printlogo


کد خبر: 261119تاریخ: 1401/9/10 00:00
پاسخ‌های ساده به چراهای بعد از شکست
آلمان، اسپانیا، انگلیس و ایتالیا عاملان حذف!



چرا به امریکا باختیم؟ چرا تیم ایران در طول 90 دقیقه بازی به گل نرسید؟ چرا تیم ایران پس از دریافت گل نتوانست حملاتی سازمان یافته و شدید برای جبران گل انجام دهد؟ در مسابقه‌ای که تنها به یک امتیاز نیاز داشتیم، چرا به هدف‌مان نرسیدیم؟ شاید از روز باخت تا امروز، هزار پرسش بی‌جواب پیش روی ما قرار دارد و با هزار علامت سؤال در مورد این مسابقه مواجه هستیم. اما وقتی در ورزشگاه هستی، چیزهایی می‌بینی که در دوربین تلویزیونی شاید به چشم نیاید.
دلیل باخت ایران به امریکا واضح بود؛ بیایید بازیکنان تیم رقیب را سرسری نگاه کنیم. با چه نام‌هایی مواجه می‌شویم؟ سرجینیو دست، کریستین پولیشیچ، تایلر آدامز، وستون مک کنی، تیموتی وه‌آ، آنتونی رابینسون، جاش سارجنت، یونس موسی و بسیاری بازیکنان دیگری که شاید تا قبل از بازی با امریکا چندان برایمان نام آشنا نبودند. این بازیکنان از کجا آمده بودند و تیم گرگ برهالتر متشکل از چه افرادی بود؟
در ترکیب اصلی امریکا، پولیشیچ شاید از بقیه مشهورتر باشد که در چلسی بازی می‌کند. سرجینیو دست هم که سابقه بازی در بارسلونا را دارد و اکنون با پیراهن میلان در سری آ به زمین می‌رود. یونس موسی بازیکن والنسیا است و از لالیگا به این مسابقه آمده بود. تایلر آدامز بازیکن لیدز است و نمایش‌هایش را در لیگ جزیره دیده‌ایم. آنتونی رابینسون هم از فولهام و لیگ انگلیس بود. بازیکنان امریکا شاید ستاره‌های پر آوازه‌ای نبودند و مثل انگلیس تیمی پر ستاره در این جام نباشند اما اغلب آنها یک ویژگی مشترک داشتند. بازیکنان رقیب ایران در 5 لیگ بزرگ دنیا یعنی انگلیس، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه هر هفته برابر تیم‌های بزرگ بازی می‌کردند و تنه به تنه بازیکنان درجه یک و ستاره‌های فوتبال دنیا می‌زدند.
تفاوت بازی در لیگ‌های دنیا در نبردهای یک در مقابل یک مشخص می‌شد؛ وقتی مک کنی، تایلر آدامز یا پولیشیچ با جثه‌های نه چندان درشت با هافبک خوش قد و بالای ما یعنی سعید عزت اللهی تنه به تنه می‌شدند و به راحتی او را کنار می‌زدند، برتری آنها مشهود بود. وقتی سرجینیو دست استارت می‌زد، تازه می‌فهمیدیم که تفاوت بازیکنی که در بارسلونا بازی کرده با مهره‌هایی که از لیگ‌های نه چندان مطرح و در خوشبینانه‌ترین حالت درجه 3 و 4 اروپایی بازی کرده‌اند، چقدر است. هوش و قدرت بازیخوانی، کنترل توپ یا تکرار کارهای تمرین شده- نمونه‌اش ارسال از سمت راست بین 6 قدم و نقطه پنالتی که سرانجام گل امریکا را رقم زد- بارها و بارها توسط بازیکنان امریکا انجام شد. در تیم ایران اوضاع چگونه است؟ بهترین بازیکن ما یعنی مهدی طارمی در 5 لیگ بزرگ اروپا هنوز محک نخورده یا سردار آزمون با تمام توانایی‌هایش بین نیمه تعویض شد و در لورکوزن و بوندس لیگا هنوز به بازیکن ثابت تیمش تبدیل نشده است. وقتی ستاره‌های ما تا این حد با سایر بازیکنان دو تیمی که به آنها باختیم اختلاف فاحش دارند، نمی‌شود از بازیکنانی که در لیگ سطح پایین ایران بازی می‌کنند یا از لیگ ترکیه، قطر و امارات به تیم ملی رسیده‌اند انتظار شگفتی داشته باشیم.
رامین رضاییان یکی از بدترین روزهای فوتبالی خود را سپری کرد یا میلاد محمدی اصلاً در اندازه رقابت با دست و تیموتی وه‌ آ نبود. با این بازیکنان، با لیگ سطح پایین ایران که در مسابقاتش مدام بازی‌ها به‌دلیل جنجال و حواشی متوقف می‌شود، بازیکنان به جای دویدن و تلاش کردن مدام با داور کلنجار می‌روند، انتظار بیشتری معقول نیست. ما باید ایرادهای خود را ببینیم. تنها بازیکن ایران که در لیگ جزیره حضور کوتاه مدتی در این فصل داشته، سامان قدوس است که موقعیت فوق‌العاده برای گل زدن را هدر داد. اگر هر مهاجم دیگری از لیگ جزیره جای قدوس در این صحنه قرار می‌گرفت، بی‌شک احتمال گل شدن آن فرصت استثنایی به مراتب بیشتر از شوت شدن توپ به آسمان بود.
 تیم منتخب لیگ‌های ایران، امارات، قطر، ترکیه، پرتغال و لیگ‌های درجه دو اروپایی هرگز نمی‌تواند واجد شرایط برای صعود باشد. تا روزی که ایران بازیکنانی در سطح لیگ جزیره، لالیگا، بوندس لیگا و بعد لیگ فرانسه و پرتغال نداشته باشد، صعود از گروه تنها یک رویای خام می‌ماند. در20 سال اخیر تیمی را سراغ دارید که در 5 لیگ بزرگ اروپا بازیکن مهم و ثابت نداشته باشد و به مرحله حذفی برسد؟ من که چیزی یادم نمی‌آید.
 


Page Generated in 0.0046 sec