عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6659 /
۱۳۹۹ شنبه ۶ دي
|
تأمین لباس و سوءمدیریت انباشته در استقلال
امیر علیزاده
از یک باشگاه فوتبال که در شش سال ۸ مدیر عامل و در سه سال ۱۳ عضو هیأت مدیره عوض میکند، توقع زیادی نمیتوان داشت. همین که یک تیم تشکیل میدهند و داخل زمین میفرستند تا هفته به هفته مسابقه بدهد، جای شکرش باقی است.
جای تأسف است اما این یک حقیقت است که کار در باشگاه بزرگی مثل استقلال به جایی رسیده که نمیتوان انتظار تصمیمات درست و درمانی را از مدیریت آن داشت تا چه رسد به یک برنامه جامع. هرج و مرج و آشفتگی برنامه روزمره اداره این باشگاه است. بدهی انباشته سرسامآور و ترس مداوم از محرومیت از شرکت در رقابتهای آسیایی و بسته شدن پنجره نقل و انتقالات نتیجه همین بیثباتی است.
اما آنچه مایه بهت و حیرت است و حتی با وجود این بیثباتی مدیریتی هم قابل هضم نیست، وضعیت تأمین لباس تیم استقلال است. خبر تأمین لباس استقلال در این فصل که در میان هیاهو و مشکلات بزرگتر باشگاه گم شد، به خوبی نشاندهنده اوضاع اسفناک مدیریت در این باشگاه است.
بعد از اینکه در ابتدای فصل اعلام شد باشگاه استقلال با اسپانسر تأمینکننده لباسش به مشکل خورده و قرار است کمپانی چینی لینینگ جایگزین آلاشپورت شود، اواخر ماه آبان ناگهان اطلاعیهای صادر شد و باشگاه اعلام کرد که لباس تیم خود را از تولیدکننده ورزشی ایرانی «مجید» تهیه میکند. آن هم نه با اسپانسرینگ. باشگاه استقلال در این اطلاعیه با افتخار اعلام کرد که این لباسها را میخرد: «سیاست تیم اقتصادی و کارگزار جدید باشگاه استقلال، استفاده از بهترین و باکیفیتترین لباس موجود در کشور با رویکرد خرید لباس و نه اسپانسرینگ برند لباس است.»
شاید بیثباتی و تغییرات پیدرپی اجرایی در باشگاه استقلال باعث شد این اطلاعیه جدی گرفته نشود اما حداکثر در هفتههای گذشته وقتی تیم با لباسهای خریداریشده از تولیدکننده ورزشی «مجید» به میدان رفت، ابعاد این فاجعه مشخص شد.
در بازاریابی ورزشی، اسپانسرینگ تأمین لباس تیم یک حق است که هر باشگاه آن را در قالب بستههای حقوقی به مزایده میگذارد و میفروشد. فروش این بسته حقوقی یکی از منابع مهم و پایدار درآمدزایی یک باشگاه به شمار میرود. تولیدکنندگان ورزشی هم در یک بازار رقابتی با بالاترین پیشنهاد این حق را میخرند تا از طریق پیوند با یک باشگاه و تأمین لباس تیم، هم درجه شناخت از برند خود را بالا ببرند و هم فروش خود را.
در ایران منتها به خاطر تحریم و بازار غیررقابتی و عدم حفاظت از حقوق مالکیتی و هزار و یک مشکل دیگر، فروش و اسپانسرینگ نقدی دشوار است. با این حال باشگاههای پرطرفدار در سالهای گذشته توانستهاند با برندهای خارجی و حتی داخلی قراردادهای تهاتری ببندند و با تأمین رایگان لباس، اگر درآمدی هم ایجاد نمیکنند، دستکم هزینه اضافهای هم تحمیل نکنند. حتی باشگاههای پرطرفدار کوچکتر هم در سالهای اخیر در این مسیر قدمهای مثبتی برداشتهاند. البته به جز فدراسیون فوتبال که در جام جهانی ۲۰۱۸ با خریداری لباس الگوی سوءمدیریت بود.
برای همین اقدام باشگاه استقلال – آن هم با وجود بدهیهای سنگین و مشکلات اقتصادی عدیده – برای خرید لباس جای شک و شبهه زیادی باقی میگذارد که چرا حالا باشگاه به یکباره به خرید لباس روی آورده است. به عبارت دیگر باشگاه استقلال با این کار یک منبع درآمدی را به یک مرکز هزینه تبدیل کرده و جالب اینکه روی این کار برچسب «سیاست اقتصادی» هم گذاشته است!
از همه بدتر این است که مدیریت باشگاه بابت چنین اقدامی بازخواست هم نمیشود و هیچکس نمیآید یقه مدیریت را بابت این تصمیم بگیرد که چرا درآمدزایی که نمیکنند هیچ، هزینه اضافی هم میتراشند! این باشگاه دولتی است و از آنجا که بودجه میگیرد و با بیتالمال اداره میشود، دستکم باید زیر ذرهبین دستگاههای نظارتی قرار بگیرد.
وزارت ورزش که مالک باشگاه است و این مدیران را شبانهروز تغییر میدهد چرا نظارتی ندارد؟ سازمان بازرسی کل کشور که بر اساس اصل ۱۷۴ قانون اساسی وظیفهاش نظارت بر دستگاههای دولتی و حسن جریان امور و جلوگیری از فساد در ادارات است چرا حتی با وجود چنین سوءمدیریت فاحشی ورود و بازرسی نمیکند که چرا باشگاه لباسهای خود را میخرد و این کارگزار جدید کیست و احیاناً چه رابطهای با تأمینکننده لباس دارد که از آن خرید میکند؟
اما تجربه نشان داده که این سوءمدیریتها متأسفانه هیچ پیامدی ندارد و احتمالاً تنها اتفاقی که در این باشگاه میافتد تغییر چندباره مدیریت است و این تصمیمات غلط که مانند بدهی و زیان باشگاه، فقط روی هم انباشته میشوند.
ساختن پورحیدری پروژه دشوار آبیها
هیولای سرپرستی در استقلال!
یادداشت
حمیدرضا عرب
حضور پرویز مظلومی در بین مردان فعال استقلال فصل بیستم این تصور را به وجود آورده که شاید او به دلیل سوابقی که در بخش فنی دارد و سالهای متمادی به عنوان مربی و سرمربی در استقلال فعالیت کرده، در این حوزه نیز با مربیان استقلال همکاری و همفکری داشته باشد اما در دایره فنی استقلال هیچ مسئولیتی برای وی تعریف نشده و محمود فکری و صمد مرفاوی نیز هرگز در این حوزه مظلومی را به کار نگرفتهاند. خود مظلومی نیز از ابتدای لیگ تاکنون هیچگاه وارد حیطه کاری مربیان استقلال نشده و بیشتر کوشیده در همان دایره مسئولیتهایی که برای یک سرپرست تعریف شده حرکت کند.
حال شاید پرویز در جریان بازیهای استقلال به دلیل شرایط موجود لب خط هم دیده شود و گاهاً با بازیکنان صحبتهایی انجام دهد اما این قبیل تحرکات هرگز نشأتگرفته از تمایلات او برای دخالت در امور فنی نیست و اصولاً نیز فرامینی از این حیث از سوی او برای بازیکنان صادر نشده است کما اینکه چنین واکنشهایی از سوی همه نیمکتنشینهای استقلال سر میزند و حتی مدیران رسانهای تیمها نیز به دلیل التهابات موجود لب خط هم میآیند.
پرویز مظلومی فصل پیش هم به دنبال جلب رضایت مدیران برای حضور در پست سرپرستی بود اما به دلایلی حضور او در این پست مهم میسر نشد. او اما در فصل جدید توانست اعتماد مدیران و کادرفنی را برای تصاحب این پست مهم که پیشتر در دست سعید رمضانی بود، جلب کند و صاحب یکی از مهمترین پستها روی نیمکت استقلال شود؛ مسئولیتی که به نظر میرسد آنقدر اهمیت و تأثیرگذاری یافته که نقدهای بسیاری به صاحبانش میشود که البته نتیجه این فشارها ایجاد حواشی بسیار برای استقلال بوده است.
فصل پیش انتخاب سعید رمضانی از همان ابتدا با واکنشهایی از سوی منتقدان همراه بود و بسیاری بر این باور بودند که او به دلیل نداشتن سابقه بازی در استقلال و تنها به دلیل برخورداری از یک نسبت فامیلی با ناصر حجازی نمیتواند گزینه مناسبی برای تصدی این پست باشد اما به هر حال داماد حجازی تا روزهای پایانی کار فرهاد مجیدی در استقلال بدون اینکه حاشیهای ایجاد کند به کارش ادامه داد.
با این حال نظر عمومی این بود که استقلال فردی با کاراکتر منصور پورحیدری که توانایی مدیریت تیم در بحرانها را داشته باشد باید در چنین پستی قرار دهد و شاید به همین دلیل بود که مدیران استقلال سراغ فردی همچون مظلومی رفتند؛ گزینهای که در برخی ویژگیها بیشباهت با پورحیدری نیست. پرویز نیز همچون مرحوم منصور سالها در استقلال مربیگری کرده و از فاکتور تجربه نشستن روی نیمکت استقلال و دانستن زبان بازیکنان برخوردار است اما انتخاب مظلومی نیز سبب نشده تا برخی حواشی که در سالهای اخیر همواره پیرامون پست سرپرستی در استقلال وجود داشته فروکش کند و همچنان شاهد برخی ایرادگیریها هستیم.
از یاد نمیبریم که پیش از انتخاب سعید رمضانی چه وضعیت اسفباری برای انتخاب سرپرست در استقلال به پا شد. در آن زمان که استقلال در مدیریت خود نیز تغییرات متعددی را تجربه میکرد گزینهها یکی بعد از دیگری حذف شدند. زرینچه که در دوران مربیگری استراماچونی با استقلال همکاری میکرد از سمت خود کنار گذاشته شده بود و بعد از او در مقطع کوتاهی کار به دست ستار همدانی سپرده شد و حتی در اندک زمانی یکی از معاونان استقلال نیز وظایف مربوط به سرپرستی را در استقلال انجام میداد تا اینکه سرانجام سکان این پست در فصل جدید به دست مظلومی سپرده شد.
پیش از این فعل و انفعالات نیز اصغر حاجیلو و نصرالله عبداللهی هم در مقاطعی این پست را تجربه کرده بودند اما برای هر یک از این گزینهها معایبی مطرح شد. برای مثال درباره حاجیلو گفته میشد با مشکل زبان انگلیسی مواجه است یا نصرالله عبداللهی جنب و جوش مناسب برای ایفای نقش در این پست را ندارد. همه این انتقادها سبب شد تا استقلال در مسیر تغییرات پیدرپی در این پست قرار بگیرد و به نوعی در پی گمشده خود در این پست باشد که هنوز هم این انتقادها فروکش نکرده و حتی در مواجهه با مظلومی که در برخی ویژگیها بیشباهت با پورحیدری نیست نیز نقدهایی مطرح میشود تا این جایگاه به یک هیولای بزرگ در استقلال تبدیل شود.
به هر حال تحلیلهای نادرست و نتیجهگیری غلط درباره آنچه در باطن مظلومی برای ایفای نقش در پست سرپرستی میگذرد ممکن است در آینده او را هم تحتالشعاع این انتقادها قرار داده و تصمیمگیران باشگاه استقلال را به سمت تغییر دوباره در این پست سوق دهد اما واقعیت این است که مظلومی دیگر تمایلی برای مربیگری در استقلال ندارد و او حتی در برخی محافل خصوصی خود نیز به این نکته تأکید کرده که اگر استقلال در فصل بیستم نتایج مطلوبی هم نگیرد و احتمالاً تغییراتی ایجاد شود او هرگز مربیگری نخواهد کرد.
ماجرای پرونده مرادی و توضیحات عضو استیناف
حکمی متفاوت از حکم کمیته تعیین وضعیت؟
پس از محرومیت بابک مرادی، هافبک استقلال به خاطر فسخ قرارداد یکطرفهاش با باشگاه ماشینسازی تبریز و پیوستنش به استقلال شایعهای مطرح شد درباره اینکه دو باشگاه با هم بر سر مبلغی به توافق رسیدهاند تا باشگاه تبریزی شکایت خود را پس بگیرد. سیدعباس موسوی، معاون کمیته استیناف در این خصوص میگوید: «در صورتی که بازیکنی بدون مراعات قواعد و شرایط فسخ قرارداد مبادرت به این اقدام کند و متعاقب آن با باشگاه دیگر قرارداد منعقد کند و این تخلف به حکم قطعی و تشخیص نهایی رکن قضایی فدراسیون فوتبال مسجل شود، توافق دو باشگاه سابق فعلی با مبادله امتیاز یا پرداخت وجه سبب تطهیر این تخلف و زدودن آثار قانونی از آن نمیشود. به عبارت دیگر، اگر در جریان چالشی نظیر ثبت قرارداد بابک مرادی با باشگاه استقلال ثابت شود، فسخ قرارداد وی بیوجه بوده و در این صورت تنبیه بازیکن حتمی خواهد بود و توافق دو باشگاه بر اقدام مرتکب تخلف و رفع تنبیه او بیتأثیر است، چون مقررات مربوط به حفظ انتظام و پایبندی به قرارداد از مقررات آمره و معطوف به نظم عمومی است و دستخوش تراضی و توافق دو شخص حقیقی یا حقوقی درگیر در ماجرا نمیشود.»
موسوی در ادامه میگوید: «به تازگی کمیته استیناف با همین استدلال سنجیده و برهان قاطع اعتراض باشگاه سپاهان و درخواست بخشودگی بازیکنی به نام مهدی ترکمان را که سرنوشتی مشابه داشت رد کرد؛ بنابراین ضمن توصیه به بازیکنان و باشگاهها در جدی دیدن و اهمیت دادن به مقررات نقل و انتقال و تعیین وضعیت، به دو باشگاه درگیر در موضوع مرادی توصیه میشود از پیمان و توافقی که عبث و بیهوده است پرهیز کنند و منتظر رأی کمیته استیناف در مورد بازیکن مذکور بمانند.»
البته با وجود توضیحات موسوی اما اینطور که شنیده میشود احتمال بخشیده شدن مرادی توسط کمیته استیناف زیاد است و احتمال دارد حکمی که استیناف میدهد متفاوت از حکم کمیته تعیین وضعیت باشد.
فنونیزاده: باید از فکری حمایت شود
با اینکه استقلال نتایج بدی نگرفته و از نظر امتیازی هم شرایط خوبی دارد اما همچنان هواداران گلهمند هستند و خواهان تغییر کادرفنی شدهاند اما پیشکسوت استقلال در خصوص مسائل پیشآمده نظر دیگری دارد.
مهدی فنونیزاده بازیکن سابق استقلال در خصوص آخرین شرایط این تیم و عملکرد آبیپوشان طی هفتههای اخیر، میگوید: «استقلال از نظر من نتایج خوبی گرفته اما خوب بازی نمیکند البته همه اینها دلیل دارد چون سرمربی دیر انتخاب شده و در آن زمان همه به دنبال انتخاب یک مربی بودند.
تیم بدنسازی خوبی نکرد چون فرصت نداشت و همه اینها باعث شده تا شاید استقلال از نظر کیفی وضعیت خوبی نداشته باشد اما نتایج بد نبوده و تیم در بالای جدول قرار دارد.
الان تیم اختلاف زیادی با صدر جدول ندارد اما کادر فنی زمان داشته باشد شرایط فرق میکند. چند روز پیش با دوستانم صحبت میکردم و به هم میگفتیم اگر محمود فکری سرمربی این تیم نباشد، چه کسی میتواند سرمربی استقلال باشد؟ 5، 6 نفر از بچههایی که برای این تیم زحمت کشیدهاند روی نیمکت حضور دارند، در هیچ حالتی این شرایط که 6،5 نفر از استقلالیها روی نیمکت باشند وجود نداشته است.»
بازیکن قدیمی استقلال در ادامه یک توصیهای به بازیکنان استقلال دارد: «از بازیکنان تیم میخواهم به بدنشان استراحت بدهند و حرفهای رفتار کنند آنها باید عصای دست محمود فکری باشند و کادر فنی هم با اتحاد تیم را به سمت موفقیت پیش ببرند.
من از محمود فکری میخواهم اگر احساس کرد نیاز به یک کمک مربی دارد، حتماً از باشگاه بخواهد یک نفر را به کادرش اضافه کند.»
فنونیزاده در خصوص حمایت هواداران تیم نیز اینطور میگوید: «زمانی که قلعهنویی سرمربی استقلال بود حمایتهای خوبی از طرف هواداران صورت میگرفت و همین باعث شده بود استقلال هر سال مدعی کسب جام باشد بعد از آن هم وزیر ورزش آمد و هوای پرسپولیس را داشت و این تیم هم با حمایت هوادارانش و یک نفر مثل برانکو به موفقیت رسید.»
فکری به پزشکان استقلال
نادری را به بازی با پرسپولیس برسانید
محمود فکری تأکید دارد که محمد نادری به دربی برسد و مقابل تیم سابقش بازی کند. شاید حضور این بازیکن در مقابل تیم سابقش با تنشهایی همراه باشد و حتی موجب کاهش کارایی او شود اما سرمربی استقلال قصد دارد از نادری در دربی پیش رو استفاده کند و در صحبتهایی که با پزشکان استقلال داشته از آنها خواسته بازیکن چپ پای تیمش را به بازی مهم با رقیب سنتی برسانند.
پزشکان استقلال هم که این روزها به دلایل گوناگون زیر تیغ انتقادها قرار دارند میخواهند هر طور شده نادری را به دربی برسانند تا یک امتیاز مثبت در کارنامه کاریشان ثبت شود.
شاید فکری روی نادری به عنوان یک برگ برنده در بازی فوق حساس با سرخها حساب کرده و قصد دارد از او در ترکیب اصلی تیمش استفاده کند.
البته نادری در بازیهایی که برای استقلال به میدان رفته درخشش آنچنانی نداشته و جزو بازیکنانی بود که روندی معمولی را در بازیهای تیمش پیموده اما احتمالاً سرمربی استقلال تصور میکند که رویارویی با تیم سابق میتواند انگیزههای خاصی در وجود نادری تزریق کند. به هر حال زمان برگزاری دربی هنوز مشخص نشده اما به نظر میرسد در هفتههای آتی و تا پیش از پایان دی ماه زمان برگزاری این بازی از سوی سازمان لیگ اعلام شود.
گفته میشود حد فاصل بیستم دی ماه تا آخر ماه زمان برگزاری دربی است و استقلال تا قبل از آن احتمالاً چند بازی در لیگ برتر خواهد کرد و شاید نادری حتی فرصت داشته باشد پیش از بازی سخت با سرخها یکی، دو بار هم در ترکیب استقلال قرار بگیرد. گفته میشود شاید فکری در بازیهای آتی از ترکیب 3 نفره در خط دفاع استفاده کند که شاید نادری در پست دفاع نیز به کار گرفته شود. به هر حال حضور نادری آنقدر برای سرمربی استقلال مهم است که او قصد دارد در هر روشی از نادری در بازی با پرسپولیس بازی بگیرد تا احتمالاً او در این بازی کار متفاوتی را در ترکیب تیمش انجام دهد. نادری این روزها در حال انجام تمرینات اختصاصی است و روندی رو به رشد را به لحاظ بازگشت از مصدومیت طی میکند.
توقف شجاعیان بعد از 3 بازی در ترکیب اصلی
ضرر میلیاردی استقلال از حفظ شجاعیان
به جز فصل اول که داریوش شجاعیان بازیهای زیادی در ترکیب استقلال انجام داد و طبق آماری که در دست است 24 بار برای آبیها به میدان رفت در باقی فصولی که با استقلال قرارداد داشت هیچگاه نتوانست حتی به تعداد بازیهای نیمفصل در ترکیب تیمش حضور یابد.
سیر نزولی شجاعیان به دلیل مصدومیتهای متعدد در فصول هجدهم و نوزدهم کاملاً ملموس بود با این حال مدیران باشگاه استقلال به جهت آنکه محکوم به رها کردن این بازیکن در شرایط سخت آسیبدیدگی نشوند قرارداد او را تمدید کردند تا شاید فرصت دوبارهای در اختیار داریوش قرار بگیرد اما این بازیکن همچنان روی همان محور حرکت میکند و شرایط باثباتی ندارد. شجاعیان در فصل بیستم که تصور میشد بازیهای بیشتری در ترکیب استقلال انجام دهد دوباره مصدوم شده و حتی احتمال دارد به دربی هم نرسد. این احتمال در حالی اردوی استقلال را فرا گرفته که شجاعیان تلاش میکند معادلات را بر هم بزند و خودش را به بازی حساس استقلال با پرسپولیس برساند اما به واقع مصدومیتهایی که داریوش با آن مواجه است به شدت استقلال را تحتالشعاع قرار داده و او را به بازیکنی بیاثر در این باشگاه تبدیل کرده است. به لحاظ مالی نیز باشگاه استقلال ضرر بزرگی بابت حفظ این بازیکن متحمل شده و طی چهار فصلی که داریوش تحت قرارداد با باشگاه استقلال بوده نتوانسته مطابق با دستمزدی که دریافت میکند در این تیم کارایی داشته باشد. اینطور میتوان تحلیل کرد که استقلال برای حفظ شجاعیان که همواره مصدوم بوده دچار ضرر چند میلیاردی شده و جا دارد که مسئولان این باشگاه برای نیمفصل تصمیمی قاطعانه درباره این بازیکن بگیرند و اگر میبینند که شجاعیان به لحاظ پزشکی همان شرایط سالهای قبل را دارد باید قرارداد این بازیکن را فسخ کنند تا بیش از این باشگاه دچار ضرر مالی نشود. به هر حال شجاعیان فرصت بسیاری در این سالها داشته تا عیار خود را در این باشگاه نشان دهد اما بازیکنی که این تعداد مصدومیت را در کارنامه خود میبیند قطعاً نمیتواند برای باشگاهی همچون استقلال که نیاز به بازیکنان آماده دارد، گزینه مناسبی باشد. به لحاظ اخلاقی نیز باشگاه استقلال در سالهای گذشته عملکرد مطلوبی در قبال این بازیکن داشته و به اندازه کافی پای مصدومیتهای او ایستاده اما به نظر میرسد ماندن پای شجاعیان بیش از این بیفایده است.
اعضای هیأت مدیره استقلال باید هنرپیشه میشدند
طالبنسب: ارتباط فکری و دیاباته خوب نیست
گفت وگوی اختصاصی
مهدیه دریابیگی
با اینکه استقلال در فصل جاری بد نتیجه نگرفته است اما همچنان هواداران از این تیم راضی نیستند و هنوز فشار زیادی روی محمود فکری به عنوان سرمربی وجود دارد. اصغر طالبنسب پیشکسوت استقلال در خصوص حرفهای نظری سخنگوی باشگاه استقلال که مدعی شده بود هواداران از او میخواهند کادرفنی را تغییر دهد اینطور میگوید: «عضو هیأت مدیره استقلال نباید این حرفها را بزند. استقلال 30 میلیون هوادار دارد اما از بین این همه هوادار چند نفر به این آقا پیام میدهند؟ 10 نفر! آن وقت او این مقدار هوادار را تعمیم میدهد به تمام هواداران! مشکل ما مدیریت است. مهم نیست مدیر فوتبالی باشد یا غیر فوتبالی. یکسریها مدیر به دنیا میآیند اما به نظر من 90 درصد اعضای هیأت مدیره هنرپیشه هستند و فقط نقش بازی میکنند چون همه اعضای هیأت مدیره مصاحبه میکنند و دوست دارند دیده شوند همین برای استقلال مشکل ایجاد میکند. البته این را بگویم استقلال مقابل ذوب بد بازی کرد اما سؤال من این است استقلال سالها پیش در هفتههای اول کجای جدول بود حالا کجا است؟ حتی با استرا چهار پنج هفته نتیجه نگرفت. فکر میکنم هواداران خیلی روی تیم استقلال حساس شدهاند چون با پرسپولیسیها کری دارند و پرسپولیس سالها است که قهرمان میشود و تا فینال لیگ قهرمانان آسیا رفت، هواداران استقلال ناراحت هستند.» پس به نظر شما استقلال در بازی با ذوب خوب کار نکرد؟ طالبنسب در این خصوص اینطور میگوید: «بله، استقلال خوب کار نکرد. هر چند که به فکری علاقه شخصی دارم و معتقدم حتماً باید به او زمان بدهند.»
به نظر شما چرا مهاجمان استقلال نتوانستند تاکنون گل بزنند؟ این بازیکن قدیمی در این مورد اینطور توضیح میدهد: «ساختار استقلال در این مورد رو به عقب رفته. پارسال خط حمله خوبی داشتند، دفاع ضعیف و در فصل جاری بیشتر ساختار دفاعی استقلال محکم شده است، ضمن اینکه در مورد دیاباته فکر میکنم که محمود فکری ارتباط خوبی با او ندارد. چون وقتی هم که دیاباته سالم بود و مصدوم نشده بود فکری میانه خوبی با او نداشت. اعتقادم این است که دیاباته باید رابطهاش را با فکری خوب کند. در مورد قایدی هم باید بگویم درست است که گل نزده اما عملکردش خوب بوده است. خواهش من از هواداران این است که اینقدر روی بازیکن فشار نیاورند چون آنها با این همه هجمه نمیتوانند درست عمل کنند.»
استقلال بازی با گلگهر را در پیش دارد به نظر شما میتوانند در این بازی عملکرد خوبی داشته باشند تا این هجمهها از روی آنها برداشته شود؟ طالبنسب در این خصوص میگوید: «بازی سختی خواهد بود و آقای قلعهنویی هم مربی کاربلدی است. استقلال باید حواسش در این بازی جمع باشد. البته به نظر من استقلالیها اگر در دربی برنده شوند تا آخر نیم فصل اول به خوبی میتوانند امتیاز جمع کنند.»
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو