کمیته انضباطی همه را با یک چوب میزند
احکام کمیته انضباطی یعنی کشک!
سعید زاهدیان
روزنامهنگار ورزشی
بعد از دربی، شاید پرسپولیس -تراکتور یکی از مهمترین بازیهای لیگ سی هفتهای ایران باشد اما این بازی با حکم کمیته انضباطی بدون تماشاگر برگزار شد. بعد از جنجال بازی فصل گذشته در تبریز، کمیته انضباطی با انتخاب دمدستیترین و آسانترین روش، به مقابله با اتفاقات ورزشگاه پرداخت.
سالهاست که در ورزشگاههای ایران شاهد اتفاقات عجیب و حیرتانگیز هستیم؛ از پرتاب سنگ و شکستن سر حسین فرکی و مایلیکهن تا فحاشی و شعارهایی که تلویزیون را مجبور به بستن صدای میکروفن میکند. فارغ از اینکه در چنین فضایی زنان نمیتوانند به ورزشگاه بروند، امنیت جانی مردان هم در خطر است و کمیته انضباطی هم با احکام کلیشهای و فرمالیته همواره بازی بعدی دو تیم را بدون تماشاگر برگزار میکند و گاهی هم تیمهای مقصر چند میلیونی جریمه میشوند؛ آیا با این جرایم بحران ورزشگاهها ذرهای بهتر شده؟
پرسش اصلی اینجاست: «وظیفه پلیس ورزشگاه چیست؟» در ادامه این پرسش باید این موضوع را طرح کنیم که اگر یک نفر یا گروهی از مردم در خیابان جمع شوند و شروع به فحاشی کنند، پلیس محله و منطقه به موضوع ورود میکند و خاطیان سر از دادگاه در میآورند یا نه؟
اما چطور میشود که در ورزشگاههای ایران- از فوتبال گرفته تا لیگ والیبال- شاهد همه نوع جرمی هستیم و پلیس واکنشی به این اتفاقات ندارد؟ سالها قبل یکی از رسانهها گزارشی تکاندهنده از مصرف مخدر «گل» در ورزشگاههای فوتبال منتشر کرد اما هیچ اتفاقی در پی این گزارش رخ نداد و همچنان این مسأله در ورزشگاههای ایران یکی از بحرانهای اصلی حل نشده باقی ماند. سوای این، فحاشی، شکستن صندلی و پرتاب اشیا به زمین به بخشی از بازیهای حساس و تقابلهای مهم لیگ تبدیل شده و بعد از مسابقه کمیته انضباطی رفتاری شبیه سازمان ملل دارد که ابتدا با انتشار بیانیهای به محکوم کردن موضوع میپردازد و چند روز بعد با حکمی خفیف که نشأت گرفته از تماسهای مقامات استانی و گروهی از مسئولان در حمایت از تیم شهرشان است، سر و ته قضیه را هم میآورد.
احکام کمیته انضباطی و بیتفاوتی پلیس ورزشگاه به اتفاقات سالهای اخیر باعث شده تا نهتنها مشکل اصلی حل نشود بلکه بازیهای مهم و جذاب لیگ- مثل بازی این هفته پرسپولیس و تراکتور- بدون تماشاگر برگزار شود و گروه زیادی از هواداران فوتبال که عاشقانه بازیها را دنبال میکنند و در ورزشگاه نه مرتکب اشتباهی میشوند و نه جنجالی میسازند هم از تماشای بازی محبوب خود محروم شوند. محروم کردن تمام هواداران به مثابه زدن همه با یک چوب است؛ این نوع حکم دادن تنها به هواداران و باشگاهها- بهدلیل از دست دادن پول بلیتفروشی- لطمه زده و هیچ تأثیری بر رفتار هولیگانهای حاضر در ورزشگاهها نداشته و تا روزی که پلیس ورزشگاه به مقابله با هولیگانها نپردازد، آب از آب تکان نمیخورد و تقابلهای بزرگ لیگ در غیاب تماشاگران بیروح و یخ برگزار میشود.