درخواستی غیرعقلایی از مربیان تیم ملی
وصال روحانی
روزنامه نگار
جامعه فوتبال و ظاهراً مردم از امیر قلعهنویی انتظار دارند که تیم ملی پیر شده ایران را جوان و خونی تازه را به آن تزریق کند اما در اوایل بهار 1402 باید پرسید که آیا این توقع منطقی و عادلانهای از سرمربی جدید تیم ملی و دستیاران او در کادر فنی است. تا شروع دور نهایی جام ملتهای آسیای 2023 در خاک قطر کمتر از 8 ماه دیگر وقت باقی است و اگر قلعهنویی یک تیم بشدت جوان شده را به دوحه ببرد و آنجا ناکام و حذف شود، آیا همانهایی که اکنون وی را به جوانگرایی بشدت تشویق میکنند، به منتقدان بزرگ وی تبدیل نخواهند شد و نخواهند گفت که؛ «الان چه وقت جوانگرایی بود؟» ژنرال حتی اگر تلفیقی حدوداً 50-50 از مسنها و جوانان را به جام ملتها ببرد و آنجا نتیجه نگیرد، فدراسیون چارهای جز برخورد با وی نخواهد داشت.اگر آنها اصلاً از گروه خود بالا نیایند یا در شروع مرحله حذفی از صحنه خارج شوند و فقط تا یکچهارم نهایی پیش بروند، بعید است فدراسیون به او رحم کند و برکناری وی در چنان حالتی بجز در جمع طرفداران ویژه قلعهنویی در نزد سایر اقشار با چندان مخالفتی هم مواجه نخواهد شد. اگر تیم ملی با هدایت ژنرال تا نیمه نهایی و فینال پیش برود، قضیه فرق خواهد کرد و سران فدراسیون احتمالاً او را تا پایان دور مقدماتی جام جهانی 2026 و در صورت صعود به مرحله نهایی آن تا خاتمه این مرحله ابقا خواهند کرد. لزوم جوانگرایی در تیم ملی پاییز گذشته در جریان جام جهانی بیست و دوم احساس شد. موقعی که کارلوس کیروش سرمربی وقت تیم ملی یک تیم واقعاً پیر (به لحاظ ورزشی) را که معدل سنی آن 5/29 سال بود، به قطر برد و آنجا به نتایج افتضاحی رسید که فدراسیون هر چه کوشید آن را توجیه و لاپوشانی کند، طبعاً نتوانست و فقط خودش را بیشتر زیر سؤال برد.درخواست از قلعهنویی برای جوان کردن محسوس و حداقل 50 درصدی تیم ملی و بردن ترکیبی برابر از مسنها و جوانان به جام ملتها به سبب کمبود وقت ریسک بالایی است که احتمال دارد به شکستهای بزرگ و تازهای منجر شود و موجب برکناری مجدد این مربی به سبب نداشتن برنامهای کارساز در زمینه جوانگرایی شود و واقعه عزل او را پس از اتمام جام ملتهای آسیای 2007 در اندونزی البته به دلایل و روندی متفاوت موجب شود. شاید عقلاییترین راه پیش رو، انجام یک جوانگرایی حداکثر 20 درصدی در ترکیب تیم ملی و سپردن اکثر پستهای ثابت به همان مردان نامآشنا و باتجربهای باشد. لزوم انجام این کار زمانی بیشتر میشود که به یاد آوریم رقبای بزرگ «همقارهای» ما برخلاف ایران چه حضورهای موفقی در جام جهانی 2022 داشتند و سه تای آنها از گروه خود بالا آمدند و بزرگان درجه اول اروپا و امریکای جنوبی را مقهور کردند و با اینکه آنها هم پس از اتمام جام جهانی جوانگرایی کردهاند اما چون ذاتاً و براساس تاکتیکهای روز از ما تیمهای بهتری هستند و بازیهای گروهی برتری دارند، طرف شدن با آنها در جام ملتها بسیار سخت و جانکاه خواهد بود. جوانگرایی گستردهتر در تیم ملی و 50 درصدی و حتی 70 تا 80 درصدی را میتوان به بعد از اتمام جام ملتها واگذار کرد زیرا مربیان تیم ملی هر کس که باشد دو تا سه سال وقت دارند که جوانان دعوت شده به اردوهای ملی را کارآزموده و باتجربه سازند و در دور مقدماتی جام جهانی 2026 ترکیبی را به زمین بفرستند که پیرترین هیأت اعزامی به جام جهانی بیست و سوم نباشد.