی آمد. ویسی هم آمد با ما حساب و کتاب کرد که متوجه شدیم مسیر اشتباه است و هم به لحاظ فنی و هم روانشناسی خیلی روی تیم کار کرد که موفق هم شد.
یعنی زمانی که آقای ویسی آمد، مشکلات مالی حل شد که تیم نتیجه گرفت؟
نه، مشکلات مالی همچنان بود اما جوری روی تیم به لحاظ روحی و روانی و البته فنی کار کرد که دیگر دل به مسائل مالی نبستیم و همه چیز را کنار گذاشتیم تا به تیم برسیم. به ما گوشزد کرد که کجا هستیم. در صنعتنفت آبادان که تیم قدیمی و ریشهداری است و هواداران پرشور و خوبی دارد. در واقع ما را بیدار کرد که خدا را شکر نتیجهاش را گرفتیم.
ظاهراً برایتان یک لیگ ۸ هفتهای در نظر گرفت و گفت باید در این مسابقات قهرمان شویم...
یک لیگ ۹ تیمی که نام یک سری تیمها در آن نبود. روز دوم یا سوم بود که جدول را جلوی ما گذاشت و گفت ما در این لیگ بازی میکنیم و در آن تیمهایی مثل استقلال، سپاهان، تراکتور و... بود و ما باید در این لیگ حداقل سوم میشدیم. البته اگر چهارم هم میشدیم در جدول میماندیم. در پایان هم فکر میکنم در این جدول سوم شدیم.
در این ۸ هفته فقط یک باخت داشتید که آن هم مقابل سپاهان بود و نسبت به داوری اعتراض داشتید.
بله، توپ توی گل نبود اما داور گل حساب کرد وگرنه آن بازی هم مساوی تمام میشد.
اما در مقابل استقلال آنقدر خوب بازی کردید که باورکردنی نبود. یک تیم باانگیزه و شاداب که انگار مدعی قهرمانی است، نه کاندیدای سقوط...
در تیم ما، کلاً بازیکنان خیلی خوب و باتجربهای حضور داشتند که سابقه قهرمانی در لیگ برتر و حتی حضور در لیگ قهرمانان آسیا هم دارند. همانطور که قبلاً گفتم ویسی، بچهها را از خواب و فکرهای اشتباه بیدار و رفاقت را در تیم بیشتر کرد. خودش مثل پدر و برادر بزرگتر کنار تیم بود و حاضر بود ماشینش را برای بازیکنان بفروشد. یک روز آمد و گفت هر کسی پول نیاز دارد حاضر است ماشینش را بفروشد. حتی جان بچههایش را قسم خورد. فقط هم از تیم میخواست تلاش کنیم تا تیم بماند و سهمیه خوزستان حفظ شود.
شاید به خاطر همین بومی بودن هم توانست موفق باشد چون درک بالایی از شرایط صنعتنفت و مردم آبادان دارد.
بله، البته هر کسی هدایت این تیم را در آن شرایط قبول نمیکرد. ۸ هفته به پایان مسابقات مانده بود و ۸ امتیاز با تیم بالاتر فاصله داشت. برای همین کسی نمیآمد سرمربی تیم شود اما ویسی با روحیه و انگیزه بالا آمد و به لحاظ روحی روی تیم خیلی کار کرد.
بعد از اینکه تیم خوب نتیجه گرفت ظاهراً حمایتها هم بیشتر شد.
بله، حمایت شدیم. ویسی به ما گفت شما باید کاری کنید که همه بیایند سمت ما. هر چه نتیجه گرفتیم مسئولان بیشتری آمدند و حمایت کردند. قبلاً فقط خودمان بودیم، هیأت مدیره، مدیرعامل و هواداران اما بعد که امیدواریها بیشتر شد آقای زارع از منطقه آزاد آمدند و حمایت کردند. مادی هم کمک کرد و پاداش هم گذاشت. برای فصل بعد هم قولهایی دادند که رختکن و چمن را درست کنند. خدا را شکر ایشان جزو مسئولان خوشقول هستند.
قرار است فصل بعد هم در صنعتنفت بمانی؟
قرارداد ندارم و بازیکن آزاد هستم اما چه کسی دوست ندارد در آبادان بازی کند؟ بازیکنان بزرگ و حتی آنهایی که در استقلال و پرسپولیس هستند هم دلشان با صنعتنفت است و دوست دارند در آبادان بازی کنند. من هنوز وویس (صدا) آنها را دارم که به من میگفتند حیف است تیم بیفتد و تلاش کنید صنعتنفت در لیگ برتر بماند چون این تیم را همه دوست دارند.
جالب اینکه در بازی آخر هم به لحاظ جدولی شرایط به سود مس کرمان بود اما انگار چون دل همه با صنعتنفت بود و دوست داشتند این تیم بماند، ماندید.
در جلسه روز بازی آقای ویسی آمد و گفت بازی مس کرمان و سپاهان دیروز با نتیجه یک بر یک تمام شد. دیگر در مورد این بازی سؤال نکنید. الان همه چیز دست خودمان است و باید ۹۵ دقیقه بازی کنیم و ببریم. زندگی دست خودمان است. باید تمرکز داشته باشیم و باهوش عمل کنید. عجله هم نکنید. در پایان هم همان چیزی که آقای ویسی گفت در آمد. البته ما وقتی میدیدیم ورزشگاه رفت روی هوا، متوجه شدیم مس گل خورد اما هیچوقت هیچ بازیکنی نیامد کنار خط و بپرسد بازی مس و سپاهان چند چند است.
به نظر میرسید نبود طالب ریکانی استرس ایجاد کند اما ظاهراً باعث بالا رفتن انگیزه تیم شد.
بله، من خودم شخصاً وقتی طالب در بازی با ذوبآهن اخراج شد، به همه بازیکنان که ممیزاده، بیتسعید و فردین یوسفی هم شاهد هستند، گفتم ما الان ۲۰ نفر هستیم و باید به خاطر طالب بدویم و بازی را دربیاوریم. ۱۰ نفره پرس کردیم و موقعیتهای زیادی به دست آوردیم. حتی تک به تک هم شدیم اما موقعیتها خراب شد و کار به هفته آخر کشید. در حالی که میتوانستیم ببریم.
حضورش کنار تیم در سیرجان هم کمک زیادی به لحاظ روحی به تیم کرد.
دقیقاً. حضورش خیلی به تیم انگیزه میدهد. همه از ته قلب دوستش دارند. چون خیلی خاکی و بامعرفت است. برای همه تیم مرام و معرفت گذاشته. طالب به جز اینکه کاپیتان است، بزرگتر تیم هم هست.
هواداران هم بعد از آن اتفاق خیلی حمایتش کردند.
طالب به خاطر همین هواداران در آبادان مانده.
بحث استعفای دستهجمعی هیأت مدیره باشگاه صنعتنفت آبادان، آن هم در این موقعیت چطور است؟ به نظر شما درست است که همه اعضای هیأت مدیره باشگاه، بومی باشند؟
بحث بومی و غیربومی نیست. صنعتنفت هم ارث پدری کسی نیست و مال مردم آبادان است. چه بومی و چه غیربومی، هر کسی میآید باید از اول تکلیف را مشخص کند که تیم به این روز نیفتد. بودجه و امکانات باید از همان ابتدا مشخص باشد و هر چه که یک تیم لیگ برتری نیاز دارد، مهیا کنند تا مدیرعامل و سرمربی، بازیکنان مورد نیاز را بگیرند. الان بازیکن داریم که از شهرستان آمده و در خوابگاه زندگی میکند اما به او پول نمیدهند. این بازیکن با چه انگیزهای باید بازی کند؟ چه یک میلیون و چه صد میلیارد، بازیکن روی آن پول برنامهریزی میکند. پس نباید او را ناامید کرد. ما خانههایمان نزدیک است و نهایتاً پیش پدر و مادرهایمان میرویم اما آنها حتی پول پرواز نداشتند که بروند پیش خانوادههایشان. باید به این مسائل رسیدگی شود تا بازیکن دغدغه نداشته باشد و مربی هر وقت لازم بود گوش بازیکن را بکشد. نه اینکه بازیکن بگوید فکرم درگیر است.
و کار به اینجا نکشد که تا روز آخر استرس ماندن و نیفتادن داشته باشید...
8 سال است که شرایط به همین صورت پیش رفت. صنعتنفت باید برای قهرمانی و آسیا بجنگد، نه برای ماندن در لیگ برتر. با ۷۰ و ۱۰۰ میلیارد نمیشود. ما بازیکن خارجی داشتیم که به خاطر نبود پول رفت. بقیه هم تمرکز نداشتند. چرا باید کار به اینجا برسد.