آخرین و خوشخیالترین مربی «آبادان»
وصال روحانی
روزنامه نگار
عصر امروز (دوشنبه 22 اسفند) در آخرین بازی از هفته بیست و سوم لیگ برتر فوتبال کشور صنعت نفت آبادان میزبان ملوان انزلی است و این نخستین مسابقهای خواهد بود که طلاییپوشان آبادان با رهبری سرمربی جدیدشان عبدالله ویسی تجربه میکنند.
ویسی چهارمین سرمربی صنعت نفت در فصلی سرشار از ناکامی به حساب میآید. ابتدا رضا پرکاس ناپخته، سپس فیروز کریمی بازیگوش و آن گاه ادسون تاوارس نامسلط زمامدار نفت آبادان شدند و چون هر سه نفر ناکام و برکنار شدند، ویسی آمد تا در هشت هفته پایانی لیگ بیست و دوم نفت را نجات بدهد و در لیگ برتر ماندنی کند و دقیقاً به همین خاطر است که باید او را احتمالاً آخرین و یقیناً خوشخیالترین سرمربی صنعت نفت در لیگ بیست و دوم تلقی کرد. لیگی که تمامی نشانهها و موارد و حقایق آن دلالت بر این دارد که ویسی هم در کارش موفق نخواهد بود و به احتمال قوی همراه با شاگردان جدیدش به یک دسته پایینتر سقوط خواهد کرد.
حتی شرایط جدول ردهبندی هم این «احتمال قوی» و این «رویداد پر امکان» را به هر مربیای که گذارش به آبادان بیفتد و به هر ناظر و فرد مطلعی گوشزد میکند.
نفت آبادان دست در دست همتای مسجدسلیمانیاش یکی از دو تیم قعرنشین جدول است و با اینکه هنوز امکان دارد با فتح حداقل 5 بازی از 8 مسابقه پیش روی خود در لیگ ماندنی شود اما مگر تیمهای بالادستی که بین 7 تا 11 امتیاز از دو تیم نفتی پیش هستند، بیکار خواهند نشست و در دیدارهای بعدیشان هیچ امتیازی نخواهند گرفت؟ ویسی پس از به قهرمانی رساندن استقلال خوزستان در لیگ پانزدهم پیشینه روشنی در هیچ یک از تیمهای پرتعداد بعدیاش بر جای ننهاده و ناکامی پشت ناکامی به ثبت رسانده و تیمهایی همچون سپاهان و پیکان را زمین زده و از رویکرد به خودش بشدت پشیمان ساخته است.
او در دو مقطع بعدی حضورش در استقلال خوزستان هم جز بذر ناکامی چیزی نکاشته و به قدری ناموفق بوده که چند بار به پیشنهادات تیمهای نه چندان توانای «لیگ یکی» هم پاسخ مثبت داده تا بیکار نماند و درآمدی داشته باشد. رویکرد نفت آبادان به مربیای که رزومه هفت سال اخیرش سرشار از تلخی است، بیش از هر چیزی استیصال سران این باشگاه و ندانمکاری مسئولان امر را نشان میدهد. مواردی که سبب شده کمبود شدید بودجه و نداشتن روحیه و دلخوشی و تعاون موجب ناامیدی بازیکنان و به تبع آن نزول فنی شدید آنها شود و این تیم را به وضعیت اسفبار فعلیاش دربیاورد. شرایطی که در آن امید بستن واقعی به نجات، عین خوشخیالی و نماد بزرگ آن شخص «ویسی» است.