وضعیت رقتانگیز نمایندگان شمال ایران در لیگ برتر
شمالم تا جنوبم باخت...!
آیسان سعیدی
روزنامه نگار
11 هفته بدون برد. 100 روز بدون یک پیروزی. این کارنامه حیرتانگیز و سراسر ناکام نساجی در فصل جاری است. تیمی که در هفته بیست و پنجم برابر فولاد ورشکسته این فصل هم تن به شکست داد تا نوار ناکامیهایش کماکان ادامه داشته باشد. عجیب اینکه آنها با این کارنامه به غایت ناکام هنوز هم از حاشیه امنیت برخوردارند و تقریباً مطمئن هستند که به دسته پایینتر سقوط نمیکنند چرا که در فصل جاری دو تیم نفتی خیال بقیه را راحت کرده و از مدتها پیش سهمیه سقوط را برای خود برداشتهاند! نساجی این هفته هم باخت اما با 24 امتیاز کماکان روی پله یازدهم جا خوش کرده. اگرچه میتواند از این هم پایینتر برود اما مهم این است که آنها با این کارنامه رقتانگیز باز هم با خیالت آسوده و بدون تفاوت لیگ را دنبال میکنند. گویی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و شکست پشت شکست اصلاً اهمیتی ندارد. اینکه با این کارنامه بد و ناامیدکننده نساجی کماکان از حاشیه امنیت در لیگ برتر ایران برخوردار است، به کیفیت پایین و بیمایه لیگ بازمیگردد. در لیگی که تیمی با رکورد 17 تساوی در نیمه بالایی جدول قرار میگیرد و حتی به عنوان یکی از موفقترین تیمهای شهرستانی فصل گذشته قلمداد میشود، تعجبی نیست که نساجی با 11 هفته بدون برد کماکان حاشیه امنیت داشته و تقریباً مطمئن باشد که به دسته پایینتر سقوط نمیکند. در این سقوط بحثبرانگیز اما باید نقش سرمربی تیم شهر خسته را از یاد نبرد. مردی که متهم اول و اصلی این سقوط تمام عیار است و در این کارنامه زشت سهم او از همه بیشتر است. مردی که با ادعاها و آرزوهای بسیار پا به قائمشهر گذاشت اما مرور آنچه در نساجی رقم زده، نشان میدهد که همه آن ادعاها و جملات قشنگ تنها روی کاغذ اعتبار دارند و در عمل چیزی نیستند. مردی که او را مغز متفکر پرسپولیس و همه کاره یحیی گلمحمدی میدانستند و مدعی بودند که نقش او در موفقیتهای پرسپولیس در سالهای اخیر از همه حتی سرمربی بیشتر است. مردی که خود را با لوران بلان مقایسه میکرد و مدعی بود سرمربی نامدار و شهیر فرانسوی او را تمجید کرده اما تمامی این ادعاهای دهان پرکن و پرطمطراق در فصل جاری رنگ باختند تا ثابت شود آقای تازه سرمربی شده، در عمل چیزی در چنته ندارد و هرگز نمیتواند یک سرمربی باشد. شاید اگر حمید مطهری به اندازهای که برای کنفرانسهای مطبوعاتی و جملات فیلسوف مأبانه و فلسفی وقت میگذارد، برای مربیگری وقت میگذاشت، وضعیت نساجی امروز این نبود! هیأت مدیره نساجی بعد از 11 هفته ناکامی تازه به نتیجه رسیده که در قبال این سریال تلخ باید واکنش نشان بدهد. واکنشی که اگر زودتر اتفاق میافتاد، شاید نساجی امروز شرایط بهتری داشت.
ملوان در بازگشت دوبارهاش به لیگ برتر هیچ نشانی از آن قوی قدرتمند و بلندپرواز قدیمی ندارد. چند سال دوری از سطح اول فوتبال ایران و لیگ برتر سبب شده تا آنها با لیگ برتر و مختصات آن کاملاً غریبه باشند. در حقیقت تنظیمات آنها روی لیگ یک باقی مانده و هنوز به لیگ برتر آپدیت نشده! تیمی که هنوز لیگ یکی فکر میکند و این تفکر در همه جزئیات این باشگاه از سبک بازی کردن، مناسبات مدیریتی و حتی تیم بستن و بازیکنان نیز هویداست. آنها در مجموع دو بازی در تهران برابر غولهای سرخابی سرجمع 7 گل خوردند و یک بازنده محض بودند. نتیجهای که بعید به نظر میرسد حتی یک تیم لیگ یکی هم برابر پرسپولیس و استقلال ثبت کند. گلباران شدن آنها مقابل سرخابیهای پایتخت برای تیمی که روزگاری مدعی قهرمانی در لیگ بوده و همیشه لقمهای گلوگیر برای غولهای تهرانی محسوب میشده، به هیچوجه نتیجه قابل قبولی نیست و یک سقوط محسوب میشود. آنها روزگاری در همین ورزشگاه آزادی برابر پرسپولیس و استقلال دست پر از زمین خارج میشدند اما حالا حکم زنگ تفریحی را پیدا کردهاند که یک شب باشکوه با منوی کباب قو برای سرخابیها را رقم میزند! ملوان از ابتدای فصل جاری و از همان هفته نخست در انتهای جدول روزگار را سپری کرده اما این تیم همانند سایر پاییننشینان جدول خوششانس است که نفتیها تکلیف را در فصل جاری یکسره کرده و بلیت سقوط به لیگ یک را از مدتها پیش برای خود رزرو کردهاند. با وجود این شرایط ملون در فصل جاری هرگز در خور نام و اعتبار این تیم و گذشته باشکوهش نیست. این تلخی زمانی بیشتر میشود که روی نیمکت این تیم یکی از بزرگترین بازیکنان دهه گذشته باشگاه حضور دارد و نتایج ناامیدکننده ملوان اعتبار شخصی او را هم زیر سؤال میبرد. ملوان باید برای فصل بعد از فرمت لیگ یکی خارج شود در غیر این صورت نقش نفتیهای فصل جاری را در فصل آینده بر عهده خواهد گرفت.