صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و دویست و شصت و دو - ۱۳ اسفند ۱۴۰۱
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و دویست و شصت و دو - ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۱۰

دلیل جدایی ضربتی و بی‌موقع سرمربی فولاد چه بود؟

فرار نکونام به سوی نیمکت تیم ملی!

وصال روحانی
خبر نگار
عملکرد جواد نکونام در مسابقات اخیر لیگ فوتبال قهرمانان منطقه غرب آسیا که در دوحه قطر برگزار شد، چنان عجیب و غیر عقلایی بود که هر گونه توجیهی از جانب وی را نیز بیهوده جلوه می‌دهد.او در معیت فولاد خوزستان به دوحه رفت و در بازی مرحله یک‌هشتم نهایی این تیم را به سوی پیروزی صفر – 1 برابر الفیصلی عربستان سعودی هدایت کرد اما به جای اینکه بماند و سه روز بعد در یک‌چهارم نهایی هم مقابل الهلال عربستان لب خط بایستد، دوحه را شبانه به مقصد ایران ترک کرد و به پشت سرش نگاهی هم نینداخت. او البته قبل از رفتن استعفایش از پست سرمربیگری فولاد را اعلام کرد و سران این باشگاه هم به سبب ناراحتی از مرام غیر ورزشی نکونام با استعفای او موافقت کردند و از حمید رجبی دستیار اول وی خواستند فولاد را در دیدار با الهلال هدایت کند.
بی‌ترس از یال و کوپال
در این مسابقه که پنجشنبه‌ شب گذشته (4 اسفند) انجام پذیرفت، فولاد با یک گل دیرهنگام تسلیم و حذف شد و به فینال غرب آسیا نرسید (تا از رویارویی با الدحیل قطر محروم بماند) اما این تیم پر مهره خوزستانی با تمام جان و دل و پابه‌پای الهلال مبارزه کرد و قدمی هم به سمت عقب برنداشت و حتی شانس‌هایی برای گلزنی و پیروز شدن هم داشت که از دست داد. به واقع فولاد چنان آبروداری کرد که هیچ اثر منفی‌ای که حاصل از جدایی سرمربی سه فصل اخیرش (نکونام) باشد، در بازی‌اش هویدا نبود و اگرچه آبی‌های شهر ریاض به سبب خستگی مفرط ناشی از حضور در دیدارهای سه هفته پیش جام جهانی باشگاه‌ها از انرژی تهی شده بودند و «الهلال» همیشگی نبودند اما فولاد حتی برای یک ثانیه از یال و کوپال تیمی نهراسید که در جام جهانی باشگاه‌ها تا فینال پیش رفته و در این مرحله هم به‌رغم قبول شکست مقابل «رئال مادرید» «قدر قدرت» سه گل به این تیم زده و تن به شکست فقط با نتیجه 3 – 5 داده بود.

نشاط و امیدی که کمرنگ شد
با این اوصاف کاری که نکونام در دوحه انجام داد، بیشتر حالت فرار رو به جلو را پیدا کرد. اگر نکونام به هر دلیل موجه یا غیرموجه به این نتیجه رسیده بود که امکان ادامه همکاری‌اش با فولاد وجود ندارد، چرا اصلاً به دوحه رفت؟ او می‌توانست از 10 یا 15 روز پیش از آن سفر از سمت خود کنار برود تا جانشین‌اش (چه رجبی و چه فردی دیگر) زودتر شناسایی شود و آن جانشین وقت بیشتری برای کار کردن با تیم داشته باشد. با استعفای بسیار دیر و بدهنگام نکونام و پشت کردن وی به تیمش در حساس‌ترین ساعات و روزها، به فولاد شوک روانی وارد شد و این تیم تمرکزش روی مسائل فنی را از دست داد و مجبور شد که در حالتی اضطراری مقابل الهلال بایستد و اگرچه قهرمانانه ظاهر شد و به خودش و کل فوتبال ایران اعتبار بخشید اما فاقد امید واقعی و نشاط روانی‌ای بود که برای فتح این دیدارهای سخت به آن نیاز است. بد نیست نکونام برای کاری که در دوحه کرد و یک نقطه سیاه و ابدی را در کارنامه وی حک کرد، توضیحاتی را ارائه بدهد و اینکه گفته می‌شود او از تغییر مدیران باشگاه ناراضی بوده، بهانه‌ای کافی برای اقدام وی نیست. در غیر این صورت خیلی‌ها به این نتیجه می‌رسند که نکونام به این سبب از دوحه گریخت که نمی‌خواست شکست بسیار محتمل مقابل الهلال به نام وی نوشته شود. او ترجیح داد که عده‌ای بگویند اگر نکونام می‌ماند فولاد الهلال را هم شکست می‌داد اما مسأله این است که چنین حرف و باوری در جامعه فوتبال و بین مردم خریداری ندارد.
 
سزاوار سرزنش شدید
مربیان اخلاق‌مدار حتی در سخت‌ترین شرایط و پیچیده‌ترین بزنگاه‌ها تیم خود را تنها نمی‌گذارند و منافع جمعی را بر سود شخصی ارجح می‌دارند.
با توجه به اینکه نام نکونام یک بار دیگر جزو گزینه‌های هدایت تیم ملی قرار دارد و به روایتی نفر اول فهرست شانس‌داران محسوب می‌شود، شاید هم او از مسئولیت‌های مهمش در فولاد شانه خالی کرده تا سریع‌تر و راحت‌تر به نیمکت تیم ملی برسد ولی این نیز طریقه ناگوار جدایی او از جمع زرد و قرمزهای اهوازی را توجیه نمی‌کند. مربیان مسئولیت‌شناس به گونه‌ای تصمیم‌گیری و اقدام می‌کنند که ابتدا مصالح تیم‌شان حفظ شود و اگر هم بنا بر جدایی دارند، این کار را به طور ضربتی و بی‌موقع و در وسط یک تورنمنت و آن هم در گرماگرم یک رقابت مهم قاره‌ای انجام نمی‌دهند. آنها صبر می‌کنند تا مسابقه‌ها تمام شود و سپس با سران باشگاه گفت‌وگوهای نهایی را انجام می‌دهند و اگر راه برگشت و امکان ابقا وجود نداشت، اعلام جدایی و تسویه حساب می‌کنند و به سوی تیم بعدی خود پر می‌کشند. اینها کارهایی است که از نکونام سر نزد و به همین سبب وی اکیداً و یقیناً سزاوار سرزنش است و اهدا شدن یا نشدن پست سرمربیگری تیم ملی به وی کوچکترین تغییری در این برآورد ایجاد نمی‌کند.

جستجو
آرشیو تاریخی