صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و دویست و پنجاه و دو - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و دویست و پنجاه و دو - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۱۰

ذوبی‌ها حق دارند نگران باشند

تارتار و بهانه ناکافی «ساختن فردا»

وصال روحانی
روزنامه نگار

شاید مهدی تارتار مدعی باشد که با توجه به توش و توان ذوب‌آهن و پرسنلی که در اختیار دارد، نتایج خوبی در فصل جاری لیگ برتر فوتبال کشور گرفته اما واقعیت چیزی بجز این است. سران ذوب‌آهن هم اعتقادی متفاوت با تارتار دارند و نشانه روشن آن تلاش آنان برای یافتن پاسخ این سؤال است که آیا باید این مربی را برکنار و «یک‌سوم» پایانی فصل را با مربی دیگری سپری کرد یا تا اطلاع ثانوی به تارتار وفادار ماند. حتی اگر ذوبی‌ها در این روزهای تعطیلی لیگ (که جام حذفی جریان دارد) تصمیم به ابقای تارتار بگیرند، ثبت یکی دو نتیجه نامساعد تازه در بازگشایی لیگ (از 8 اسفند) کافی است تا با شدت گرفتن احتمال سقوط سفید و سبزهای اصفهانی به دسته‌ای پایین‌تر حکم به برکناری تارتار بدهند و وظیفه نجات تیم را به فرد دیگری بسپرند.
 
از این رویدادها فراوان داشته‌ایم
آیا سقوط ذوبی‌ها به «لیگ یک» احتمالی جدی و خطری حی و حاضر و آنی است؟ پاسخ این سؤال مثبت است. پس از گذشت 20 هفته از لیگ بیست و دوم ذوب‌آهن در رده سیزدهم جدول نشسته است و از مس کرمان که چهاردهم است، فقط دو امتیاز بیشتر دارد. مادامی که دو تیم قعرنشین جدول (نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان) قدری در جدول بالا نیایند و از ذوب‌آهن عبور نکنند، جایی برای نگرانی مردان تارتار نیست و چون هر دو تیم خوزستانی با مشکلات شدید مالی و کاستی‌های آشکار فنی مواجهند، این کار برای آنها آسان نخواهد بود و جبران عقب‌ماندگی 8 امتیازی‌شان در حالت طبیعی و فعلی آنها میسر نخواهد بود. اما اگر این کار صورت گرفت و نفتی‌ها به حاشیه امن رسیدند یا فقط یکی از آنها چنین کرد و همراه با مس کرمان از ذوبی‌ها سبقت جست و تیم اصفهانی و یکی از دو تیم نفتی لیگ قعرنشینان جدول شدند، آنگاه باید چه کرد؟ شدت این نگرانی و احتمال وقوع آنچه گفتیم زمانی بیشتر می‌شود که متذکر شویم با 3 برد و حتی دو برد و یک تساوی دو تیم نفتی قادرند به ذوب برسند و این دستاورد آنقدرها هم که به نظر می‌رسد، غیرممکن نیست و عجیب‌تر و غیرمنتظره‌تر از این رویدادها را در دنیای فوتبال فراوان داشته‌ایم.
 «فردا» برای چه کسی؟
تارتار قطعاً به جوانگرایی گسترده‌ای که طی زمامداری دوساله‌اش در اصفهان اعمال کرده، به‌عنوان بهانه‌ای برای نگرفتن نتایج خوب مستمر استناد کرده و خواهد گفت که ذوب دارد تاوان ساختن آینده‌ای را می‌دهد که اگرچه شرایط «امروز» این تیم را تیره ساخته اما «فردا» را برای ذوبی‌ها نورباران خواهد کرد. با این حال باید به مدیران باشگاه اصفهانی هم حق داد زیرا آنها موظف‌اند برای تیم اصلی و اول باشگاه فقط به نتایج امروز چشم بدوزند و آن را مبنای کار خود قرار بدهند و نه فردایی که شاید آنها مدیران تصمیم‌ساز آن نباشند و ممکن است به سقوطی منجر شود که ترمیم و تصحیح آن کاری چند ساله را بطلبد.
 آنها ناپخته هم نیستند
فراموش نکنیم که تارتار در عین جوانگرایی البته گسترده‌اش در ذوب‌آهن پر تجربه‌ها و نامدارانی مانند نریمان جهان، نورمحمدی و آشوری را در خدمت دارد و فرعباسی هم دروازه‌بان معمولی و کوچکی نیست و سلطانی‌مهر و قریشی هم کارگشا هستند. به واقع تارتار در حالی مشغول آینده‌سازی است که نفرات فعلی این تیم و همچنین خود او شاید قربانی آینده‌ای شوند که هیچ سهمی از آن برای خود آنها متصور نخواهد بود. روزی هم که با تارتار قطع همکاری و به حضور او در فولادشهر پایان داده شود، کمتر کسی وی را بابت ساختن نیروهای فردا تحسین خواهد کرد زیرا آنها فاقد نیرویی بوده‌اند که امروز را هم با ثمره‌های شیرین همراه‌ سازد و به نتایجی اغلب ضعیف و متوسط اکتفا نکند.

جستجو
آرشیو تاریخی