دو بازی تدارکاتی با کمترین بهرهها
وصال روحانی
روزنامه نگار
دو بازی تدارکاتی اوایل فروردین تیم ملی فوتبال در تهران با کمترین بهرهها برای ما همراه شد و بهواقع این دو حریف ما بودند که سود بیشتری از این مسابقهها بردند. اولاً هر دو حریف با سلایقهای بد و بر اساس کم اطلاعی انتخابکنندگان برای ما گزینش شده بودند. روسیه شاید به چشم عدهای نام بزرگی بیاید اما فوتبال این کشور 15 سالی است که رو به نزول دائمی دارد و حتی در سال 2018 که میزان جام جهانی در خاک خودش بود، راه به جایی نبرد و اسباب شرمندگی مردم کشورش شد. نزول فوتبال روسیه در 13 ماه اخیر چند برابر شده زیرا پس از حمله ارتش این کشور به خاک اوکراین روسها از تمام مسابقات رسمی این رشته توسط فیفا حذف و اخراج شدهاند و بنابراین بیش از یک سال است که حتی یک مسابقه رسمی را تجربه نکردهاند و پشتشان نه «باد» بلکه «توفان» خورده است و بر اثر دوری و تفرق حاصله بین نفرات تیم، بسیار ناهماهنگ و کماثر بازی میکنند و طبعاً یک سنگ محک مناسب است که باید تأکید مجدد کرد که بهرههای اصلی دیدار 3 فروردین ماه با روسیه نه به ما بلکه به روسیه رسید که توانست پس از ماهها فترت و بازی نکردن و اردو نداشتن دوباره گرد هم آید و ببیند کجا ایستاده است.
نکته دوم این است که اگر هم بر این باور باشیم که ما نیز در شروع دوره کار مربیان جدید تیم ملی از این دو دیدار بهرههایی بردیم و طی این مسابقات امیر قلعهنویی و شاگردانش با یکدیگر بیشتر خو گرفتند، اما باید متذکر شد که نه کیفیت بازی ما در اکثر دقایق این دو دیدار چنگی به دل زد و نه نفرات تیم ما که اکثرشان حدود 10 سال است در سطح ملی کنار یکدیگر تمرین و بازی میکنند به گونهای عمل کردند که این آشنایی کاملاً حس شود و برعکس در برخی صحنهها لو دادن توپها به شکل و حدی بود که انگار این بازیکنان برای اولینبار است کنار یکدیگر چیده شدهاند. نتایج حاصله هم بسیار ضعیف بود، تساوی 1-1 با روسیهای که وصفش آمد و سردرگمی و عدم صلابت از بسیاری از حرکتش میبارد، نه اسباب افتخار بلکه مطرح کننده این سؤال بود که اگر ما نتوانیم بدترین روسیه دو دهه اخیر را در تهران ببریم، پس کی و کجا میخواهیم این حریف را شکست بدهیم؟ فراموش نکنیم که حدود 15 سال پیش یک روسیه بسیار قویتر از امروز را در تک مسابقه دوستانهای که تیم ملی زیر نظر علیرضا منصوریان سرمربی موقتی این تیم در زمینی بیطرف انجام داد، با نتیجه 0-1 شکست دادیم و در نتیجه تساوی ما با آنها در تهران نه برد و نه حتی تساوی بلکه یک پیروزی برای روسهای ناآماده بوده است. برد 1-2 مقابل کنیا هم به گونهای یک باخت برای ما بود زیرا حریف نه تنها از این بازی کردن در زمین ما نهراسید، بلکه گل اول مسابقه را زد و 0-1 پیش افتاد و به رغم خوردن دو گل تا آخرین دقیقه پا به پای ما پیش آمد و هماوردی کرد و این ترس و سؤال را به ذهن آورده که اگر این بازی در خاک کنیا انجام میپذیرفت، نتیجه چند - چند میشد، به واقع «فیفادی»های فروردینماه به گونهای از مشت ما پرید و امیدواریم فدراسیون خوشخیال و سهلانگار فوتبال ما برای فیفادیهای بعدی فکرهای بهتری بکند، هرچند از این فدراسیون نباید امیدی بیشتر از این داشت.