آیا این «دستیاران» در سطح تیم ملی هستند؟
وصال روحانی
روزنامه نگار
یک سؤال مهم مرتبط با تیم ملی فوتبال ایران این است که آیا دستیاران ارشد امیر قلعهنویی در اندازههای حضور در این تیم هستند؟
البته در هر کشوری رسم وعرف بر این منوال است که سرمربی منتخب حق گزینش دستیارانش را داشته باشد و فدراسیون هم به احترام سرمربی تازهوارد معمولاً بر انتخابهای او مهر تأیید میزند و سدی مقابل آن ایجاد نمیکند اما آیا نظایر سعید الهویی و آندرانیک تیموریان در حد حضور در کادر فنی تیم ملی ایران هستند؟
الهویی با دستیاری قلعهنویی در تیم گلگهر طی سه سال حضور این مربی در سیرجان شناسایی شد اما پیشینه دیگری از وی که قابل ذکر باشد و برای او یک امتیاز باشد، در دست نیست و اصولاً کار مهمی در فوتبال ما نکرده و ارتقای یکباره چنین مربیای از سطح یک دستیار در یک تیم بدون جام و افتخار به پست دستیاری ارشد تیم ملی بهجای اینکه بر اعتبار تیم ملی بیفزاید، از این اعتبار کم میکند. آندرانیک تیموریان البته یکی از بهترین هافبک وسطهای دفاعی فوتبال ایران در دو دهه اخیر بوده و افتخاراتش مایه سرور است اما او پیش از این هرگز و حتی به مدت یک دقیقه بهطور رسمی در هیچ تیمی مربیگری نکرده و در کادر فنی هیچ تیم و باشگاهی حضور نداشته است. شاید عنوان شود که فرانس بکن باوئر هم که در اواسط سال 1984 بهطور ضربتی و یکباره به عنوان سرمربی تیم ملی آلمان انتخاب شد، هیچ پیشینهای در حرفه مربیگری نداشت اما قیصر فوتبال آلمان و شاهزاده فوتبال جهان کجا و تیموریان که در قیاس با وی یک بازیکن معمولی و نازل به حساب میآید، کجا؟ این را نیز بیفزاییم که ژرمنها با رهبری قیصر نایبقهرمان جام جهانی 1986 و فاتح جام جهانی 1990 شدند. ملاحظات و اندازهگذاریهای فوق درمورد سایر دستیاران منتخب قلعهنویی هم کم و بیش صدق میکند و اینک مجموعهای تحت عنوان دستیاران ژنرال در کادر فنی تیم ملی حضور دارند که در اندازههای فنی این پست نیستند و رزومه قابل اتکایی ندارند. یادمان باشد که ما نه درباره یک تیم معمولی بلکه تیم ملی صحبت میکنیم که مهمترین و بالاترین تیم در هر کشوری به حساب میآید و مربیان و دستیارانش باید در بالاترین سطح لااقل در مقیاسهای همان کشور باشند و با همه احترامی که برای افراد برگزیده توسط قلعهنویی قایل هستیم، باید متذکر شویم که دستیاران و «کمک»های منتخب او در چنین سطحی قرار ندارند.
در همان تیم ملی آلمان که وصف بکن باوئر را در آن آوردیم، طی 70 سال اخیر ارشدترین و قویترین دستیاران ممکن کمک حال سرمربیان وقت بودند؛ دستیار اول سپ هربرگر در دو دهه 1950 و 1960 هلموت شون بود که بعد از گرفتن جای هربرگر، مدال نقره جهانی 1966، مدال برنز جام 1970 و مدال طلایی جام جهانی 1974 را نصیب ژرمنها کرد، دستیار اول بکن باوئر، برتی فوگتس مشهور بود که جام ملتهای اروپای 1996 را بالای دستهایش گرفت، دستیار ارشد یورگن کلینزمن که در سالهای 2004 تا 2006 سکاندار ژرمنها شد، یواخیم لو بود که بعد از گرفتن جای کلینزمن نایب قهرمانی یورو 2008 و عنوان قهرمانی جام جهانی 2014 را بهدست آورد و دستیار ارشد «لو» هانسی فلیک بود که بایرن مونیخ را سه سال پیش صاحب شش جام قهرمانی بزرگ در یک بازه زمانی 12 ماهه کرد و هم اینک نیز سرمربی تیم ملی آلمان است. آیا دستیاران ارشد و اصلی قلعهنویی چنین تواناییها و رزومهای دارند؟