امید بستن به فرهنگ «من بمیرم، تو بمیری!»
وصال روحانی
روزنامه نگار
دوستان استقلالی امیدوارند بعد از پولی که از یک بانک کشور وام گرفتهاند و با مدیریت مقامهای ذیربط سیاسی و اقتصادی با هدف پرداخت قسمتی از طلب کلان آندرهآ استراماچونی به حساب وی، کنفدراسیون فوتبال آسیا از خطای آنها چشمپوشی کند و اجازه شرکت در لیگ قهرمانان آسیا را که از آنها بهخاطر نپرداختن طلب فوق در موعد مقرر سلب شده، به آنها ارزانی دارد. دوستان حتی از عبارت «از AFC خواهش میکنیم که ما را ببخشد(!) و دوباره به آسیا راه بدهد» سود جستهاند که از غریبترین اظهاراتی است که تابهحال در ورزش حرفهای منجمله رشته فوتبال در جایی گفته و شنیده شده است.
حتی اگر AFC اهل مماشات و معامله بود و با فدراسیون فوتبال ما و یا سران استقلال بر سر این موضوع سازش میکرد، بحث سایر تیمها و کشورهایی پیش میآمد که مثل آبیهای تهران در تسویه حساب با طلبکاران داخلی و خارجی خود تأخیر داشته و این کار را در موعد مقرر به انجام نرسانده و به تبع آن از صحنه جام نخست باشگاهی قاره کهن بیرون گذاشته شدهاند. آیا آنها در صورت کنار آمدن استقلال با کنفدراسیون قارهای و پذیرفته شدن این تیم به رغم اخراج اولیهاش به این نهاد اعتراض نمیکنند و خواهان برخورد توأم با بخشش AFC با خودشان نمیشوند؟ آیا در چنین شرایطی این کنفدراسیون اعتبار و مشروعیت خود را از دست نخواهد داد؟ به واقع اگر مسأله بخشش یک خطا در میان باشد و بخواهند مجازاتهای برخاسته از تأخیر در پرداخت دیون توسط باشگاههای بدهکار را نادیده بگیرند، موظفاند که تمامی تأخیرکنندگان را بپذیرند و نه فقط یکی از آنها را. این در حالی است که AFC در دو سه فصل اخیر به دفعات و هر سال حداقل پنج - شش باشگاه را که در تسویه حساب با طلبکاران خارجی خود مشکل و قصور داشتهاند، از صحنه مسابقات کنار گذاشته و با آنها برخوردی قاطع و قانونی داشته است. سازش و مماشاتی هم در کار نبوده و AFC دو سال پیش دو باشگاه عربستانی را که پولشان از پارو بالا میرود، اما در پرداخت بدهیهای خود و پاک کردن حسابیهای مالیشان مشکل و تأخیر داشتند، از صحنه لیگ آسیا کنار گذاشت و فرجه اعلام شده را تمدید نکرد و ارفاقی حتی یک دقیقهای را برای تأخیرکنندهها در پرداخت دیون خویش قایل نشد. حال چگونه است که استقلالیها میپندارند نزدیک به 25 روز پس از اتمام مهلت تسویه حساب با خارجیها (بخصوص سرمربی ایتالیایی سابقشان) AFC از این خطای آشکار مقرراتی درمیگذرد و آنها را میبخشد و استقلال را به صحنه فصل بعدی لیگ قهرمانان آسیا راه میدهد، موضوعی است که بیانکنندگان این مسأله و بویژه سران سهلانگار این باشگاه که در پی توجیه خطای بزرگ خویشاند باید پیرامون آن توضیح بدهند. توضیح آنها هرچه باشد، اصل خطای آنان را نقض نمیکند و این باور سست و سؤال کمدی را به ذهنها میآورد که؛ مگر فوتبال بینالمللی چه نمونه آسیایی آن و چه در سطح سایر قارهها با ملاحظات دوستانه و به قول معروف با «مشتیگری» و «من بمیرم، تو بمیری» حل و فصل و جاری و ساری میشود و اگر اینچنین است، چرا اصلاً زحمت وضع مقررات و تعیین مهلت برای بدهکاران را میگذارند؟ آیا در این سلسله قواعد و ملاحظات، روش «حالا کوتاه بیا» و «زیرسبیلی رد کن» و «هوای ما را داشته باش» هم موجود و مرعی و مورد استفاده است و اینگونه فرهنگها و کنشها را هم داریم؟!