نیازی به توطئه رقبا نیست!
ساپینتو؛ مرد همیشه توفانی
وصال روحانی
روزنامهنگار
سران استقلال طوری از ریکاردو ساپینتو در قبال ناآرامیها و حرکات جنجالی او دفاع میکنند که شنوندگان اظهارات آنها به این شک میافتند که نکند این کارهای غریب از این مربی پرتغالی سر نمیزند و کار، کار دیگران است!
این مربی 50 ساله حتی در روزهایی که تیمش برنده میشود، به نحوی از انحا اوضاع را به هم میریزد و هنجارشکنی میکند. بدتر از همه اینکه علی فتحاللهزاده و سایر سران باشگاه آبیپوش پایتخت به جای اینکه این مربی دردسرساز را واقعاً مهار کنند، پیوسته مدعی میشوند که رقبا با آگاه بودن از پایین بودن آستانه تحمل این مربی او را دائماً تحریک میکنند تا وی مکرراً و مسابقه در پی مسابقه و هفته در پی هفته ترقهوار منفجر شود و هر بار ضربه سنگینتری را به اعتبار باشگاه استقلال وارد کند و آبیها را فزونتر از همیشه به سوی انواع سراشیبیها سوق دهد.
مدیران استقلال به روی خود نمیآورند که ساپینتو بهخاطر خلق و خوی پرخاشگرانهاش اصولاً احتیاج به تحریک شدن برای بهراهاندازی آشوبهای تازه ندارد و او از روی اصل و ذات و مدلاش همین شکلی است. به واقع خبری از توطئه رقبا نیست و استقلال در مورد ساپینتو به دشمن بیرونی احتیاج ندارد و خود این مرد با حرکات توفانی و همیشه خشمگینانهاش برای پیریزی هر حرکت معترضانهای آماده است و تا او هست، استقلال برای بههمریختن ساختار و آرامشاش به هیچ عنصر خارج از تشکیلاتش نیاز ندارد.
رویارویی با دشمنان فرضی
روز سهشنبه 9 اسفند که استقلال در قائمشهر با نساجی 1-1 مساوی کرد و البته شانسهای متعددی را برای زدن گلهای دیگر و کسب پیروزی از دست داد، ساپینتو حتی به رغم محروم بودن و دور ماندن از زمین مسابقه و نشستن روی سکوها تا توانست اعتراضهای آشنا و همیشگی خود را بروز داد و چنان خشمگینانه رفتار کرد که انگار داوران و دشمنان فرضی استقلال کمر قتل وی را بستهاند. این در حالی روی داد که از قضا درون میدان چندان اثری از ظلمهای داوری و حرکات نامناسب از سوی تیم میزان رؤیت نمیشد و این خود آبیها بودند که موقعیتهای متعددی را هدر دادند و قدر برتری فنی و حاکمیت میدانی خود را ندانستند و به همین سبب در روزی که میتوانستند چهار تا پنج گل بزنند و پیروزی یکطرفهای را صاحب شوند، به حداقل اکتفا کردند و فقط یک امتیاز اندوختند.
سؤالهای بیپاسخ
براساس توضیحی که آمد، باید پرسید ساپینتو در جریان آن دیدار به چه کسانی و به کدام روند معترض بود و آن حجم از اعتراضات تند و افراط در بروز رفتارهای هیجانی کدام هدف را تعقیب میکرد؟ آیا او اشاره به ضربه پنالتیای داشت که به اعتقاد آبیها باید به سودشان اعلام میشد (اما نشد) یا به بازیکنان تیم خودش معترض بود که فرصتها را یکی پس از دیگری هدر دادند.
شاید هم او چیزهای دیگری را در میدان میدید که سایرین از مشاهده آن عاجز بودند، ولی پاسخ این سؤالات هر چه باشد، سران استقلال باید بپذیرند تا وقتی این مربی پرتغالی سکاندار است، تیمشان روی آرامش را چندان نمیبیند.