چگونه دستیار سابق مورینیو با سپاهان در آستانه قهرمانی قرار گرفته؟
تدابیر مورایس برای یک موفقیت تاریخی
ژوزه مورایس دیروز دربی تهران را بدون استرس زیادی تماشا کرده است، چرا که میداند امروز با بردن ملوان صدر جدول را پس میگیرد. استقلال و پرسپولیس دیروز در حالی با هم روبهرو شدند که میدانستند بردن دربی هم ممکن است برای قهرمانی کافی نباشد و سرنوشت قهرمانی در دست سپاهان است. کافی است اصفهانیها چهار بازی باقیمانده را ببرند تا بدون توجه به نتیجه دربی و هر نمایشی از شاگردان ساپینتو و گلمحمدی در هفتههای آینده جام را بالای سر ببرند.
مأموریت سخت
حضور مورایس در فوتبال ایران پر سر و صدا بود. او تجربه دستیاری مورینیو و سابقه قهرمانی در لیگ کرهجنوبی و عربستان را دارد. قطعاً نمیتوان یک مربی با چنین کارنامهای را دستکم گرفت و از همان روزهای اول کارشناسان سپاهان را مدعی جدی قهرمانی میدانستند، بخصوص بعد از برد دو بر صفری که هفته اول مقابل استقلال در ورزشگاه آزادی به دست آورد.
با این حال هیچ فرش قرمزی برای قهرمانی سپاهان پهن نشده بود و آنها در حضور پرسپولیس و استقلال، مدعیان سنتی و قهرمان شش دوره اخیر لیگ کار سادهای نداشتند. باشگاه در شروع فصل تیم پرمهرهای بست و مورایس ابزار کافی برای انتخاب نقشههایش در اختیار داشت، ولی این همیشه تضمین قهرمانی نیست. سپاهان در سالهای گذشته هم تیمهای خیلی خوبی داشته، ولی با مربیانی مثل قلعهنویی و نویدکیا نتوانسته به قهرمانی برسد تا انتظار هوادارانش برای دیدن جام در ورزشگاه نقش جهان هشت ساله شود.
دست پر مورایس
هر چند سپاهان شروع خوبی داشت و در هفتههای اول در صدر نشست، ولی این برتری را بعد از شکست خانگی هفته چهارم مقابل فولاد و دو تساوی بعدی مقابل ذوبآهن و آلومینیوم اراک از دست داد. مورایس نیاز به زمان بیشتری داشت تا بتواند ترکیب دلخواهش را پیدا کند و تیمش در دفاع و حمله به تعادل برسد. اوضاع در آن روزها چندان خوب پیش نمیرفت، بخصوص اینکه سپاهان مشکل گلزنی داشت و شهریار مغانلو نمیتوانست راه دروازه حریفان را پیدا کند. سپاهان نیمفصل اول را در فاصله پنج امتیازی با پرسپولیس صدرنشین و بعد از گلگهر در رده سوم به پایان برد.
نیمفصل دوم طوفانی
حرکت جدی سپاهان برای قهرمانی از نیمفصل دوم شروع شد. آنها 9 بازی از 11 بازیشان را بردهاند و 28 امتیاز گرفتهاند که از مجموع امتیازات 15 بازی نیمفصل اول یک امتیاز بیشتر است. سپاهان در نیمفصل دوم تیم متفاوتی بوده و مورایس توانسته کیفیت تیمش را ارتقا بدهد. بعد از آزمون و خطاهای خط دفاع در نیمفصل اول، مربی پرتغالی تصمیم گرفت زوج محمد دانشگر – نلسون جونیور را انتخاب کند و آنها جواب این اعتماد را دادند. با وجود حضور رضاییان و زکیپور در حملات، این دو مدافع با هماهنگی بالا بخوبی قلب دفاع را پوشش دادند.
انتقال نورافکن از دفاع چپ به وسط زمین بعد جدیدی به خط میانی سپاهان داد؛ بازیکنی که در چند بازی مثل استقلال و مس رفسنجان با شوتهای ناگهانیاش گره بازی را باز کرد. او در کنار بازیکنانی مثل محمد کریمی، مسعود ریگی و جلال علیمحمدی خط میانی پرتحرک و باهوشی ساختهاند که به کمتر تیمی باج داده. مغانلو هم کمی پیش از آغاز نیمفصل دوم به مهاجمی تبدیل شد که انتظارش میرفت. او تا هفته سیزدهم فقط دو گل زده بود، ولی در سیزده بازی بعدی توانسته 7 گل بزند و یکی از مدعیان آقای گلی است.
شکست رقیبان
اگر سپاهان در پایان فصل با استقلال یا پرسپولیس همامتیاز شود، بهدلیل برتری در بازیهای مستقیم خیالش برای قهرمانی راحت خواهد بود. یکی از دلایلی که سپاهان توانست عقبماندگی نیمفصل اول را جبران کند، برتری در برابر همین رقیبان بوده. آنها در شروع نیمفصل دوم استقلال را دو بر یک بردند و در بازی حساس هفته بیست و سوم پرسپولیس را در ورزشگاه آزادی با یک گل شکست دادند. سپاهان در نیمفصل دوم موفق شده گلگهر و مس رفسنجان، دو تیم بالای جدولی را هم ببرد و فقط یک شکست مقابل تراکتور داشته. البته مورایس در نیمفصل اول هم مقابل دو حریف مستقیمش بازنده نبود؛ استقلال را برد و با پرسپولیس مساوی کرد. البته در مسیر قهرمانی شانس و اتفاقات همیشه سهم دارند و سپاهان هم تا اینجا از آن بیبهره نبوده. بارزترین آن در بازی برگشت مقابل استقلال اتفاق افتاد و اشتباه عجیب رضایی، دروازهبان دوم آبیها روی گل اول و خطای پنالتی ناشیانه یزدانی روی گل دوم تأثیر زیادی روی برد سپاهان داشت.
مورایس حالا تنها چهار بازی نسبتاً آسان تا یک موفقیت تاریخی فاصله دارد و میتواند قهرمانی در سومین لیگ آسیایی را هم تجربه کند؛ ششمین قهرمانی سپاهان در لیگ برتر بعد از هشت سال انتظار.