آنهایی که خودشان هم فکر نمیکردند سرمربی تیم ملی شوند!
نیمکـــت جادویـــی
مرتضی طیاری
خبر نگار
داستان انتخاب سرمربی تیم ملی همچنان به قوت خود باقی است. ما طی کمتر از سه هفته آینده باید دو دیدار تدارکاتی برگزار کنیم که حکم استارت کارهایمان جهت حضور در جام ملتهای آسیا را دارد اما هنوز نمیدانیم چه کسی بهعنوان سرمربی روی نیمکت ایران مینشیند! اتفاقی عجیب که البته در فوتبال ما کم سابقه نیست و قبلاً هم شاهد بروز چنین اتفاقاتی بودهایم. طی روزهای گذشته پس از اینکه اسامی برخی افراد بهعنوان کاندیداهای سمت سرمربیگری تیم ملی مطرح شد، بسیاری از کارشناسان این فهرست را مورد انتقاد قرار دادند و مدعی شدند در میان کاندیداهای مطرح شده افرادی هستند که حتی اگر خودشان هم قرار بود سرمربی تیم ملی را انتخاب کنند، در این مقطع نامی از خود در فهرست کاندیداهای مطرح شده نمیبردند اما حالا از آنها برنامه خواسته شده است! البته در سالیان گذشته هم مواردی داشتیم که برخی افراد در میان تعجب و حیرت اهالی فوتبال به فرمانده مهمترین نیمکت تیم فوتبال در کشورمان تبدیل شدند.
رسیدن به سومین جام جهانی
در مورد سرمربیانی که حضورشان روی نیمکت ایران خیلیها را غافلگیر کرد باید به کارلوس کیروش هم اشاره کنیم. مربی که اگرچه نام بسیار بزرگی در عرصه فوتبال دنیا محسوب میشود اما قطعاً سومین حضور متوالی خود در عرصه پیکارهای جام جهانی را مدیون مهدی تاج است. کیروش پس از ناکامی با کلمبیا و مصر، در حالی که تیم نداشت، با پیشنهادی اعجابآور از طرف رئیس دوباره بازگشته فدراسیون فوتبال ایران مواجه شد و روی نیمکت ایران نشست تا بار دیگر جام جهانی را تجربه کند. تجربهای که البته اصلاً موفق نبود و شاید به جرأت بتوان گفت قسمتی از خاطرات خوب این مربی در فوتبال ایران را هم خراب کرد.
پروفسور به جای استاد
پس از این که تیم ملی ایران به مرحله نهایی جام جهانی ۲۰۰۲ صعود نکرد، انتقادات بسیار زیادی از میروسلاو بلاژویچ که همین چند وقت قبل جان به جان آفرین تسلیم کرد و دیگر حاضر نشد در ایران کار کند، مطرح شد. در آن مقطع محسن صفایی فراهانی تصمیمی گرفت که بسیار عجیب بود و انتقادات فراوانی را هم به همراه داشت. رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران برانکو ایوانکوویچ که اصلاً شهرتش در فوتبال ایران قابل مقایسه با الان نبود را بهعنوان سرمربی جدید تیم ملی در زمستان سال ۱۳۸۰ معرفی کرد. برانکو دستیار اول و مغز متفکر بلاژویچ بود و کار ناتمام استادش را تمام کرد تا روزهای خوشی را برای فوتبال ایران رقم بزند. پروفسور کروات تیم ما را قهرمان بازیهای آسیایی ۲۰۰۲ بوسان کرد و پس از کسب عنوان سومی در جام ملتهای ۲۰۰۴، ایران را به جام جهانی ۲۰۰۶ هم رساند اما اتفاقاتی در آنجا رخ داد که نتوانستیم انتظارات را برآورده کنیم. با وجود این اما خود برانکو هم وقتی پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی ایران را دریافت کرد، واقعاً سورپرایز شد.
هدیه ای بهنام جام جهانی
جلال طالبی اگرچه یکی از شخصیتهای تحصیلکرده و مؤدب فوتبال ایران محسوب میشود اما تا نیمه دوم دهه ۷۰ شمسی حداقل برای نسل جوانی که فوتبال را دنبال میکرد، شناخته شده نبود چون در دوران جوانی به خاطر مصدومیت مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد و سالیان متمادی خارج از کشور زندگی میکرد. آقا جلال پس از اینکه تومیسلاو ایویچ بهعنوان سرمربی ایران انتخاب شد، با حکم محسن صفایی فراهانی نقش مشاور فدراسیون و ناظر تیم ملی را برعهده گرفت. نقشی که ایویچ اصلاً آن را برنمیتافت و سرانجام پس از برکناری مربی کروات فقید، حکم سرمربیگری تیم ملی ایران برای حضور در جام جهانی فرانسه به نام طالبی زده شد. اتفاقی که واقعاً میتوان گفت بزرگترین هدیه ورزشی تمام دوران حیاتش به حساب میآید. افشین پیروانی یکی از بازیکنان تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه سالها بعد در یک مصاحبه تلویزیونی پیرامون این اتفاق حرفهای جالبی زد و گفت: «آقای جلال طالبی بسیار شخصیت محترمی هستند اما پس از برکناری ایویچ، حتی اگر از افراد نزدیک به او هم نظرسنجی میکردید، کسی نام آقا جلال را بهعنوان سرمربی تیم ملی مطرح نمیکرد اما چنین اتفاقی برایش رخ داد.»
طالبی در جام جهانی سرمربی ایران شد و پس از آن یک بار دیگر هم چنین فرصت ارزشمندی در اختیارش قرار گرفت اگرچه خیلیها میگویند او فهم فوتبال بالایی دارد اما در مورد شکل مدیریت بازیکنان داخل اردو در دوران سرمربیگری او هم بحثهای فراوانی مطرح شد.
از لیگ آزادگان تا تیم ملی!
در میان کسانی که خودشان فکر نمیکردند حکم سرمربیگری تیم ملی ایران برای آنها زده شود، بدون شک دراگان اسکوچیچ جایگاه ویژهای دارد چون هیچ وقت تصور نمیکرد چنین پیشنهادی به او ارائه شود. مربی کاملاً معمولی اهل کرواسی که تا قبل از انتخاب بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران در زمستان سال ۱۳۹۸ هدایت تیمهایی مانند استقلال، پرسپولیس و سپاهان را برعهده نگرفته بود و حتی در مقطعی به لیگ آزادگان کشورمان هم رفت، پس از ماجراهای مارک ویلموتس با بزرگترین پیشنهاد کاری دوران مربیگری خود مواجه شد و نیمکت ایران را دو دستی تقدیمش کردند.
البته انصافاً اسکوچیچ در ابتدای کار نتایج خوبی گرفت و ما را از کابوس نرسیدن به جام جهانی نجات داد. با این مربی به قطر ۲۰۲۲ رسیدیم اما قطعاً آسان بودن گروهمان نقش بسیار مؤثری در وقوع چنین اتفاقی ایفا کرد.
اسکوچیچ به همان راحتی که سرمربی ایران شده بود از کار برکنار شد و با وجود اینکه شش ماه از پایان کارش در ایران میگذرد، هنوز به دنیای مربیگری برنگشته و پیشنهادات جذابی از طرف تیمهای مطرح ملی و باشگاهی در آسیا نداشته است. دقیقاً همین مسأله نشان میدهد که او با دریافت پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی ایران چقدر سورپرایز شد.
انتخاب عجیب مایلیکهن
تا چند روز قبل از اینکه محمد مایلی کهن در اواخر زمستان سال ۱۳۷۴ بهعنوان سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان انتخاب شود، به جرأت میتوان گفت حتی ۱۰ درصد از اهالی فوتبال نام این مربی جوان را در فهرست کاندیداها نیز قرار نمیدادند چه رسد به اینکه او را در قامت سرمربی مهمترین تیم کشورمان ببینند. مایلیکهن که پاییز سال ۱۳۷۲ با محرومیت سنگین مواجه شده بود اما پس از آن بخشیده شد، در سال ۱۳۷۴ حکم سرمربیگری تیم ملی را گرفت و البته رنسانس فوتبال ایران در نیمه دهه ۷۰ هم با او اتفاق افتاد اما زمانی که بهعنوان سرمربی تیم کشورمان معرفی شد، همه با تعجب این انتخاب را مینگریستند.