صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و دویست و نود و دو - ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و دویست و نود و دو - ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۱۴

از استادیوم‌های جام جهانی تا ورزشگاه‌های ایران

صد سال تنهایی

بازی در شهرستان‌های غیر از مرکز استان و مناطق کم برخوردار همیشه یک دردسر مضاعف به شمار می‌رود. شهرهایی که معمولاً ورزشگاه‌های آنها متعلق به سال‌های پیش از انقلاب است و قدمتی 5 دهه‌ای دارد و در طول این 5 دهه حتی یک بازسازی کوچک در حد تعویض شیرهای دستشویی هم در آنها انجام نشده. استادیوم‌هایی که در تمام این سال‌ها بدل به مخروبه شده‌اند که حتی برای برگزاری یک جلسه تمرینی نیز مناسب نیستند اما بی‌توجه به همه مصائب و مشکلات موجود در آنها فوتبال برگزار می‌شود و میزبان بازی‌های رسمی هستند. این اتفاق سال‌هاست در فوتبال ایران یک کلیشه دل آزار شده و از فرط تکرار دیگر کسی به آن توجهی ندارد. به نظر می‌رسد همه پذیرفته‌ایم که از این مصیبت گریزی نیست و باید فوتبال را در استادیوم‌های مخروبه، قدیمی و بدون امکانات تحمل کنیم. وقتی بزرگترین و مهمترین استادیوم ما این روزها در خطر تخریب قرار دارد و نزدیک به دو سوم سکوهای آن بلااستفاده‌اند و خطر ریزش آنها را تهدید می‌کند، دیگر نمی‌توان از یک شهر دور افتاده با جمعیت زیر یک میلیون انتظار دیگری داشت. ورزشگاهی که فوتبال دیدن در آن نیازمند تمهیدات خاص و تحمل مصائب ویژه است؛ از طی کردن مسافت طولانی تا حضور در استادیوم از ساعت‌ها قبل بدون هیچ امکانات رفاهی و آسایشی تا مصیبت استفاده از سرویس‌های بهداشتی شلوغ، کم، کثیف و معمولاً خراب. بنابراین وقتی شرایط آزادی به عنوان نگین و نماد ورزشگاه‌ها و ابنیه‌های ورزشی ایران اینگونه است، اینکه انتظار داشته باشیم در شهر کوچک و دور افتاده‌ای مثل جم یک استادیوم در خور داشته باشیم، عبث و البته مضحک است. ورزشگاه تختی جم دقیقاً همانی بود که انتظار می‌رفت؛ یک ورزشگاه مخروبه، بی‌قواره و زشت که زمین آن حتی برای برگزاری مسابقات اسبدوانی نیز مناسب نبود چه برسد به فوتبال. ورزشگاهی که بخش عمده‌ای از زمین آن خاکی بود که با تمهیدات ویژه آن را آماده‌سازی کرده بودند تا کچلی و خاک آن به چشم نیاید. زمینی که اساساً نمی‌شد در آن فوتبال بازی کرد اما در ایران در این زمین و بدتر از آن هم فوتبال بازی می‌کنند. برای ما که حماسه بازی استقلال و آنیانگ در جام باشگاه‌های آسیا در استخر آزادی در سال 81 را دیده‌ایم، بازی در ورزشگاه جم یک شوخی دم دستی است! بدیهی بود استقلال در این زمین با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شود و با توجه به تعدد مهره‌های فانتزی و تکنیکی و سبک فوتبال روی زمین زمینگیر شود. در حقیقت حریف اول استقلال در بازی یک چهارم نهایی حذفی زمین جم بود، نه پارس جنوبی جم.

دیدن تصاویر ورزشگاه تختی جم و زمین چمن که نه، شبه چمن آن برای ما که چند ماه پیش جام جهانی قطر را از نزدیک دیده‌ایم و آن را با تمام شکوه و جلال و جبروتش درک کرده‌ایم، یک حقارت تمام عیار است. تماشای استادیوم‌های به روز، مجهز، باکیفیت و زیبای قطر که دل از هر بیننده‌ای حتی اروپایی‌های خرده‌گیر و از خود راضی را می‌برد و هوش از سرها می‌پراند و قیاس آن با استادیوم‌های مخروبه، بدون امکانات و محقر ایران یک شوخی تلخ است که باید به حال آن گریست. 8 استادیوم یکی از یکی زیباتر و جذابتر و هر کدام با یک معماری خاص که در نوع خود یک شاهکار مهندسی به شمار می‌رفتند، قطر را به بهترین جام جهانی تاریخ بدل نمود. جامی که تماشای فوتبال روی چمن‌های مخملی و هموار آن حض وافری بود که هر بیننده‌ای را مفتون می‌کرد. استادیوم‌هایی که نمونه آن را حتی یکصد سال بعد در ایران نخواهیم دید و این یک افسوس و غبن بزرگ است؛ برای کشوری که وسعت آن به اندازه یکی از استان‌های کوچک ایران هم نیست اما مدیریت، عقلانیت و کفایت در نزد حکمرانانش به اندازه‌ای است که جام جهانی را بدل به یک ویترین برای ابراز وجود، شایستگی و پرآوازه کردن نام خود می‌کند؛ تفاوتی از زمین تا آسمان.

 

جستجو
آرشیو تاریخی