قلعهنویی- تیم ملی؛ آرامش قبل از طوفان
فعلاً همه خانواده فوتبال با سرمربی جدید تیم ملی همراه است ولی او باید منتظر روزهای سختی باشد
اوضاع این روزها برای امیر قلعهنویی در تیم ملی گل و بلبل است. او کارش را تازه شروع کرده و هنوز هیچ موج مخالفتی علیه او دیده نمیشود. مساوی با روسیه و برد کنیا هم کمک کرد که فعلاً خبری از هیچ انتقادی نباشد. رابطه سرمربی جدید تیم ملی با فدراسیون خوب است و هیچ اختلاف نظری دیده نمیشود. رسانهها هم با او همراه هستند، چرا که هنوز اتفاق مهمی نیفتاده که عامل اختلاف باشد.
حمایت مربیان ایرانی
مهمتر از همه او میتواند روی حمایت جامعه مربیان حساب کند. حضور طولانی مربیان خارجی جبهه متحدی را علیه آنها بوجود آورده و فعلاً مربیان ایرانی قلعهنویی را به چشم نماینده خودشان میبینند. حضور طولانی کیروش و غرورش عاملی شد تا مربیان ایرانی از او فاصله بگیرند. ویلموتس قرار بود به فراموشی اتفاقات دوران مربی پرتغالی کمک کند، ولی با وجود دستمزد بالایش دستاوردی جز ناکامی نداشت. نیمکت تیم ملی بعد از مربی بلژیکی ناگهان به اسکوچیچ رسید؛ کسی که حتی تجربه نشستن روی نیمکتهای بزرگ لیگ برتر را هم نداشت. در آستانه جام جهانی 2022 هم کیروش دوباره به تیم ملی برگشت، ولی ناکامی در قطر منتقدان او را در موقعیت برتر قرار داد.
بعد از این دوره ده ساله، فدراسیون دوباره سراغ یک سرمربی ایرانی رفته و همتایان قلعهنویی پشتیبانی از او را در ادامه حمایت از مربی ایرانی میبینند. آنها او را نماینده خودشان در تیم ملی میدانند و ترجیح میدهند اگر در گذشته اختلافاتی هم بوده کنار بگذارند. موفقیت قلعهنویی میتواند به معنی تقویت جایگاه مربیان ایرانی باشد و برای همه آنها موقعیت بهتری بسازد. بعد از دو بازی دوستانه فروردین ماه هم نمایش تیم ملی با تأیید اکثر مربیان لیگ برتر همراه شد و از نگاه آنها تیم ملی در ریل درستی قرار گرفته و به پیش میرود.
حضور پررنگ در مسابقات لیگ
ویلموتس برای شروع کارش در تیم ملی کلیدواژه «فوتبال هجومی» را انتخاب کرده بود. این اصطلاحی بود که مخالفان کیروش برای حمله به این مربی انتخاب کرده بودند و فدراسیون فوتبال و برنامههای تلویزیونی هم با آن همراه شدند، ولی مربی بلژیکی خیلی زود به بنبست رسید و این پروژه شکست خورد. قلعهنویی هم در شروع کارش روی فوتبال هجومی تأکید زیادی دارد. او چه قبل از بازیهای دوستانه چه بعد از آن روی تغییر سبک تیم ملی اصرار داشت.
نکته دومی که قلعهنویی تأکید زیادی روی آن دارد «توجه به لیگ برتر» است. او چه در انتخاب فهرستش روی این موضوع اصرار داشت چه در هفتههای گذشته روی آن مانور زیادی داده است. قلعهنویی هر هفته برای تماشای بازیهای لیگ برتر به ورزشگاهها میرود و از آن به عنوان یک مزیت نام میبرد. او حتی بعد از بازی استقلال – هوادار مدعی شد که پرگل شدن مسابقات لیگ ممکن است به خاطر توجه او به این مسابقات و دعوت از بازیکنان لیگ برتری بوده باشد.
این در حالی است که مربیان قبلی تیم ملی یعنی کیروش و اسکوچیچ هم لیگ برتر را زیر نظر داشتند. کیروش تمام مسابقات لیگ را بررسی میکرد و در اردوهای اولیه تقریباً تمام بازیکنان مستعد را دعوت کرد تا در نهایت تیمش را دستچین کند. اسکوچیچ هم بازیکنان مختلفی را محک زد و بازیکنانی مثل سرلک، مهدیپور، حسینزاده و قایدی در دوره او ملیپوش شدند.
بازیهای آسان
قلعهنویی کارش در تیم ملی را با دو بازی نسبتاً آسان شروع کرد و با یک برد و مساوی توانست موقعیتش را تا حد زیادی مستحکم کند. تیم ملی در خرداد ماه قرار است در تورنمنت کافا شرکت کند که به جز ازبکستان و روسیه تیم قدری در آنجا حاضر نیست و نتایج خوب قلعهنویی احتمالاً ادامه خواهد داشت.
حالا خبر میرسد که تیم ملی در مهر ماه هم به تورنمنت چهارجانبه اردن خواهد رفت تا با حریفان آسیایی رقابت کند. اردن، قطر و عراق همگی در فوتبال آسیا جایگاه پایینتری از ایران دارند و قلعهنویی با انبوه لژیونرهایش نباید کار سختی مقابل آنها داشته باشد.
تمام این اتفاقات کمک میکند که ماه عسل این مربی در تیم ملی طولانیتر شود. او فعلاً نه منتقدی دارد نه بازیهای سختی که تیمش را به چالش بکشد. با این حال این زنگ خطری برای تیم ملی است که بدون محک جدی باید زمستان امسال در جام ملتهای آسیا رقابت کند. هیچکدام از این حریفان نمیتوانند به قلعهنویی برای شناختن نقاط ضعف تیم ملی کمک کنند. شاید ارائه فوتبال هجومی در بازیهای دوستانه برابر تاجیکستان و اردن کار سختی نباشد، ولی آیا او میتواند در یک چهارم نهایی جام ملتها مقابل تیمهایی مثل ژاپن یا کره جنوبی هم با همین ترکیب و سبک بازی کند یا ناگهان بازیکنان در موقعیتی قرار میگیرند که قبلاً آن را تجربه نکردهاند؟
قلعهنویی روی حمایت مربیان لیگ برتری و رسانهها هم حساب زیادی باز کرده، ولی سابقه نشان میدهد که با اولین بازی ضعیف این وضعیت تغییر میکند و در آن شرایط کمتر کسی حاضر است که اعتبارش را پای رفاقت بگذارد و واقعیتها را نادیده بگیرد. خوشخوشان این روزهای تیم ملی بیشتر شبیه آرامش قبل از طوفان است و قلعهنویی باید بیشتر از دیگران نگران باشد. او یک بار تجربه کرده که چطور بعد از حذف در جام ملتها اوضاع ناگهان تغییر میکند و معادلات به هم میریزد.