printlogo


کد خبر: 56211تاریخ: 1394/8/27 00:00
بی‌تجربگی پیروانی در برنامه نود
افشین نمی‌داند که نمی‌داند!




حمیدرضا عرب
«آرام، آرام امیدها و اعتقادهایم را نسبت آینده تیم ملی از دست می‌دهم. همکاری‌ام با تیم ملی بستگی به کفاشیان دارد.» شنیدن همین جملات کوتاه از زبان کارلوس کی‌روش در نشست خبری پس از بازی با گوام کافی بود تا پی ببریم به دغدغه‌های بی‌پایان سرمربی تیم ملی. کی‌روش با اعلام جدایی قریب‌الوقوعش از تیم ملی مهر تایید زد بر تیتری که سه‌شنبه صبح نقش بست بر صفحه یک ایران ورزشی. جمله کوتاه بود و گویا: «بازی آخر!» برای کارلوس کی‌روش نیز که هیچ کدام از توقعاتش برآورده نشده و به اذعان خود ادامه راه برایش غیرممکن است بازی با گوام می‌تواند آخرین ایستگاه همکاری با تیم ملی ایران باشد. حال افشین پیروانی که دوشنبه شب با چهره‌ای برافروخته ایران ورزشی را متهم به جوسازی علیه تیم ملی می‌دانست چه پاسخی دارد؟ آیا معنی و مفهوم آنچه سه‌شنبه صبح روی صفحه نخست ایران ورزشی نقش بست با آنچه کی‌روش ساعاتی بعد در نشست خبری پس ازبازی به زبان آورد، یکسان نیست؟ کی‌روش به طی طریق با تیم ملی ایران به دلایلی که بارها به آن اشاره شد، ناامید است و در عین حال مدیر تیم ملی بی‌جهت می‌کوشید این فضا را تلطیف کند، در حالی که اساسا بازی با گوام چالش خاصی نبود که مدیر تیم‌های ملی حاشیه‌سازی‌ها را عاملی در راستای بر هم خوردن نظام فکری تیم ملی می‌دانست. افشین که فردی شناخته شده در فوتبال است اگر آگاهی و اطلاعاتش را از محیط پیرامون افزایش می‌داد و با کسب آمادگی روی خط برنامه می‌آمد، هرگز آن شب به خود اجازه نمی‌داد که ایران ورزشی را متهم به جوسازی و حاشیه‌سازی علیه تیم ملی کند کما اینکه در سرمقاله همان روز که به قلم نگارنده منتشر شد نیز اشاره واضح و روشنی شد به صدمات و بازخوردهای منفی جدایی سرمربی تیم ملی در این برهه. ایران ورزشی که از دیدگاه مدیر تیم‌های متهم است به سنگ‌اندازی علیه تیم ملی درست در همان روز که تیتر: «بازی آخر» نقش بست در دو مطلب جداگانه به باید‌های حفظ سرمربی تیم ملی اشاره داشت و بعد از این هم همان سیاست را خواهد پیمود و اگر افشین به خود زحمت خواندن چند خط از آن مطالب را می‌داد هیچ‌گاه اتهامی را به ایران ورزشی وارد نمی‌کرد. لااقل پیروانی می‌توانست نسبت به آن تیتر و آن گزارش اظهار بی‌اطلاعی کند اما عجبا که افشین نیز بی‌آنکه آگاهی لازم از مکنونات ذهنی کارلوس کی‌روش داشته باشد و بداند که در مخیله سرمربی تیم ملی چه می‌گذرد اصرار داشت به سوال‌های عادل فردوسی‌پور درباره گزارش منتشره پاسخ دهد. افشین به سادگی می‌توانست با یک جمله کوتاه و بیان اینکه در این‌باره باید از خود کی‌روش سوال شود، از پاسخگویی به این سوال خلاص شود اما پیروانی به دلایل واهی مصر بود که پاسخی به سوال مجری برنامه نود بدهد. پیدا بود که افشین پیروانی چندان با زوایای کار در چنین حوزه‌ای آشنا نیست و شاید همان بهترکه افشین به مربیگری بپردازد تا بخش‌های مهمی همچون مدیریت تیم‌های ملی که نیاز به کوله‌باری از تجربه و خویشتنداری دارد. پیروانی اصولا برای چنین جایگاهی هم ساخته نشده و اصول حکم می‌کند مردانی به عنوان مدیر تیم‌های ملی به فعالیت بپردازند که در شرایط بحرانی فوت و فن خارج شدن از بحران‌های احتمالی را بدانند. حال که افشین تکذیب کرده جدایی احتمالی را و کی‌روش ساعاتی بعد تایید، این خود نشان می‌دهد که هیچ ارتباط تنگاتنگی میان مدیر تیم‌های ملی و سرمربی وجود ندارد یا افشین نتوانسته در این زمان کوتاه رابطه مطلوبی را با سرمربی تیم ملی برقرار کند.
***
و باز هم می‌رسیم به این پرسش که به واقع افشین پیروانی چگونه به خود اجازه می‌دهد رسانه‌ای که از بدو حیات، حامی تیم‌های ملی بوده را به حاشیه‌سازی یا حاشیه‌نگاری متهم کند ؟ آیا ماهیت ایران ورزشی همان است که افشین پیروانی می‌کوشد به بینندگان برنامه نود القا کند؟ پاسخ روشن است. نگاهی به آنچه از زمان حضور کی‌روش در تیم ملی ایران در ایران ورزشی گذشته نشان می‌دهد که خط مشی‌ها چگونه ترسیم شده است و ایران ورزشی چه زاویه نگاهی دارد. اصولا مدل روزنامه‌نگاری ایران ورزشی تفاوت بسیار دارد با آنچه مدیرتیم‌های ملی تصور می‌کند. ایران ورزشی کما فی‌السابق بر خود واجب می‌داند درعین حال که به نقد‌های سازنده ادامه می‌دهد و کمی‌ها و کاستی‌ها را گوشزد می‌کند، خط مشی حمایتی از تیم ملی را همچون گذشته رعایت و در این راه قدم بردارد. حال ممکن است سوءبرداشت‌هایی باشد نظیر آنچه افشین پیروانی بیان و سعی در آگراندیسمان
و القای غلط ماجرا داشت.
 


Page Generated in 0.0043 sec