صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و دویست و نود و نه - ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و دویست و نود و نه - ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۱۴

عادتی که ترک نشد که نشد که نشد...

 

ایمان گودرزی
روزنامه‌نگار ورزشی
از همان زمانی که شایعات آمدن ریکاردو ساپینتو برای هدایت استقلال به گوش می‌رسید بررسی و دیدن ویدیوهای او در تیم‌های سابقش یک چیز را به بیننده القا می‌کرد؛ این سرمربی اعصاب ندارد! با یک دو دو تا چهارتا و مقایسه لیگ‌هایی که قبلاً حضور داشته و لیگ ایران، خیلی راحت می‌شد حدس زد که برنامه در لیگ برتر نیز همین آش و همان کاسه است. مردی که به خبرنگاران در ابتدای فصل گل می‌داد خیلی سریع آتش نهفته درون خودش را در کنار زمین نشان داد و از هفته هفتم دردسرهای کنار زمین آبی‌ها و محرومیت‌های سرمربی آغاز شد. اگر بخواهیم تمام حواشی را بررسی کنیم، نیاز به چندین صفحه خالی در روزنامه داریم اما آخرین حاشیه مرد پرتغالی جنگ لفظی او با عبدالله ویسی سرمربی نفت آبادان بود. سرمربی استقلال در کنفرانس خبری در مورد عبدالله ویسی گفت: «خیلی او را خوب نمی‌شناسم و سوابق فوتبالی‌اش را نمی‌دانم. او باید اوراق هویتی‌اش را نشان دهد تا درباره من صحبت کند. من ایشان را نمی‌شناسم و برای احترام باید بگویم در جام جهانی بودم و در لیگ‌های معتبر بازی کرده‌ام. باید ایشان به من احترام بگذارد همان‌طوری که من احترام می‌گذارم. من اول بازی به سمت حریف رفتم و سلام دادیم.»
ویسی بلافاصله بعد از پایان مسابقه، در گفت‌وگویی تلویزیونی به شدت علیه رفتارهای ریکاردو ساپینتو موضع گرفت. جالب آنکه عبدالله ویسی از موضع خود کوتاه نیامد و بلافاصله در یک برنامه، اظهارات تندتری را علیه سرمربی استقلال مطرح کرد! عبدالله ویسی بعد از پایان مسابقه، درباره عملکرد تیمش گفت: «من ساپینتو را دوست دارم اما رفتار او خوب نیست. ما ایرانی هستیم و فرهنگ ۲۵۰۰ ساله داریم. اگر قرار باشد هر بازی بی‌احترامی کند، خاک بر سر ما. یکی باید جلوی او را بگیرد. سرپرست ما اشتباه کرد این همه راه آمد اما او هم باید جلوی خودش را بگیرد. اگر عبدالله ویسی اشتباه می‌کند ۵ ماه او را محروم می‌کنند اما مربی خارجی... چه کسی این چیزها را یاد او داده؟ هر چند که او را دوست دارم و برایش احترام قائلم. ساپینتو فکر کرده ما ایرانی‌ها هیچ چیز تا به حال ندیدیم. ما جام جهانی رفتیم، ما بازیکنان لژیونر زیادی داریم. ما قهرمانی داریم و در آسیا قهرمان شدیم. فکر می‌کند فوتبال بلد نیستیم و آمده به ما فوتبال یاد بدهد. ساپینتو اصلاً ادب و نزاکت ندارد. نوع رفتارش زشت است و در حد ایرانی‌ها نیست. اگر بخواهم به تو (ساپینتو) توهین کنم باید بگویم فرهنگ ما کجا و فرهنگ مملکت شما کجا؟! حقش نیست با من و مربیان امثال من اینجور صحبت کند. ما ایرانی هستیم و همه رزومه مرا می‌دانند. نیاز نیست به تو پاسپورت نشان بدهم. پاسپورتم را نشانش بدهید. من هم در تیم ملی بودم و نایب قهرمانی و قهرمانی آوردم. من تیم آسیایی بازی کردم. نباید هم رزومه مرا بدانند! من هم رزومه او را نمی‌دانم. اگر در خیابان او را می‌دیدم، فکر می‌کردم دیوانه است! اینطور واقعاً او را می‌بینم. حقش نیست با من اینطور صحبت کند. باشگاه ما باید این موضوع را دنبال کند. حق ندارد با من مربی اینطور صحبت کند. این توهین به مربیان ایرانی است. از کجا آمدی؟ اصلاً خودت کی هستی؟ چهار تا تماشاگر می‌گویند: ساپینتو، ‌ساپینتو، دیوانه شده‌ای! دیوانه بودی البته.» و در نهایت کار به شکایت و شکایت کشی از یکدیگر کشیده شد. همه در فوتبال ایران به این نتیجه رسیدند که ساپینتو تغییر نمی‌کند نه با محرومیت نه با جریمه و نه با هیچ چیز دیگر، پس شما با او کنار بیایید!

جستجو
آرشیو تاریخی