printlogo


کد خبر: 56207تاریخ: 1394/8/27 00:00
ما و کی روش




سعید زاهدیان
لابد می‌پرسید داستان از چه قرار است؟ الان برای‌تان توضیح می‌دهم. خواندن این مقدمه برای مخاطبانی که دوشنبه شب پیش از برنامه نود خوابیده‌اند و حال در پی اصل ماجرا هستند، لازم است؛ آنهایی که صبح امروز در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها نام کارلوس کی‌روش را کنار روزنامه ایران ورزشی دیده‌اند و دست و پا شکسته در جریان گزارش روزنامه پیرامون احتمال استعفای کی‌روش قرار گرفته‌اند و می‌خواهند بدانند که در برنامه نود چه مسائلی گذشت و چگونه ماجرای استعفا مطرح شد. دوشنبه شب عادل فردوسی‌پور صفحه نخست روزنامه‌های چاپ سه‌شنبه را نشان داد و روی جلد ایران ورزشی که تیترش این بود مکث کرد: «بازی آخر! کی‌روش پس از بازی با گوام و بازگشت به ایران استعفا می‌دهد.» فردوسی‌پور برای پی بردن به صحت و سقم خبر با افشین پیروانی در گوام ارتباط مستقیم گرفت. زمانی که از مدیر تیم‌های ملی سوال شد که «آیا استعفای کی‌روش صحت دارد»، پیروانی که به نظر می‌رسید از شنیدن این سوال جا خورده، بی‌آنکه اصل مطلب ایران ورزشی را خوانده باشد از اساس خبر را تکذیب و در ادامه اتهام حاشیه‌سازی و شایعه‌پردازی را متوجه منتشرکننده این خبر کرد که واکنش ما را به دنبال داشت. پس از حرف‌های پیروانی چاره‌ای وجود نداشت تا با برنامه نود تماس بگیریم و توضیحات خود را ارائه کنیم. به همین دلیل بنده به عنوان سردبیر روزنامه ایران ورزشی برای دفاع از اعتبار و حقانیت روزنامه روی خط نود حاضر شدم و ضمن اعلام منبع خبر - که همان مدیر رسانه‌ای تیم ملی بود - با قاطعیت از درست بودن خبر خود دفاع کردم تا روشن شود که ایران ورزشی نه‌تنها اهل حاشیه‌سازی و شایعه‌پردازی نیست که خبری درست، صحیح و کامل را منتشر کرده است. دیروز صبح پس از بازی با گوام، کارلوس کی‌روش در کنفرانس مطبوعاتی‌اش هم با تایید خبر ایران ورزشی ادامه همکاری با تیم ملی ایران را به جلسه با کفاشیان موکول کرد و از ناامیدی‌اش سخن گفت و توضیح داد که شاید راهش از تیم ملی جدا شود. در راستای اتفاقاتی که پس از برنامه نود - از صبح سه‌شنبه تا پایان زمان چاپ روزنامه - رخ داد، ذکر چند نکته برای مخاطبان ضروری است.

روزنامه ایران ورزشی و خبرنگارانش آنقدر حرفه‌ای و نکته‌سنج هستند که اگر ذره‌ای تردید و شک در اصل ماجرا داشتند، در آستانه بازی تیم ملی چنین خبری را منتشر نمی‌کردند. این بدیهی‌ترین مساله است که هر خبرنگار تازه‌کاری می‌داند در آستانه بازی تیم ملی نباید حاشیه‌ای درست کرد اما مساله اینجاست که در انتشار این خبر اول اطمینان از درست بودن آن لحاظ شده و در متن آن که در ادامه توضیح داده خواهد شد، به نکاتی پرداختیم که در دفاع از سرمربی تیم ملی بوده و ایران ورزشی در آن نوشته، به مسوولان فدراسیون فوتبال و دستگاه ورزش این آگاهی را داده که سرمربی تیم ملی از نداشتن امکانات و عدم حمایت ناراحت است و باید به حرف‌های او توجه شود.
 هیچ الزامی وجود ندارد که یک رسانه منبع خبری خود را افشا کند؛‌ایران ورزشی با این پیش‌فرض که لازم نیست نامی از منبع خبر را در گزارش خود بیاورد به انتشار دلایل ناراحتی کی‌روش پرداخت اما وقتی افشین پیروانی به عنوان مدیر تیم‌های ملی در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی مقابل میلیون‌ها بیننده تدبیر لازم را به خرج نداد و انگشت اتهام‌اش را به سمت ایران ورزشی گرفت، در دفاع از اعتبار خود ناچار به ذکر منبع شدیم. افشین پیروانی اگر مدیر مدبری بود، با این آگاهی که بعد از بازی کارلوس کی‌روش در مصاحبه‌اش به نوعی به مشکلاتش با فدراسیون اشاره خواهد کرد، می‌توانست ضمن تکذیب نکردن حقیقت، همه را به آرامش دعوت و این مباحث را به پس از بازی موکول کند تا در فضایی آرام از زبان خود کی‌روش به این گزارش پاسخ داده شود؛ نه اینکه بدون خواندن متن گزارش با پیش‌داوری، اتهام حاشیه‌سازی را متوجه رسانه‌ای کند که حامی کی‌روش و تیم ملی ایران بوده، هست و خواهد بود.
 برخی از دوستان معتقدند که در برنامه نود بهتر بود نامی از محسن معتمدکیا مدیر رسانه‌ای تیم ملی به میان نیاید ولی در شرایطی که افشین پیروانی با تکذیب تیتر ایران ورزشی ذهن مخاطبان میلیونی برنامه نود را به سمتی برد که ایران ورزشی در حال شایعه‌سازی است، به ناچار مجبور به ذکر منبع شدیم. شاید لازم باشد پیرامون مدیر رسانه‌ای تیم ملی توضیحاتی ارائه کرد. محسن معتمدکیا از خبرنگاران خوشنام و با سابقه رسانه‌های کشور است که ارتباط خوبی با خبرنگاران برقرار کرده و کوشش او ایجاد ارتباط و تعامل در کنار حمایت از تیم ملی بوده است. مدیر رسانه‌ای تیم ملی از ایران ورزشی می‌خواهد که ضمن حمایت از تیم ملی به دغدغه‌های کی‌روش اشاره شود که حرف‌های او از سر دلسوزی و خیرخواهی بوده و در حسن نیت محسن معتمدکیا تردیدی وجود ندارد.
 آنهایی که گزارش روزنامه ایران ورزشی در خصوص استعفای کی‌روش را خوانده‌اند می‌دانند که در آن مطلب به ناراحتی‌ها و دغدغه‌های سرمربی تیم ملی پرداخته شده. دلخوری کی‌روش 3 دلیل عمده دارد؛‌نبود امکانات و نیمه‌کاره رها شدن پروژه مرکز تخصصی تیم‌های ملی، اتهامات و تهمت‌هایی که در چند ماه اخیر متوجه شخصیت سرمربی تیم ملی شده، عملی نشدن وعده‌هایی که در گذشته به او درباره بازی‌های تدارکاتی و اردوها داده‌اند که تا امروز محقق نشده است. ایران ورزشی در گزارش خود ضمن حمایت از کی‌روش به این مساله پرداخته که باید به خواسته‌های کی‌روش اهمیت داده شود. بارها این مسائل در روزنامه ما مورد نقد قرار گرفته که چرا به درخواست‌های سرمربی تیم ملی توجه نمی‌شود و مگر او امکانات، اردوهای تدارکاتی و بازی‌های دوستانه را برای شخص خود می‌خواهد؟ اگر مرکز تخصصی تیم‌های ملی افتتاح شود، فوتبال ایران تا سال‌های سال می‌تواند از این امکانات بهره‌مند شود. بارها در ایران ورزشی به توانایی‌های کی‌روش اشاره شده است؛ مردی که از فوتبال روز دنیا آمده و می‌تواند ما را به سطح بین‌المللی نزدیک کند. باور ما این است که کارلوس کی‌روش یک مربی بین‌المللی و کارآمد برای فوتبال ایران است که هرگز نتوانسته‌ایم به بیش از نیمی از توانایی‌هایش برسیم. او ما را به جام جهانی 2014 رساند، تغییر نسل در تیم ملی را آغاز کرد و حالا می‌خواهد تیمی برای آینده بسازد اما در این راه با موانع و مشکلات زیادی روبه‌رو است. او مدام اعتراض می‌کند، از کمبود امکانات گلایه دارد، زمین تمرین خوب می‌خواهد، مطالبه‌اش بازی تدارکاتی با تیم‌های درجه اول است. چه کسی را می‌شناسید که با اینها مخالف باشد و سرمربی تیم ملی را به بهانه این مطالبات نقد کند؟ در این حرف‌های درست کی‌روش، در اینکه او برای فوتبال ایران می‌جنگد و گاه و بی‌گاه خسته از بی‌امکاناتی و نبود فضای ایده‌آل کار دم از جدایی و رفتن می‌زند بحثی نیست. او هم مثل هر آدمی خسته می‌شود، کم می‌آورد و مثل امروز امیدهایش ناامید می‌شود اما باید او را درک کرد و در این میان ما رسانه‌ها شاید مسوولیتی بزرگتر داشته باشیم. آنچه در قالب کلیشه‌ای بارها و بارها گفته‌ایم و شنیده‌ایم «رسالت یک رسانه» شاید همین‌جا معنا پیدا می‌کند. ما در این مسیر همراه کی‌روش هستیم، او را درک می‌کنیم و برای کمک به سرمربی تیم آماده‌ایم و از هیچ کوششی هم دریغ نمی‌کنیم اما این بدان معنا نیست که در نقد کی‌روش و تیمش سخنی نگوییم و چیزی ننویسیم بلکه خیال ما این است همین بحث و جدل‌ها از دل همین غرولندهای گاه و بی‌گاه کی‌روش و نقدها و نوشته‌ها، یک ایده، یک فکر تازه و یک نگاه جدید پدید می‌آید که از کی‌روش به ما، از ما به او؛ می‌تواند به باز شدن کلاف گنگ و سردرگم فوتبال ایران کمک کند.
 


Page Generated in 0.0064 sec