جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6612 /
۱۳۹۹ شنبه ۱۰ آبان
|
حمله سارقان به علی دایی
سرقت 80 میلیونی در روز روشن
سرقت گردنبند علی دایی، یکی از سرشناسترین چهرههای ورزش ایران در روز روشن و وسط خیابان حاوی نکتههای تأسفبرانگیزی است. دایی در آن لحظات البته که علاوه بر مراقبت از خودش باید از جان دخترش نورا نیز در برابر سارقی که با چاقو به سمت او حمله کرده بود نیز محافظت میکرد. بهترین گلزن ملی فوتبال جهان هرچند توانست خودش و فرزندش را از این مهلکه سالم خارج کند اما بیشک این سرقت میتواند تبعات ذهنی و روحی سختی نیز برای آنها داشته باشد.
دو سارق در حالی که سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت بودند، گردنبند طلای علی دایی را به سرقت بردند و در همین رابطه پروندهای در کلانتری 122 دربند تشکیل شده و تحقیقات برای شناسایی و بازداشت سارقان در جریان است. علی دایی در دو فصل اخیر در سطح اول فوتبال ایران حضور نداشته و بیشتر به بیزینس خارج از فوتبالی خود مشغول بوده است. در رابطه با این سرقت گفته میشود سارقین از مدتی قبل دایی را تحت نظر داشتهاند و این سرقت با برنامهریزی قبلی رخ داده است.
در فیلم موجود، دایی از پشت فرمان به سمت راست میآید که دخترش را از ماشین پیاده کند که ناگهان سارق در نقطه کور از پشت به او حمله میکند، دایی سریع برمیگردد تا واکنش نشان بدهد اما از طرفی باید دخترش را از مهلکه خارج کند. نورا به سمت خانههای کنار پیادهرو میدود و از صحنه دور میشود. دایی که غافلگیر شده با سارقی که با چاقو به او حمله کرده درگیری کوتاهی پیدا میکند اما سارق تعادل او را به هم زده و میگریزد.
دایی بلند میشود و دنبالش میدود اما او سوار موتور شده و از صحنه فرار میکند. موضوعی که در مورد این سرقت وجود دارد، این است که سارق در زمان دزدی ماسک به صورت دارد، هرچند شاید از طریق دوربینهای کوچه بیشتر قابل شناسایی باشد. سرقت از علی دایی شباهت زیادی به سرقتی داشت که در مردادماه سال گذشته در لندن از مسوت اوزیل و سئاد کولاسیناچ، دو ستاره تیم فوتبال آرسنال توسط دو سارق موتور سوار و با اسلحه سرد صورت گرفت.
سرهنگ محمد کالوسی، سرکلانتری یکم پلیس پیشگیری تهران در این باره میگوید: «حوالی ساعت ۱۸ عصر روز چهارشنبه (۷ آبان ماه) علی دایی به همراه فرزندش در حال خروج از دفترکارش در خیابان آصف بود که ناگهان دو فرد سوار بر موتورسیکلت به او نزدیک شدند، گردنبند طلای او را به سرقت بردند و متواری شدند. دقایقی بعد از این سرقت و با اعلام موضوع به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، تیمی از مأموران در محل حاضر شدند و به بررسی شواهد و اظهارات شاکی که علی دایی بود، پرداختند. طبق گفته او و بررسی تصاویر دوربینهای محل، دو نفر سوار بر موتورسیکلت از پشت به این فوتبالیست سابق کشورمان نزدیک شده و در عرض چند ثانیه گردنبند را از گردن آقای دایی کشیده و متواری شدند.»
دایی هم در این باره و هنگام بازبینی دوربینهای مدار بسته از لحظه سرقت گفت: «دو نفر بودند. یکی با موتور و دیگری پیاده. من به خاطر نورا نگران بودم و خدا را شکر اتفاقی برای او نیفتاد.»
سرکلانتری یکم پلیس پیشگیری تهران درباره اینکه آیا دو سارق علی دایی را شناسایی کرده بودند یا خیر؟ میگوید: «با توجه به اینکه دو سارق از پشت به دایی و دخترش نزدیک شدند، به نظر نمیرسد که آنها از قبل شناسایی شده باشند یا حتی سارقان از این موضوع که از چه کسی سرقت میکنند، با خبر باشند و قصد قبلی درکار بوده باشد. البته این موضوع در حال بررسی است و فعلاً نمیتوان به شکل قطعی درباره آن اظهارنظر کرد.»
کالوسی درباره ارزش ریالی گردنبند علی دایی نیز میگوید: «ارزش گردنبند مسروقه به گفته علی دایی حدود ۸۰ میلیون تومان است اما نکته این است که متأسفانه گردنبند او کاملاً نمایان و قابل رؤیت بوده. در حالی که یکی از هشدارهای همیشگی پلیس این است که شهروندان اقلام و اشیای قیمتی خود را به نمایش نگذارند. مأموران کلانتری اقدام به تشکیل پرونده کرده و با ثبت اطلاعات و مستندات، پرونده را برای رسیدگی تخصصی به پلیس آگاهی ارجاع دادهاند.»
خبر
شجاع آماده دوئل با ابراهیمی
تمرین تیم فوتبال الریان قطر بعد از باخت به الدحیل مجدداً از سر گرفته شد. شجاع خلیلزاده مدافع سابق پرسپولیس که اخیراً به الریان پیوسته است، نخستین تمرین خود را با این تیم انجام داد. حمد العنزی، مسئول رسانهای باشگاه الریان درباره خلیلزاده گفت: «ما همچنان در انتظار صدور کارت بازی شجاع خلیلزاده از تهران هستیم. در صورتی که کارت بازی خلیلزاده تا قبل از روز سوم نوامبر (سه روز دیگر) صادر شود، این بازیکن در بازی مقابل الاهلی در جام اوریدو حضور خواهد داشت.» خلیلزاده یک هفته پس از عقد قرارداد رسمی با الریان قطر، بالاخره در تمرین این باشگاه حضور یافت تا آماده دیدار حساس پیش روی تیمش مقابل الاهلی و یاران امید ابراهیمی شود. مدافع سابق پرسپولیس که بهعنوان آخرین خرید نقل و انتقالاتی الریان به این تیم پیوسته، به صورت جدی نخستین تمرین خود را انجام داد و پس از تمرینات انفرادی، در کار گروهی و بازی درون تیمی نیز شرکت کرد. الریان سهشنبه در چهارمین بازی فصل جام ستارگان قطر باید به مصاف الاهلی برود که احتمالاً شجاع خلیلزاده نخستین بار با پیراهن باشگاه جدیدش در این مسابقه به میدان خواهد رفت. این دیدار میتواند دوئل شجاع با امید ابراهیمی، کاپیتان الاهلی نیز باشد.
جهانبخش به تاتنهام نمیرسد
در یکی از مسابقات هفته هفتم لیگ برتر انگلیس روز یکشنبه تیم تاتنهام به مصاف برایتون میرود. این مسابقه در حالی برگزار خواهد شد که علیرضا جهانبخش بازیکن ایرانی تیم برایتون همچنان به دلیل مصدومیت قادر به همراهی تیمش نیست. جهانبخش که در دیدار مقابل منچستریونایتد در جام اتحادیه از ناحیه همسترینگ مصدوم شده بود، چند هفته گذشته را به دلیل همین آسیبدیدگی از دست داده. گراهام پاتر، سرمربی برایتون در آخرین مصاحبه خود تأکید کرد که تمام بازیکنان تیمش به جز جهانبخش آماده بازی با تاتنهام هستند.
زورگیرها از آنچه فکر میکنید به شما نزدیکترند!
روزنوشتهای یک روزنامهنگار
احسان محمدی
علی دایی نه اولین چهره مشهوری است که از او سرقت میشود و نه آخرین نفر. در همین ایران هم مال و منال عادل فردوسیپور را بردند و هم به احمدرضا عابدزاده پاتک زدند، هم کت و شلوار کیروش را قاپیدند و هم استوکهای جواد نکونام را! دایی فوتبالیست سرشناس و درخشانی بود که اتفاقاً نسل من هم به او افتخار کرد و هم حسابی از خجالتش درآمد. وقتی درجام جهانی 2006 یک ضربه سر را به بیرون از چارچوب دروازه آنگولا زد، عادل فردوسیپور که یکی از منتقدان زیرپوستی او بود، گفت: «اگر دایی ۱۰ سال جوانتر بود این توپ را گل میکرد.» ما ریزریز خندیدیم!
انتقاد از دایی آن روزها روی بورس بود. بیشتر ما گمان میکردیم که علی دایی حق خیلیها را خورده است. از رضا عنایتی تا وحید هاشمیان و آرش برهانی و ... خیال میکردیم بازنشسته شود حریفانمان را پرپر میکنیم. گفتیم و نوشتیم که جاهطلب و دیکتاتور است. برانکو توی مشتاش است و اوست که ارنج میچیند و دوستانش را بازی میدهد و اصلاً فوتبال بلد نیست و دو تا روپایی نمیتواند بزند و شانسی توپهایش گل میشوند و یک تیر برق هم باشد این توپها به او میخورد و گل میشود و ...
ما به عادت شرقی از له کردن کسی که یک روز او را به عرش برده بودیم لذت میبردیم. خودش هم گاهی پاس گل میداد. با داد و فریاد، با اعتراض و چشم غره. لابد پیمانهاش پر میشد ولی ما میگفتیم حق ندارد، باید تحمل کند، ما او را ستاره و اسطوره کردهایم و ...
این اولین باری نیست که از علی دایی دزدی میشود. یک بار منزلش را دزد زد و سال 90 هم وقتی در جاده اصفهان - تهران تصادف کرد و بیهوش بود نوشتند که رندانی ساعت و پول و دلارهایش را دزدیدند. حتی ماجرای گردنبند طلایش هم تازگی ندارد. سال 91 وقتی به بیمارستانی در فرمانیه میرفت، دو موتورسوار تقلا کردند تا گردنبند او را بدزدند. این بار اما موفق شدند، پیش چشم دخترش «نورا» او را پخش زمین کردند، گردنبند را دزدیدند و رفتند.
او اولین نفری نیست که طعمه زورگیرها میشود. همه اندازه دایی خوش شانس نیستند و گاهی با قمه و تیزی پاره پاره میشوند. این شکل سرقت خشونتآمیز اتفاق دردناکی است که تا مدتها اثر آن روی روان آدم میماند. یک گردنبند طلا احتمالاً پرکاهی است در میان خرمن داراییهای او و علی دایی برخلاف دانشجو و کارگری که گوشیاش را به همین شکل میدزدند و ورشکست میشود، بعید است غصهاش را بخورد اما نکته آزاردهنده برای من واکنش بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی است. جایی که ریاکاری معمول ایرانی در پر کردن پرسشنامهها یا پیش چشم دوربین را کنار میگذارند و حرف دلشان را میزنند. اینجا برای کسانی که علاقهمند به شناخت جامعه هستند یک دانشگاه است.
برخی زیر ویدئوی ترسناک این زورگیری نوشتهاند: «در جامعهای که گرسنه است دایی باید بداند که گردنبند طلای به آن بزرگی دزدها را وسوسه میکند، پس خودش مقصر است.»، عدهای مزه پراندهاند و با لکنت زبان دایی شوخی کردهاند که «گلدنبندم لو دزدیدن!» و عجب استقبالی از آن شده!، کسانی نظر دادهاند که «وقتی سلبریتیها به کمپین «نه به اعدام» میپیوندند، نتیجهاش میشود همین، پس بخورید از آشی که خودتان پختهاید.»، برخی نوشتهاند: «نه تنها او را رئیس فدراسیون نکردیم که وسط خیابان مال و اموالش را دزدیدیم!»، در مورد عدم امنیت در کشور و ... هم نظرهای زیادی نوشتهاند که اینجا قابل نقل نیست! البته که همدردی با او هم بسیار است اما انگار دل بعضیها هم خنک شده است. خوشحال شدن از اینکه حالا که من پول ندارم، بگذار از پولدارها هم بدزدند! خرمن سوخته، خرمن دیگران سوخته خواهد. لبخند زدن به زخم دیگران، پهن کردن فرش قرمز برای کسانی است که یک روز سراغ خود ما هم میآیند. با قمه یا بیقمه!
این ماجرا دو روز دیگر زیر یک خبر مرگ، دزدی، اختلاس یا یک مکافات دیگر دفن میشود و از یاد میرود اما حال همه ما بد است. چه ما که هر روز با این خشم اجتماعی چهره به چهره میشویم و چه علی دایی که احتمالاً این کامنتها را میبیند و داغش بیشتر میشود که چرا باید بخشی از جامعه آن قدر پر از کینه و نفرت شده باشد که با زورگیر همدلی کند؟ و چه آنها که بیخ گوشش پچ پچ میکنند که برای چی موندی توی این کشور؟ برای چی در ورزقان و کرمانشاه پولت رو خرج میکنی که بعدش احضار بشی؟ برای چی هزینه بچههای بیسرپرست رو میدی؟ دست زن و بچهات رو بگیر برو یه گوشه دنیا لذتت رو ببر. جایی که جلوی دخترت با قمه، زنجیر گردنت رو ازت ندزدن و وحشت نندازن به جون خودت و خانوادهات؟! ول کن ...
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو